پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

آرتمیا ( Artemia ) : [ اصطلاح آکواریم] نوعی میگوی ریز آب شور میباشد توانایی رسیدن به اندازه 10 - 12 را دارا میباشنند که از تخم و خود آن برای تغذیه بچ ...

آراگونیت ( Aragonite ) : [ اصطلاح آکواریم] آراگونیت یکی از معمولیترین کانی های کربناتها با فرمول CaCO3 مانند کلسیت با تفاوت در شبکه بلور کانی شناسیOr ...

اکوایفر یا محیط آبدار ( Aquifer ) : [ اصطلاح آکواریم] در علم زمین شناسی به لایهای زیرزمینی در بین سنگهای 1 پارچه گویند.

دکوراسیون تانک ( Aquascaping ) : [ اصطلاح آکواریم] به هنر مرتب کردن و طراحی هنری سنگها - گیاهان - نقاط کور و غار مانند با حفظ هارمونی و جنبه زیبایی آ ...

زیست آبی ( Aquatic life ) : [ اصطلاح آکواریم] به کلیه جانوران - گیاهان - میکرو ارگانیسم هایی گویند که تمام دوران زندگی خود را درون آب بسر می کنند.

نمک آکواریم ( Aquarium Salt ) : [ اصطلاح آکواریم] ماده افزودنی مجازی میباشد که برای درمان بیماری ماهیان آب شیرین و همچنین گاهی برای بعضی از گونه ای م ...

آکواریوم ( Aquarium ) : [ اصطلاح آکواریم] آکواریوم یک تانک - ظرف و یا هر محیطی که توانایی نگاهداری آب را داشته باشد و بطور کلی به نمایشگاه آبزیان از ...

آکواریست ( Aquarist ) : [ اصطلاح آکواریم] به کسی گویند که دارای آکواریوم میباشد و از آن نگاهداری میکند.

باکتری های بی هوازی ( anaerobic bacteria ) : [ اصطلاح آکواریم] نوعی از باکتری ها میباشند که توانایی زیست در محیط فاقد هوا را دارند.

ان اکسی ( Anoxic ) : [ اصطلاح آکواریم] کمبود اکسیژن یا محیط بدون اکسیژن .

انادراموس ( ( ماهیان شبه مهاجر ) ) ( Anadromous ) : [ اصطلاح آکواریم] به ماهیانی میگویند که در آب شیرین متولد شده اند و برای رشدشان به آب نیمه شور و ...

ان اروبیک ( Anaerobic ) : [ اصطلاح آکواریم] عدم حضور و وجود داشتن و عدم فعال بودن اکسیژن در محیط آب. ( بی هوازی )

باله مخرجی ( Anal Fin ) : [ اصطلاح آکواریم] :باله ای که در پشت مخرج ماهیان قرار دارد.

آمونیاک ( NH3 Ammonia ) : [ اصطلاح آکواریم] یک ماده بسیار سمی میباشد که بوسیله متابولیسم ماهی ها و آشتی مواد غذایی و گیاهان در آب بوجود می آید که در ...

خاصیت قلیایی یا آلکالین آب ( Alkaline ) : [ اصطلاح آکواریم] بطور کلی به شرایط یونهای هیدرواکسید آب آکواریم میگویند که بوسلیه PH بیان میشود و PH بالای ...

ظرفیت بافر آب ( Buffering Capacity or Alkalinity ) : [ اصطلاح آکواریم] به توانایی آب در حفظ PH پایدار آب میگویند که بوسیله یونهای کربوناتهای موجود در ...

جلبک ( Algae ) : [ اصطلاح آکواریم] گونه ای از گیاهان آبزی ساده میباشند که دارای کلروفیل هستند و میتوانند خود را بر روی شیشه ها - سنگها - دکوراسیون آک ...

شکوفایی یا رشد سریع جلبکی ( Algal bloom ) : [ اصطلاح آکواریم] به حالت رشد بسیار زیاد جلبکها درون آکواریمها که نتیجه بالا رفتن نیترات و فسفات آب میباش ...

سنگ هوا ( Air Stone ) : [ اصطلاح آکواریم] :یک جسم منفذدار تشکیل شده از سرامیک یا شیشه - تکه های چوب و. . . میباشد که وظیفه اش پخش کردن هوای تولید شده ...

پمپ هوا ( Air Pump ) : [ اصطلاح آکواریم] وسیله الکتریکی غالبا کوچکی میباشد که برای هوادهی آب مورد استفاده قرار میگیرد

اروبیک ( Aerobic ) : [ اصطلاح آکواریم] حضور و وجود داشتن و فعال بودن اکسیژن محیط آب

هوا دهی: ( Aeration ) : [ اصطلاح آکواریم] پروسه تولید و انتشار چرخه هوادهی

زغال اکتیو ( Activated Carbon ) : [ اصطلاح آکواریم] یکی از مواد مورد استفاده در آکواریومها میباشد که مانند زغالهای خرد شده میباشد که توانایی برطرف کر ...

باله چربی ( Adipose Fin ) : [ اصطلاح آکواریم] گونه ای از باله نرم و کوچک میباشد که در پشت بعضی از گونه ماهیان مانند کاراسین هاCharacins تعبیه شده است.

لامپ و نور اکتنیک ( Actinic ) : [ اصطلاح آکواریم] نوعی از لامپهای مهتابی میباشد که دارای نور آبی زیبایی میباشند که این نور بیشتر برای مرجانهای دریایی ...

