٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١,٠٦٤ بازدید

to bring someone to book معنی این اصطلاح چی میشه و یه مختصر توضیحی در موردش میخوام ممنون میشم

١١ ماه پیش
٢ رأی

این اصطلاح یعنی کسی را بابت کاری که انجام داده مواخذه و بازخواست کنید. البته گاهی اوقات به معنای تنبیه کردن و مجازات قانونی هم از آن استفاده می‌شود. معنی: مجازات کردن کسی محاکمه و تنبیه کردن دادرسی کردن و جزا دادن پای حساب کشیدن پای میز محاکمه کشیدن

١١ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٧ پاسخ
٤١٢ بازدید

سلام معنی این جمله را بفرمایید Getting in the way of مثال: That coin had been bothering the mole for months, getting in the way of his tunnelling.

١١ ماه پیش
٥ رأی

Get in the way  سر راه بودن تو دست و پا بودن مانع ایجاد کردن سر راه قرار گرفتن  مسدود کردن راه و مسیر برای ماه ها ان سکه موش کور را آزار داده بود، در مسیرش برای تونل زدن مانع ایجاد کرده بود.

١١ ماه پیش
٢ رأی
٧ پاسخ
١٨٩ بازدید
چند گزینه‌ای

I came_______England to improve my English.

١١ ماه پیش
١ رأی

Come to آمدن به معنی جمله: به انگلیس آمدم تا   زبان انگلیسی ام را بهبود دهم .

١١ ماه پیش
١ رأی
١٠ پاسخ
١٧٤ بازدید
چند گزینه‌ای

The shop didn't have the shoes I wanted, but they've ...... a pair specially for me.

١١ ماه پیش
١ رأی

گزینه ۱ معنی : فروشگاه کفش هایی که من می خواستم را نداشت، ولی  جفتی ویژه  برایم سفارش دادند.

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٩٦ بازدید

Hello I am weak in math and I am looking for a teacher to teach me I need a kind teacher from the teachers 

٢٢
١١ ماه پیش
٠ رأی

سلام   من در درس ریاضیات ضعف دارم   و در جستجوی معلمی هستم تا به من اموزش دهد.   من یک معلم مهربان نیاز دارم. 

١١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٤٦٠ بازدید

دسته پی اس ۵ به انگلیسی چی میشه؟

١١ ماه پیش
١ رأی

PS5 controllers   دسته های پی اس  Wireless controller  دسته بی سیم 

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢١٢ بازدید

ترجمه روان و معادل فارسی برای  " "Actions speak louder than words.""

١١ ماه پیش
١ رأی

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

١١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٠١ بازدید

چه اصطلاح خوبی برای این سه کلمه پیشنهاد می‌کنید؟  matrilocal patrilocal neolocal

١١ ماه پیش
١ رأی

Matrilocal:مادرمکانی : زندگی کردن زن و شوهر با والدین زن/داماد سر خانه. Patrilocal : پدر بومی یا پدر مکانی:   نظام خانوادگی که در آن از زن انتظار می رود نزدیک والدین شوهر زندگی کنند.  (neolocal): نومَکانی: سکونت زوج پس از ازدواج در مکانی جدید. مکان جدید مشخصاً به خانوادۀ هیچ یک از دو طرف نزدیک نیست و قبلاً نیز خانۀ هیچ یک از دو طرف نبوده است.

١١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٢٧ بازدید

اساتید معنی  what about 

١١ ماه پیش
١ رأی

What about:  حکم رابط سوال جمله قبلی برای جمله جدید است و معمولا برای پیشنهاد دادن به کار میرود و نظر مخاطب را می پرسد.   معنی : چطور؟/پس چی؟ I would like to walk in the garden, what   about you? میل دارم در باغ قدم بزنم  ، شما چطور؟

١١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١١٥ بازدید

سلام معنی grap the cap چی میشه؟

١١ ماه پیش
٠ رأی

فکر کنم واژه مدنظرتون grab باشه. عبارت grab a cab به معنی تاکسی گرفتن هست.  Grab/take/catch  a cab .... تاکسی گرفتن

١١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٥٢ بازدید

مترجمین محترم آیا کسی معادلی برای متصدی کنترل اموال یا همون کارمندی که به امین اموال معروف هست در ارگان‌های دولتی، سراغ داره؟

١١ ماه پیش
٠ رأی

sequestrator/assets tracker/property custodial   امین اموال

١١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١٣ پاسخ
٨٨٩ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

جمله یا کلمه ی معادل انگلیسی برای متن انگلیسی "متن تخصصی مالی" Job characteristics other than financial. These include hours and working conditions, holidays, training provision, opportunities for pr ...

١١ ماه پیش
٢ رأی

Non-financial or non- monetary job benefits  

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٩ بازدید

ترجمه ی  i cant make up my mind  

١١ ماه پیش
١ رأی

Make up ones mind :  به معنی: تصمیم گرفتن /چاره جویی کردن است.  معنی جمله: نمی توانم تصمیم بگیرم.

