پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٩٦٠
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ضحی به معنی موقعی است که نور آفتاب در آسمان و زمین پهن می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ساهرة از ماده سهر ( بر وزن سحر ) به معنی شب بیداری است ، و از آنجا که حوادث وحشتناک خواب شبانه را از چشم می برد ، و زمین قیامت نیز بسیار هول انگیز اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخیر از ماده نخر ( بر وزن نخل و همچنین بر وزن شجر ) در اصل به معنی درخت پوسیده و تو خالی است ، که وقتی باد بر آن میوزد صدا می کند ، و لذا به صدائی که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حافر از ماده حفر گرفته شده و حفر در اصل به معنی کندن زمین است ، و اثری که از آن باقی می ماند حفره نامیده می شود ، سم اسب را حافر می گویند چون زمین را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حفره از ماده حفر گرفته شده و حفر در اصل به معنی کندن زمین است ، لذا اثری در اثر کندن زمین می ماند حفره نامیده می شود ، سم اسب را حافر می گویند چون زم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تسبیح از ماده سبح ( بر وزن سطح ) گرفته شده و سبح به معنی "حرکت سریع در آب یا در هوا ، یا حرکت سریع اسب ، و با سرعت به دنبال کاری رفتن است ، تسبیح که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نشیطة از ماده نشط ( بر وزن هشت ) در اصل به معنی گشودن گره هائی است که به آسانی باز می شود ، و به شترهائی که با اندک اشاره ای به سرعت حرکت می کنند نشی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

انشاط از ماده نشط ( بر وزن هشت ) در اصل به معنی گشودن گره هائی است که به آسانی باز می شود ، و به چاههائی که عمق کمی دارد و دلو به آسانی و با یک حرکت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشط ( بر وزن هشت ) در اصل به معنی گشودن گره هائی است که به آسانی باز می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فوز به معنی رسیدن به خیر و نیکی توام با سلامت است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مایکل انگلیسی شده ی واژه میکائیل عبری است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سلیس از ماده سلاسه به معنی روانی گرفته شده ، از این رو به عبارات روان و جالب نیز سلیس گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

زمهریر از ماده زمهر به معنی شدت سرما ، یا شدت غضب ، یا سرخ شدن چشم بر اثر خشم ، می باشد . در زبان ترکی به آن زُنپور گفته می شود . "قشین زنپورنده " ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فاجر از ریشه فجر گرفته شده که به معنی شکافتن وسیع است ، خواه شکافتن زمین باشد ، یا چیز دیگر ، و به شخص فاسق از این رو فاجر می گویند که پرده حیا و پاک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

راقی از ماده رقیه ( بر وزن خفیه ) به معنی بالا رفتن است ، همچنین واژه ( رقیه ) به اوراد و دعاهائی که موجب نجات مریض می شود اطلاق گردیده ، به خود طبیب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

رقیه ( بر وزن خفیه ) به معنی بالا رفتن است ، این واژه ( رقیه ) به اوراد و دعاهائی که موجب نجات مریض می شود اطلاق گردیده ، به خود طبیب از آنجا که بیما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بتول از ماده بتل ( بر وزن حتم ) در اصل به معنی انقطاع است ، و لذا به مریم بتول گفته شده ، چرا که هیچ همسری برای خود انتخاب نکرده بود ، و اگر به بانوی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حسام از ماده حسم ( بر وزن رسم ) به معنی از بین بردن آثار چیزی است ، و اگر به شمشیر حسام ( بر وزن غلام ) گفته می شود به همین مناسبت است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غداء از ماده غدوة به معنی اول روز است ، و لذا به غذائی که در آغاز روز خورده می شود ( صبحانه ) غداء می گویند ( هر چند در تعبیرات عربی روزمره کنونی غدا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

ممنون از ماده من به معنی قطع آمده است ، یعنی اجر و پاداشی که هرگز قطع نمی شود و دائما باقی است بعضی گفته اند ریشه این معنی از منت گرفته شده زیرا منت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شهیق در اصل به معنی صدای زشت و منکری همچون صدای الاغ است ، و گاه گفته اند از ماده شهوق به معنی طولانی بودن گرفته شده ( لذا کوه بلند را جبل شاهق می گو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناصح : عسل خالص ، خیاط , خیر خواهی واقعی ( نصیحت کننده از روی اخلاص , ناصح از ماده نصح ( بر وزن صلح ) در اصل به معنی خیرخواهی خالصانه است ، و لذا به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥١

احصاء به معنی شمارش است و در اصل از حصی به معنی ریگ گرفته شده ، زیرا بسیاری از مردم در زمانهای قدیم که به خواندن و نوشتن آشنا نبودند ، حساب موضوعات م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عقب ( بر وزن کدر ) به معنی پاشنه پا است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

