پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٢٩,٧٧٧
پیشنهاد
٠

صدای مرگ دادن چینی و جز آن ؛ آواز مرگ دادن. موئه و ترک داشتن. رجوع به آواز مرگ در همین ترکیبات شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قضای مرگ ؛ اجل محتوم : ری از آن به ما [ مسعود ] داد [ محمود ] تا چون او را قضای مرگ فرا رسد هر کسی بر آنچه داریم اقتصار کنیم. ( تاریخ بیهقی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز مرگ ؛ روز درگذشت. پایان عمر : چنین گفت هارون مرا روز مرگ مفرمای هیچ آدمی را مجرگ. ابوشکور.

پیشنهاد
٠

دل به مرگ نهادن ؛ به مردن تن در دادن. دل از زندگی برگرفتن. راضی به مردن شدن : من ایدر همه کار کردم به برگ به بیچارگی دل نهادم به مرگ. فردوسی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی مرگ ؛ جاوید. جاویدان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواب مرگ ؛ خواب سنگین.

پیشنهاد
٠

به مرگ مردن یا از جهان رفتن ؛ به اجل طبیعی از این جهان رفتن. کشته نشدن : به زمین فارس [ کی قباد ] بمرد به مرگ. ( مجمل التواریخ و القصص ) . بعد برادرش ...

پیشنهاد
٠

به مرگ سپری گشتن ؛ به اجل طبیعی درگذشتن و مردن : به حدود پارس به مرگ سپری گشت. ( مجمل التواریخ والقصص ) .

پیشنهاد
٠

فرشتگان گروهی ( Corporate Angels ) :[اصطلاح بازارکسب و کار]این سرمایه گذاران خصوصی از پول بازخرید ( بازنشستگی پیش از موعد خود ) که از سمت های مدیریت ...

پیشنهاد
٠

فرشتگان مشتاق ( Enthusiast Angels ) :[اصطلاح بازارکسب و کار] این گروه از فرشتگان ( یاری رسانان ) از همتایان کارآفرین خود کمتر حرفه ای هستند. از آنجای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرش فرشتگان : فرش فرشتگان کنایه از فلک اعظم و عالم برین است. تازه تر کن فرشتگان را فرش خیمه زن بر سریر پایه ی عرش هفت پیکر نظامی ، تصحیح دکتر ثروتیا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خلبان از ریشه ی خلیدن گرفته شده و یکی از معانی خلیدن، شکافتن می باشد و خلبان به معنی کسی است که نگهبان و مواظب وسیله ای است که هوا را می شکافد و جلو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باری به معنی خالق است و در اصل به معنی جدا کردن چیزی از چیز دیگر می باشد ، چون آفریدگار مخلوقات خود را از مواد اصلی و نیز از یکدیگر جدا می کند ، از ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

" سیب" در زبان فارسی از ریشه ی " ساب" به معنای ساییده شده ( صاف ولطیف شده ) ساخته شده است که واقعاً این وازه برازنده ی " سیب" است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" پیچ" در زبان فارسی از دو واژه ی " پای" و " چم" درست شده است… " چم" یعنی حرکت گردشی و منحنی و در کل یعنی پایی که درآن چم و گردش وجود دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

" پناه" از دو بن واژه ی" پن" به معنای " دربسته" و " آه" به معنای " مراقبت" وبه معنای جای دربسته برای مراقبت می باشد. برای مثال های بیشتر ریشه واژه پن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

" جِر" در زبان فارسی ریشه ایست که " قرینه بودن" و " جوربودن" را می رساند که در ابتدا " گِر" تلفظ و بعدا به " جِر" تغییرصامت داده است. " جوراب" یا " گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

" جی" از باستانی ترین نقاط شهراصفهان است و به معنای پادگان و لشگر وآوردگاه می باشد. این واژه در زبان عربی بصورت " جیش"=لشگر استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

" دُش" در زبان فارسی به معنای " ضد" و " ازبین برنده" می باشد. دشنام= ضدّنام. کلمه ای که خوشنامی را ازبین می برد. نمونه های دیگر برای " دُش" : دشوار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حراء در عربی با واژه ی البرز هم ریشه می باشد . " البرز" درآغاز " هربرز" وبه معنای کوه بلند بوده است: هر=کوه بُرز=بلند " هر" نیز به نظر می رسد محل بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با توجه با واژه " شل" که به معنای " ران" است این مورد نیز به معنای ابزاری که بر ران فرود می آید می باشد. شلوار : " شل" در زبان فارسی به معنای " ران" ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

�شل� در زبان فارسی به معنای �ران� است. �وار� هم که به معنای مانند است که به معنای جامه ای شبیه ران می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مادر یعنی " پدید آورنده ی ما" . در انگلیسی mother