اکرلیک یا پلاستیک فشرده ( Acrylic ) : [ اصطلاح آکواریم] نوعی از پلاستیک محکم میباشد که در ساخت بدنه تانکها مورد استفاده قرار میگیرد وتوانایی شکستن نو ...

خو گرفتن ( Acclimatization or Adaptability ) : [ اصطلاح آکواریم] به حالتی گویند که ماهیان بتدریج بعد از آماده کردن شرایط محیط از قبیل تنظیم دمای آب - ...

خاصیت اسیدی آب ( Acidic ) : [ اصطلاح آکواریم] بطور کلی به شرایط یونهای هیدروژن آب آکواریم [H ] میگویند که بوسلیه PH بیان می شود و PH زیر 7 بمعنای اسی ...

دلمه تغییر یافته ی دولمه یک واژه ترکی از مصدر دولماق به معنی پرشدن . دولمه یعنی پر شده . نوعی غذا که داخل برگ مو پیچیده شده یا غذایی که داخل فلفل دول ...

دماوند: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دماوند" می نویسد : ( ( ریختی کهنتر از آن دُنْباوند است ، به معنی کوهی است که دمه و دود از آن بر می خیزد . ) ) ( ...

واژه ی "پالان " به معنی پوشش ستور است ریختی پساوندی از پال می تواند بود : پال /ان ( = پساوند بازخوانی. ) ) پال به معنی اسب است و ریخت های دیگر از آن ...

پالهنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پالهنگ" می نویسد : ( ( پالهنگ به معنی دوال و رشته است که برگردن بندیان یا ستوران می افکندند . می انگارم که این وا ...

دوال: در پهلوی در همین ریخت بکار رفته است . در زبان ترکی با دَری به معنی پوست سنجیدنی است . در ترکی آذربایجانی Dovel گفته می شود ( ( یکایک ، همین گ ...

زه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " زه" می نویسد : ( ( زه در پهلوی در همین ریخت بکار می رفته است. به معنی تسمه و دوال ، ریختی کهنتر از آن زیگ zig می توان ...

نماد گاو در شاهنامه گاورنگ: دکتر کزازی در ذیل واژه ی " گاوْرنگ" می نویسد : ( ( گاوْرنگ به معنی گاوْ مانند و گاو سار است:گرزه ی فریدون به ریخت سر گاو ...

گاورنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " گاوْرنگ" می نویسد : ( ( گاوْرنگ به معنی گاوْ مانند و گاو سار است:گرزه ی فریدون به ریخت سر گاو ساخته شده بوده است. ...

سیستم علائمی L. C ( سیستم کنترل محلی ) : [اصطلاح راه آهن] این سیستم علائمی فقط قادر به کنترل محدوده ایستگاه می باشد و هر ایستگاه به طور مجزا توسط مام ...

سیستم علائمی R. C ( سیستم کنترل از راه دور ) : [اصطلاح راه آهن] یک سیستم کنترل از راه دور محلی است و درآن یک مرکز کنترل توانایی کنترل ترافیک از راه د ...

فورگن : [اصطلاح راه آهن] واگن انتهای قطارهای باری که محل استقرار رئیس قطار، ترمزبان و علامت انتهای قطار می باشد.

سیستم علائمی C. T. C ( سیستم کنترل مرکزی ترافیک ) : [اصطلاح راه آهن] سیستمی است که در بخش، مرکب از یک مرکز کنترل و تعدادی ایستگاه تابعه می باشد و مرک ...

درزین : [اصطلاح راه آهن] نوعی وسیله نقلیه ریلی در اندازه تقریبی مینی بوس که به منظور تردد خاص مامورین راه آهن بکار گرفته می شود.

گالری : [اصطلاح راه آهن] دالانی بتونی یا فلزی به شکل مقطع تونل که به منظور عبور ایمن قطار از مناطق صعب العبور ( خطر ریزش بهمن، منطقه برف گیر، و . . . ...

بازسازی خط : عبارت است از تعویض خط و متعلقات مربوطه در محدوده مشخصی از مسیر.

تعمیر جاری : [اصطلاح راه آهن] بازدید، تعمیر و سرویسی است که به طور معمول روزانه و یا در صورت خرابی وسایل در مبادی حرکت روی وسیله نقلیه ریلی صورت می پ ...

تعمیر نیمه اساسی : [اصطلاح راه آهن] بازدید و تعمیراتی است که پس اززمان یا کیلومتراژ معینی بر روی قسمتهای مشخصی از وسیله نقلیه ریلی انجام می شود.

بهسازی خط : [اصطلاح راه آهن] عبارت است از ترمیم و رفع نواقص خط آهن، که می تواند در زمینه زیرسازی یا روسازی و یا هردو آنها صورت پذیرد.

در گردش : [اصطلاح راه آهن] منظور مجموع وسایل نقلیه ریلی در سرویس و منتظر سرویس و تحت تعمیر کوتاه مدت می باشد.

تعمیر اساسی : [اصطلاح راه آهن] تعمیراتی است که پس از زمان مشخص یا کیلومتراژ معینی براساس استانداردهای کارخانه سازنده روی وسیله نقلیه ریلی انجام می شو ...

تعمیر ویژه : [اصطلاح راه آهن] تعمیراتی است که خارج از برنامه زمان بندی شده به طور اضطراری روی وسیله نقلیه ریلی صورت

لکوموتیو اصلی : [اصطلاح راه آهن] لکوموتیوهایی که برای حمل بار و مسافر استفاده می شود.