محصنة از ماده حصن ( بر وزن جسم ) به معنی دژ می باشد ، بنابر این قری محصنه به آبادیهائی گفته می شود که به وسیله برج و بارو یا کندن خندق یا موانع دیگر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شقاق در اصل به معنی شکاف و جدائی میان دو چیز است ، و از آنجا که همیشه دشمن در طرف مقابل قرار می گیرد و خود را جدا می سازد به عمل او شقاق می گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه بصر معمولا به عضو بینائی و بصیرت به درک و آگاهی درونی گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه بصر معمولا به عضو بینائی و بصیرت به درک و آگاهی درونی گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

عبرت از ماده اعتبار در اصل از عبور گرفته شده که به معنی گذشتن از چیزی است به سوی چیز دیگر و به همین مناسبت به حوادثی که به انسان پند می دهد عبرت می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عبرة از ماده اعتبار در اصل از عبور گرفته شده که به معنی گذشتن از چیزی است به سوی چیز دیگر ، و اینکه به اشک چشم عبرة گفته می شود به خاطر عبور قطرات اش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

عبارت از ماده اعتبار در اصل از عبور گرفته شده که به معنی گذشتن از چیزی است به سوی چیز دیگر ، و عبارت را از این رو عبارت می گویند که مطالب و مفاهیم را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حداد در اصل به معنی ممانعت کننده است از ماده حد که به معنی مانع میان دو شیء است ، و لذا به دربان حداد می گویند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

محاوره از ماده حور ( بر وزن غور ) به معنی مراجعه در سخن یا در اندیشه است و محاوره به گفتگوهای طرفینی اطلاق می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رهبانیت که از ماده رهبه به معنی ترس از خدا گرفته شده در آغاز مصداقی از زهد و بی اعتنائی نسبت به دنیا بود ، ولی بعدا به تحریفهای گسترده ای کشیده شد و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قافیه از ماده قفا به معنی پشت است ، و قافیه را از این رو قافیه می گویند که قسمتهای آخر شعر مشابه یکدیگر و پشت سر هم قرار می گیرد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مختال از ماده خیال گرفته شده و به معنی متکبر است ، زیرا تکبر از خیال فضیلت ، و پندار برتری بر دیگران ، پیدا می شود. ( تفسیر نمونه ) . کلمه ( مختال ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

صدیقین صیغه مبالغه از ماده صدق است و به کسی گفته می شود که صدق و راستی سراسر وجودش را احاطه کرده ، و صداقت در فکر و گفتار و کردار و تمام زندگی او منع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غرور در اصل از ماده غر ( بر وزن حر ) به معنی اثر ظاهر چیزی است ، و لذا به اثر ظاهر در پیشانی اسب غرة گفته می شود ، سپس به حالت غفلت اطلاق شده است که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غرة در اصل از ماده غر ( بر وزن حر ) به معنی اثر ظاهر چیزی است ، و لذا به اثر ظاهر در پیشانی اسب غرة گفته می شود ، سپس به حالت غفلت اطلاق شده است که د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اقتباس در اصل از ماده قبس به معنی گرفتن شعله ای از آتش است سپس به نمونه گیریهای دیگر نیز اطلاق شده .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ادهان در اصل از ماده دهن به معنی روغن است ، و از آنجا که برای نرم کردن پوست تن یا اشیاء دیگر آنرا روغن مالی می کنند کلمه ادهان به معنی مدارا و ملایمت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ایراء از ماده وری ( بر وزن نفی ) به معنی مستور ساختن است و به آتشی که در وسائل آتش افروزی نهفته است و آنرا از طریق جرقه زدن بیرون می آورند وری و ایرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجاج از ماده اج ( بر وزن حج ) در اصل از اجیج آتش یعنی برافروختگی و سوزندگی آن گرفته شده است ، و به آبهائی که به خاطر شوری یا تلخی و حرارت دهان را می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حطام از ماده حطم ( بر وزن حتم ) در اصل به معنی شکستن چیزی است ، و غالبا به شکستن اشیاء خشک مانند استخوان پوسیده ، و یا ساقه های خشک گیاهان اطلاق می ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کریم از ماده کرامت به معنی مفید فایده است ، و لذا در میان عرب معمول است که وقتی می خواهند شخص یا چیزی را غیر مفید معرفی کنند می گویند : لا کرامة فیه .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

موضون از ماده وضن ( بر وزن وزن ! ) در اصل به معنی بافتن زره است ، سپس به هر منسوجی که تار و پود آن محکم است اطلاق شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رج ( بر وزن حج ) به معنی حرکت شدید است و رجرجة به اضطراب گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نفوذ در اصل به معنی پاره کردن و عبور کردن از چیزی است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فخار از ماده فخر گرفته شده و به معنی کسی است که بسیار فخر می کند ، و از آنجا که اینگونه اشخاص آدمهائی تو خالی و پر سر و صدا هستند این کلمه به کوزه و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

هزیمت از ماده هزم می باشد و هزم ( بر وزن جزم ) در اصل به معنی فشار دادن جسم خشک است به حدی که متلاشی شود ، و به همین مناسبت در متلاشی شدن لشکر و در ه ...