پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
چسب پی یو[ اصطلاح کفاشی]:: چسب سفید رنگ، برای چسباندن زیره به کفش بکار می رود.
پرداخت چی ( پرداختچی ) [ اصطلاح کفاشی]: استا کار یا کنترل چی کار است به فردی که کار پرداخت تمیز کردن کفش، واکس زدن، گلچه یا کفی ته کفش، بستن بند، جفت ...
گلچه[ اصطلاح کفاشی]: جنسی که کف کفش قسمت پاشنه قرار می گیرد. که معمولا روی آن چاپ شرکت تولید کننده می خورد.
چاقو لویس[ اصطلاح کفاشی]: چاقوی دست سازی است که جهت لویس کاری چرم بکار می رود و فرق اون با چاقو قواره، نوک چاقو لویس نازکتر و درازتر است و حالت فنری ...
دستک[ اصطلاح کفاشی]: قسمتی از کفش که بین دهنه و روی رویه قرار می گیرد و معمولا روی اون سوراخ جهت بند رد شدن می خورد. دسّک : [ اصطلاح عامیانه ] دست ز ...
دهنه کار[ اصطلاح کفاشی]: به قسمتی از کفش که پا از آنجا داخل کفش می شود.
داغی[ اصطلاح کفاشی]: با استفاده از حروف برجسته فلزی داغ شده روی چرم فشار وارد می کنند و حروف یا تصویر روی چرم حک می شود.
کتون ( آستر رویه ) [ اصطلاح کفاشی]: آستری که زیر رویه کفش می خورد و معمولا جنس پارچه یا چرم است.
برگه[ اصطلاح کفاشی]: بالاتر از رویه کفش قرار می گیرد و زبونه کار هم می گویند.
قدک[ اصطلاح کفاشی]: جنس سفید رنگ و زبر برای سفت کردن یا مقاوم کردن چرم بکار می رود.
پشت پنجه گذاشتن[ اصطلاح کفاشی]: پیشکار قبل از اینکه کار را روی قالب بکشد قدک را به اندازه زیر آستر رویه و آستر پشت برش می زند و با استفاده از تینر یا ...
خوابوندن کار[ اصطلاح کفاشی]: بعد از وادار کردن کار. پیشکار لبه های رویه کفش زیر قالب هستند را چسب می زند و رویه را به کفی کفش می چسباند.
وادار کردن[ اصطلاح کفاشی]: پیشکار با هنری که دارد رویه کفش ( پستایی ) را به قالب ثابت می کند. و به اصطلاح چهار میخ می کند.
قاپشانه[ اصطلاح کفاشی]: پشت کار درز گرفته می شود و روی درز یک تیکه چرم کوچک ( جهت پوشاندن درز ) که از دهنه کار بر می گردد و پایین تا زیر کار می رود.
بدوز برگردون[ اصطلاح کفاشی]: دو تیکه از کار اول چرخکاری می شود چسب می خورد و به اندازه ای که بخیه آن کشیده نشود بر می گردد. معمولا این کار برای دهنه ...
چکش کاری[ اصطلاح کفاشی]: بعد از سوار کاری با استفاده از چکش یا مشته روی چرم می زنند تا بهتر بچسبند و از هم جدا نشوند و موقع چرخکاری راحتتر چرخ شود.
نوار گذاشتن ( نوار دور دهنه ) [ اصطلاح کفاشی]: نوار سفید رنگ به پهنای 2 میلیمتر که معمولا به صورت توپ یا دوک بسته بندی می شود. برای مقاوم سازی دور ده ...
دریارجازن ( دربیار جا بزن ) [ اصطلاح کفاشی]: فردی که قالب را از کفش در می آورد و دوباره جا می زند می گویند.
آز پا[ اصطلاح کفاشی]: سینه پا، رویه پا
زه بالا[ اصطلاح کفاشی]: قسمت بالای قالب یا دهنه قالب گفته می شود.
قلب دوم بدن[ اصطلاح کفاشی]: پا یکی از حیاتی ترین اعضای بدن انسان است که قلب دوم هم نامیده شده است.
کفنی کردن[ اصطلاح کفاشی]: برای اینکه طراحی کفش راحتتر روی قالب انجام شود. و با مداد طرح و نقاشی را روی قالب بکشند یک پارچه سفید یا چسب سفید دور قالب ...
چارشو [ اصطلاح پوشاک ]:چارد شب به گویش محلی. در زبان ترکی به آن چَشّو یا چَشّاب گفته می شود .
الجاقبا[ اصطلاح پوشاک ]:پوشش دوخته شده ای از مخمل یا پارچه چادر شب است که پوشش زنان در کوهستان های شرقی و قاسم آباد بوده است – لباس مخصوص استان گیلان.