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٧ بازدید

چه جا هایی ازاصطلاح انگلیسی "call someone out"  استفاده میکنیم ؟

١١ ماه پیش
٢ رأی

Call out: یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که کاربرد مرسوم آن داد زدن، فریاد زدن و یا بلند بلند حرف زدن است. با این حال، این فعل معانی متعدد دیگری نیز دارد. عبارت ...

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٧٤ بازدید

معادل فارسی محاوره ای برای  "Sleep On It"

١١ ماه پیش
١ رأی

Sleep on it: مفهوم: قبل از انجام هر کاری خوب درباره ان  فکر کن و تصمیم عجولانه نگیر. معنی : خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم نگرفتن )

١١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٩٠ بازدید

ملیت  ایرلندی و دانمارکی  به انگلیسی چی میشه ؟

١١ ماه پیش
٢ رأی

Denmark > danish Ireland > Irish 

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٥٥ بازدید
چند گزینه‌ای

Although my little daughter hates the school dress code, she knows she must .........  by it.

٤,٣٥٢
١١ ماه پیش
٢ رأی

بعد از افعال کمکی modal شکل ساده فعل به کار میرود.  فعل must به معنی [باید] برای بیان الزام و ضرورت/استنباط و نتیجه گیری/اجرای قوانین استفاده می شود. گزینه ۱ درست است فعل abide همراه by به معنی ...

١١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٠٣ بازدید

معادل فارسی  "Jump To Conclusions" چی باید بگیم ؟

٣,٤٥٩
١١ ماه پیش
٣ رأی

Jump to conclusion: تصمیم عجولانه گرفتن سریع و بی دقت نتیجه گرفتن قضاوت عجولانه کردن عجله ای تصمیم گرفتن بدون در نظر گرفتن جوانب

١١ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
٢١٠ بازدید

اصطلاح page turner یعنی چه؟

١١ ماه پیش
١ رأی

Page turner:  این عبارت برای کتاب  استفاده می شود و informal است به معنی مهیج/جذاب/خواندنی/جالب. به عبارتی دیگر آن  کتاب آنقدر هیجان انگیز است که فرد  قصد دارد هرچه سریع تر ان را بخواند. مثال: Dickinson's book was a page-turner from the reader's point of view .

١١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٢٤٠ بازدید

معانی مختلف و اصلی و پرکاربرد کلمه check in در جاهای مختلف چیست لطفا با مثال

١,٩٢١
١١ ماه پیش
١ رأی

Check in: در هتل به معنای  مشخصات (خود را) دادن،  اطلاعات دادن، پذیرش شدن  و یا  اتاق گرفتن  است.  در اداره، کارخانه و غیره به معنای دفتر (حضور و غی ...

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٤٦ بازدید

معانی مختلف و اصلی و پرکاربرد کلمه check out در جاهای مختلف چیست لطفا با مثال

١,٩٢١
١١ ماه پیش
١ رأی

Check out:  تحقیق کردن دربارۀ‌  و یا  بررسی کردن در موردِ؛  نگاه کردن به  و یا  توجه کردن به؛ بازبینی کردن، چک کردن، معاینه کردن  و یا  امتحان کردن؛ در مورد ...

١١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٣ بازدید

فرق فعل  "run around"  و "run after"

١١ ماه پیش
٢ رأی

Run after:  تعقیب کردن، دنبال کسی یا چیزی دویدن Run around:  در محیط دویدن /این ور آن ور رفتن  اصطلاحی: چند کار را همزمان انجام دادن 

١١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣٢ بازدید

ترجمه ی اصطلاح تخصصی نفت " Blowout preventer  "

١١ ماه پیش
١ رأی

Blowout preventer فوران گیر : یک شیر تخصصی یا دستگاه مکانیکی است  که برای آب بندی، کنترل و نظارت بر چاه های نفت و گاز به منظور جلوگیری از فوران، انتشار بی رویه نفت خام یا گاز طبیعی از چاه استفاده می شود.

١١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٩ بازدید

معنی  "half hearted  and  hole harder" در فارسی چی مشه ؟

١١ ماه پیش
١ رأی

Half hearted : با اکراه/بی میل/مردد /دو دل/از روی بی علاقگی    

١١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
١٥٣ بازدید

کاربرد اصطلاح   "as you can see"

١١ ماه پیش
٢ رأی

این عبارت به معنی[ همانطور که می ببینید] است زمانی که مدرک ، نمودار، عکس و غیره را به مخاطب خود نشان می دهید استفاده می شود. معمولا در ابتدای جمله می اید و  برای اشاره به چیزی که قصد داریم دیگران ...

١١ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
١٩٩ بازدید

Disaster strikes when rights are not accopmanied by obligations.

١١ ماه پیش
٠ رأی

مصیبت(فاجعه) هنگامی  رخ می دهد که حق و حقوق با تعهدات همراه نباشد.