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برادر نیز در اصل بَرا در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما . در انگلیسی brother

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دختر از ریشه " دوغ " است که در میان مردمان آریایی به معنی" شیر " بوده و ریشه واژه ی دختر " دوغ دَر " بوده به معنی" شیر دوش " زیرا در جامعه کهن ایران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

زن از زادن است و لغت زِندگی نیز از ریشه لغت زن گرفته شده است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُجاق: آتشدان ترکی: ojaq ( کانون، آتشدان ) مشتق از ( ot ) به معنای آتش Jaq ( پسوند مکان ) به نظر نگاره این واژه از ترکیب دو واژه ی دیگر به دست آمده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتاق: جای دیواردار و مسقف در خانه ترکی: چادر و خیمه مشتق از ot ( اُت ) به معنای آتش و اتاق یعنی محل نگهداری آتش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آیینه: ایرانی باستان: از ریشه لغت day ( دیدن ) a dayanaka ( پیشوند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آفرین: ستایش، مدح، تحسین، درود، مرحبا فارسی میانه: آفرین ایرانی باستان: آفرینا اوستایی: afri - vana afri: افسون، دعای خیر vana: آروز، خواست ریشه لغت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آفرین پیوند : ثناخوان ، مدّاح ، مدح گوی چون فرو گفت آفرین پیوند آفریننده را درودی چند هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۶۶.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از 600 سال پیش از میلـاد تا 1935 واژه ایران در عرصه بین المللی با نام پرشیا شناخته می شد که در سال 1935 با درخواست رسمی رضاشاه پهلوی همان نام بومی کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قدیمی ترین نام مملکت ما همین کلمه ایران بوده یعنی نخست نام ایریا که نام نژاد بوده است نام مملکت را آبریان ساخته اند و سپس به مرور زمان ابریان ، آیران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریشه این کلمه از کجاست ؟ " حُقّه " کلمه ای عربی و به معنای " صندوقچه " و " جعبه کوچک " است . در گذشته تردستان تعدادی جعبه کوچک را با رنگهای مختلف و ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلمانی از نام " سلمان فارسی " صحابی ایرانی پیامبر اسلام برگرفته شده است . او بود که در آغاز اسلام موهای سر پیامبر را بهتر از دیگر پیرایشگران کوتاه می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسیار بد است که ما معنی اصطلاح یا واژه ای را ندانیم و همین طور آن را بکار ببریم. یکی از این اصطلاحات قِسِر در رفتن است. به معنی آن دقت کنید: به گاو ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ریشه واژه ی خِیلی از " خَیل " است . خیل یعنی گله ی اسبان . از آنجا که گله ی اسبان پر جمعیت است ؛ خیلی به معنی " بسیار" در زبان فارسی به کار رفته است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

من فکر می کنم "خان" همان "قاآن" در زبان مغولی است . مثل "قوبیلای قاآن" که یکی از جانشینان چنگیز بوده و مارکوپولو به دربار او رفت . "قاآن" بعدا در زبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انسان از ریشه ( نِسیان ) به معنی فراموشی است . پس انسان یعنی فراموشکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه بنت با واژه ی بانو در فارسی همریشه است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه بیگ در زبان انگلیسی به شکل big به معنی بزرگ آمده است ( نگارنده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بانو یک واژه فارسی کهن است . ( بان و = بانو ) بان در نام شهر بانه هنوز به کار می رود . بان یعنی بالا و بانو به معنی کسی است که در بالا جا دارد و این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

خانم . [ ن ُ ] ( ترکی ، اِ ) بانو. خاتون . بی بی . ( ناظم الاطباء ) ، جُرَّه . ستی . خدیش . کدبانو. بیگم � معنی و مفهوم کلمه ی "خانم" � ▪️در لغتنامه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پاسخ درآغاز " پات سخن" یا " پاد سخن" به معنای جواب سخن یا ضدسخن بوده که به مرور زمان حروف " ت" و " ن" از آن حذف شده و به گونه ی واژه ای روان درآمده ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پنجره= از دو واژه ی "پن ( بستن ) جره ( دارای قرینه ) درست شده است. به این مثالها جهت آشنایی با ریشه ی "پن" توجه کنید: پنام= پن ( بستن ) آم ( دهان ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرخاک رفتن ؛ بزیارت قبر کسی رفتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خاک رفتن ؛ مردن. مدفون شدن : زهجران طفلی که در خاک رفت. سعدی ( بوستان ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خاک سپردن ؛ بگور کردن. دفن کردن.

پیشنهاد
٠

سر بخاک سیه بر نهادن ؛ مردن. - || سجده بجای آوردن :

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بخاک سپردن ؛ دفن کردن.