کمردبد [ اصطلاح پوشاک ]:چادر کمر، پوششی است که بانوان گیلانی آن را به کمر می بندند.
تومبال [ اصطلاح پوشاک ]:زنان آن را زیر دامن های چین دار کوتاهی که به آن "شوال قری" یا "قرقره تومبان" گفته می شود، می پوشند. لباس محلی استان همدان.
آجیده [ اصطلاح پوشاک ]:به گیوه های شهرستان ملایر گفته میشود.
سرکی [ اصطلاح پوشاک ]:همان چارقد است و از جنس متقال، نجمه، اطلسی و ابریشم تهیه می کنند.
کراس [ اصطلاح پوشاک ]:بلوز – لباس محلی استان خراسان شمالی
شیلوار [ اصطلاح پوشاک ]:دامن - لباس محلی استان خراسان شمالی
یلک [ اصطلاح پوشاک ]:لباسی است که با زیورآلات و سکه تزئین می شود و بر سر می اندازند و جنس آن از ابریشم است. لباس مخصوص اقوام ترکمن.
چاوک[ اصطلاح پوشاک ]:لباسی شبیه مانتوهای امروزی است که پارچه آن از ابریشم قرمز رنگ و آستر زیر پارچه نیز در حاشیه ها و سرآستین ها سوزن دوزی دارد. لباس ...
چلپی [ اصطلاح پوشاک ]:زیباترین لباس سوزن دوزی ترکمن و از جنس ابریشم است که با داشتن تنوع و ظرافت خاصی در مراسم ازدواج به عروس می پوشانند. لباس مخصوص ...
لباس بارداری [ اصطلاح پوشاک ]:لباسی که زنان در هنگام بارداری میپوشند که آزاد و راحت است و معمولا باعث پوشاندن برجستگی شکم میشود.
دستمال جیبی [ اصطلاح پوشاک ]:دستمال ظریف کوچکی که درسمت چپ کت گذارند.
لباس توتو [ اصطلاح پوشاک ]:دامن کوتاه، توتو – لباس مخصوص رقص باله.
دکلته [ اصطلاح پوشاک ]:دِکُلته به لباس زنانه ای گفته می شود که قسمت بالای سینه آن باز است. کلمه D�collet� در اصل فرانسوی و به معنی قسمت بالایی تنه زن ...
شومیز[ اصطلاح پوشاک ]:کلمه شومیز از واژه فرانسوی Chemise آمده است که به معنای تیشرت و در کل گستره وسیعی از بلوز بانوان و یا ژاکت و هر چیزی از این دست ...
سرهمی[ اصطلاح پوشاک ]:لباس سرتاسری که بدن را میپوشاند وانواع مختلفی دارد. ( ( رفتگری با جارویی دسته بلند برف پیاده رو را می ریخت توی جوی آب . سرهمی ...
اکسسوری [ اصطلاح پوشاک ]:هرچیزی که که شئی دیگری اضافه شود برای استفاده مفید تر و کاربردی تر.
ساسپندر[ اصطلاح پوشاک ]:بند شلوار – ساس بند
لباس مجلسی [ اصطلاح پوشاک ]:انواعی از لباس که در مهمانی و مجالس بر تن میکنند.
تیشرت[ اصطلاح پوشاک ]:نوعی پیراهن جلو بسته و معمولاً آستین کوتاه و گشاد تابستانی . تی شرت ( به انگلیسی: t - shirt یا tee shirt ) نوعی پیراهن است که ب ...
پولوشرت [ اصطلاح پوشاک ]:نوعی تیشرت مردانه که از پارچه کشباف تهیه میشود.
هودی [ اصطلاح پوشاک ]:هودی یک پوشاک مشابه پلیور است. هودی در واقع یک سویشرت کلاهدار است؛ همچنین می تواند دارای جیب، زیپ و دکمه نیز باشد. وجود یک طناب ...
سویشرت یا پیراهن آستین دار[ اصطلاح پوشاک ]:به لباس گرمی گفته می باشد که پارچه ی آن بر پایه ی نخ و کتان می باشد در ضمن دارای ضخامت کافی برای گرم نگه د ...
بلوز رکابی[ اصطلاح پوشاک ]: بلوز بی آستین
دیور [ اصطلاح پوشاک ]:با نخ پلی استر بافته می شود و گزینه خوبی برای انواع لباس است.
بورسا :بروسا یکی از بنادر معروف ترکیه است که محصولات ابریشمی آن شهرت جهانی دارد.
آغبانو : پارچه ای نازک و پنبه ای که بیشتر برای چارقد و چادر به مصرف می رسد.