١١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٢ بازدید

تک کلمه ی معادل برای جمله ی انگلیسی A coiled or helical piece of metal that returns to its original shape after being compressed or extended

١١ ماه پیش
٠ رأی

معادل توضیح بالا کلمه spring به معنی فنر است. 

١١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٩٧ بازدید

میشه این جمله رو به  حالت مجهول بنویسید : Have you finished your work? 

١١ ماه پیش
٠ رأی

Has the work been finished by you?  جمله مجهول پرسشی

١١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٨٢ بازدید

کاربرد اصطلاح  "USE PROYECTION" چیه ؟

١١ ماه پیش
١ رأی

فکر کنم کلمه مد نظرتون protection  باشه.   معنی: از محافظ استفاده کنید‌.

١١ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
١١٣ بازدید

چطوری توی انگلیسی میگیم طرف تسخیر شده؟ منظور توسط موجودات ماورایی مثلا   

١١ ماه پیش
١ رأی

Possess/ Be haunted: تسخیر شدن (of a demon or spirit, especially an evil one) have  complete power over (someone) and be manifested through their speech or actions. ( جن یا روح مخصوصاً شیطان) بر کسی قدرت کامل و احاطه پیدا کردن به نحوی که  از طریق گفتار یا کردار فرد تشخیر شده متجلی می شود. مثال: she was possessed(haunted) by the Devil.  او توسط شیطان تسخیر شد. 

١١ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٢٦٨ بازدید

معنی این جمله  Honor is the last bastion of humanity, so take care of your honor

١١ ماه پیش
٠ رأی

شرافت/عزت   آخرین سنگر بشریت است پس مراقب شرافت خود باشید.

١١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٢٣٤ بازدید

با سلام لطفاً  ممکن است عبارت  the US is now in the position of trying to cat herd its allies without catnip را ترجمه بفرمائید

١١ ماه پیش
٣ رأی

فکر کنم هدلاین رسانه یا روزنامه باشه: ایالات متحده اکنون در موقعیتی قرار گرفته که با هر تلاشی  نتوانسته  متحدان خود را   گرد هم اورد. (تلاشش بی اثر بوده)  

١١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٤٩ بازدید

دوستان معادل فارسی اصطلاح  a bone of contention  چی هست ؟؟ معنیش چی هست؟

١١ ماه پیش
٤ رأی

اصطلاح ) : چیزی که بر سر آن مناقشه شدید و طولانی مدتی در جریان است/ عاملی که باعث دعوا و درگیری می شود. معنی: مایۀ دشمنی/علت اختلاف /مایۀ نفاق/کلاه  کسی با کسی توی هم رفتن

١١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣٩ بازدید

عبارت مجهول شده ی جمله ی ....... Has he finished his homework? 

٤,٣٥٢
١١ ماه پیش
٤ رأی

جمله مجهول: Has His homework been finished  by him?

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٦ بازدید

کلمه ی انگلیسی معادل برای دو جمله ی زیر A sudden sharp or explosive noise To break or cause to break without a complete separation of the parts

١١ ماه پیش
٠ رأی

جمله اول Blast به معنی : منفجر شدن/ترکیدن/صدای انفجار جمله دوم Crack به معنی : تَرک /شکاف برداشتن 

١١ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
١٢٤ بازدید

این کلمه در دنیای مالی به چه معنا و مفهومه ؟ accelerated depreciation

١١ ماه پیش
١ رأی

استهلاک تسریعی یا شتابی /بالا رونده/تصاعدی

١١ ماه پیش
٠ رأی
٤ پاسخ
١٤٨ بازدید
چند گزینه‌ای

The shop_______for an hour when they arrived.

٤,٣٥٢
١١ ماه پیش
٠ رأی

گزینه دوم  هنگامیکه بخواهیم بیان کنیم عملی در گذشته قبل از عمل دیگری اتفاق افتاده از ماضی بعید (past perfect) استفاده می شود.  معنی جمله: هنگامیکه انها رسیدند یک ساعتی میشد که فروشگاه(مغازه)   بسته بود. Object + had been + P.P =   passive past perfect.  

١١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢٨ بازدید

مجهول جمله ی Did you finish your homework?  چی میشه ؟

١١ ماه پیش
٠ رأی

Was your homework finished by you?  شکل پرسشی Your homework was finished by you.  شکل مثبت 

١١ ماه پیش
١ رأی
٦ پاسخ
٤٤٦ بازدید

Does he has many classmates   .......................Does he have   باید have. باشد یا. Has

١١ ماه پیش
٠ رأی

جمله مثبت : He has many classmates. او همکلاسی های زیادی دارد. جمله پرسشی: Does he have many classmates? ایا او همکلاسی های زیادی دارد؟  

١١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٢٣٢ بازدید

معنی ضرب المثل انگلیسی   " "Familiarity breeds contempt.""

١١ ماه پیش
١ رأی

مفهوم : آشنایی زیاد با کسی موجب کوچک پنداری اومی شود. در فارسی معادل: دوری و دوستی   هستش.

١١ ماه پیش