نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کسی زیستن: با کسی زیستن ؛ تعیش کردن با کسی و ه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرک شدن: زیرک شدن ؛ حذاقه. لباقه. ( دهار ) . ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیندار: زین دار ؛ منصبی بود در زمان قاجاریه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیستن با کسی: زیستن با کسی ؛ بسر بردن با او. تعیش ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرک شناس: زیرک شناس ؛ شناسنده مردمان عاقل و د ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیندارباشی: زیندارباشی ؛ متصدی زین خانه و صاحب ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بزین بودن: بزین بودن ؛ سوار بودن. در حرکت بودن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرک فریب: زیرک فریب ؛ که زیرک را فریب دهد. عا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زین زرکند: زین زرکند ؛ زین به زر زینت داده. زی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اشکار: آشکار دکتر کزازی در مورد واژه ی آشک ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دختر: دختر از ریشه " دوغ " است که در میان ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج سنجری: زیج سنجری ؛که ابوالفتح عبدالرحمان خ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج سندهند: زیج سِنْدهِنْد ؛ زیجی که فزاری به ا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج کبیر حاکمی: زیج کبیر حاکمی ؛ از ابن یونس است و ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج مشتمل: - زیج مشتمل ؛ از احمدبن نهاوندی است ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج ملکشاهی: زیج ملکشاهی ؛ که ظاهراً خیام در آن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج ممتحن: زیج ممتحن ؛ یحیی بن ابی منصور به ام ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج هندی: زیج هندی ؛ زیجی که بر اساس نجوم هند ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر فر کلاه کسی بودن چیزی: زیر فر کلاه کسی بودن چیزی ؛ تحت نفو ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرگلوئی: زیرگلوئی ؛ آویزی از زر یا گوهری که ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج الغ بیک: زیج الغبیک ، یا زیج جدید سلطانی ، ی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرنشین علم کسی یا چیزی بودن: زیرنشین عَلَم ِ کسی یا چیزی بودن ؛ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر قلم اوردن: زیر قلم آوردن ؛ زیر قلم گرفتن. کنای ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر گلویی: زیرگلوئی ؛ آویزی از زر یا گوهری که ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر و از بر شدن: زیر و از بر شدن ؛ زیر و زبر شدن : ب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج الهزارات: زیج الهزارات ؛ از ابومعشر جعفربن مح ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر قلم داشتن: زیر قلم داشتن ؛ در قلمرو خود داشتن. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر گوش کسی بودن: زیر گوش کسی بودن ؛ سخت نزدیک او بود ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر و ز بر شدن: زیر و از بر شدن ؛ زیر و زبر شدن : ب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج بتانی: زیج بَتّانی ، یا زیج صابی ؛ بوسیله ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر و بالا: زیر و بالا ؛ تحت و فوق. ( برهان ) ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر قلم گرفتن: زیر قلم گرفتن ؛ زیر قلم آوردن. ( آن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج حاکمی: زیج حاکمی ؛ تألیف علی بن یونس متوف ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج خاقانی: زیج خاقانی ؛ به فارسی ، که بوسیله غ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر و بالاگفتن: زیر و بالاگفتن ؛ دشنامهای هرزه گفتن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیج رومی: زیج رومی ؛ زیجی که بر اساس علم نجوم ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرتشکی: زیرتشکی ؛ رشوه به قاضی و حاکم. ( یا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرغلیانی: زیرغلیانی ؛ غذای صبح. ( یادداشت بخط ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرزانوئی: زیرزانوئی ؛ رشوه مختصر و نهانی که ق ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر نگین داشتن: زیر نگین داشتن ؛ زیر نگین کردن. زیر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر زبان: زیر زبان ؛آهسته. بی اعتنا. کمی نامف ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر قلیانی: زیرغلیانی ؛ غذای صبح. ( یادداشت بخط ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر نگین کردن: زیر نگین کردن ؛ زیر نگین داشتن. کنا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرنای: زیرنای ؛ بن شو. حصیده. آنچه از کشت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر گرفتن کسی یا چیزی را: زیر گرفتن کسی یا چیزی را، چنانکه تر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر زبان گفتن: زیر زبان گفتن ؛ کنایه از پوشیده و پ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر نگین گرفتن: زیر نگین گرفتن ؛ زیر نگین کردن. کنا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر نای: زیرنای ؛ بن شو. حصیده. آنچه از کشت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیربازویی: زیربازویی ؛ چوبی که لنگ زیر بازو گذ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر کلاه کسی بودن چیزی: زیر کلاه کسی بودن چیزی ؛ در قبض کسی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر طلب کسی زدن: زیر طلب کسی زدن ؛ انکار وام که به ا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر نگین اوردن: زیر نگین آوردن ( درآوردن ) ؛ در اخت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر رکاب گرفتن کسی را: زیر رکاب گرفتن کسی را ؛ مسلط شدن بر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر کاسه نیم کاسه ای بودن: زیر کاسه نیم کاسه ای بودن ؛ مکری و ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر داشتن: زیر داشتن ؛ نهان داشتن. مخفی کردن : ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر ناف: زیر ناف ؛ شِعْره ، که روئیدنگاه زها ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر کلاه کسی نهادن چیزی: زیر کلاه کسی نهادن چیزی ؛ زیر کلاه ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر بازویی: زیربازویی ؛ چوبی که لنگ زیر بازو گذ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر سر بودن چیزی: زیر سر بودن چیزی ؛ زیر سر داشتن چیز ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیردرختی: زیردرختی ؛ میوه هایی که زیر درخت فر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر نگین در اوردن: زیر نگین آوردن ( درآوردن ) ؛ در اخت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرغربالی: زیرغربالی ؛ حبوبات برای دادن مرغ. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرتبری: زیرتبری ؛ کنده ای که هیزم شکن در زی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیررکابی: زیررکابی ؛ شمشیری که در پهلوی زین ب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر بال: زیر بال ؛ عبارت است از سر به زیر با ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر گذاشتن کسی را: زیر گذاشتن کسی را ؛ بر او چیره شدن. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرنافی: زیرنافی ؛ هدیه ای که به قابله دهند ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر زنخ ماندن: زیر زنخ ماندن ؛ غمگین ماندن. ( آنند ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر دامن نگه داشتن: زیر دامن نگه داشتن ؛ کنایه از پناه ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر ماشین رفتن: زیر درشکه ، ماشین ، گاری رفتن ؛ تصا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر خاک سپردن: زیر خاک سپردن ؛ زیر خاک کردن. خاکپو ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر سبیل درکردن: زیر سبیل درکردن ؛ چیزی را به روی خو ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر باری: زیرباری ؛ محنت و مشقت و ادبار و بدب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر سیاهی بودن داغ: زیر سیاهی بودن داغ ؛ به نشدن داغ. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر سبیلی درکردن: زیرسبیلی درکردن ؛ اهانت یا دشنامی ر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرزیرکی: زیرزیرکی ؛ به نهانی. در خفا. پوشیده ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر دامنی: زیردامنی ؛ شرم مرد. ( یادداشت بخط م ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پر گرفتن: زیر پر گرفتن ؛ مرادف در ته پر گرفتن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر لوای کسی شدن: زیر لوای کسی شدن ؛ پیروی او کردن : ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر کاری: زیرکاری ؛ مقابل روکاری. در اصطلاح ب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر کردن سیاهی: زیر کردن سیاهی ؛ حالتی است که سیاهی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر شلوار: زیرشلوار ؛ زیرشلواری. شلواری که زیر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر رفتن: زیر رفتن ؛ هبوط کردن. ( یادداشت بخط ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر گاری رفتن: زیر درشکه ، ماشین ، گاری رفتن ؛ تصا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر ماندن: زیر ماندن ؛ مغلوب شدن با تن یا با گ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر هر کاسه نیم کاسه یافتن: زیر هر کاسه نیم کاسه یافتن ؛ فریب ک ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر تازیانه کشیدن: زیر تازیانه کشیدن ؛ معروف. ( آنندرا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیردراز: زیردراز ؛ کنایه از آواز آهسته باشد. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر سر بلند شدن: زیر سر بلند شدن ؛ تحریک شدن. با کسی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر بال گرفتن کسی را: زیر بال گرفتن کسی را ؛ پناه دادن کس ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پر داشتن: زیر پر داشتن ؛ در حمایت خویشتن داشت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر چیزی ماندن: زیر چیزی ماندن ؛ معروف. ( آنندراج ) ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر جلی: زیرجلی ؛ زیرجلکی. ( یادداشت بخط مرح ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیراطاقی: زیراطاقی ؛ زیرزمین گونه ای که با کف ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر دامن پروردن: زیر دامن پروردن ؛ کنایه از نواختن ا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر اخیه: زیر اخیه ؛ واداشتن کسی به کاری و از ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر درشکه رفتن: زیر درشکه ، ماشین ، گاری رفتن ؛ تصا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر خاتم: زیر خاتم ؛ بمعنی زیر نگین است. . . ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر سازی: زیرسازی ؛ مقابل روسازی. عمل ساختن ق ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر سرش بلند بودن: زیر سرش بلند بودن ؛ فریفته شده بودن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر ران نهادن: زیر ران نهادن ؛ غلبه کردن و شکست دا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرباری: زیرباری ؛ محنت و مشقت و ادبار و بدب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر افتادن: زیر افتادن ؛ به زیر افتادن. به زیر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرسبیلی درکردن: زیرسبیلی درکردن ؛ اهانت یا دشنامی ر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پر کلاه کسی بودن چیزی: زیر پر کلاه کسی بودن چیزی ؛ در اطاع ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر ابرو گرفتن: زیر ابرو گرفتن ؛ زیر ابرو برداشتن. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زوفای خشک: زوفای خشک . رجوع به زوفای یابس شود.
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زوفای رطب: زوفای رَطْب ؛ چرکی است که در دنبه و ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زوفای یابس: زوفای یابس ؛ گیاهی است مفروش بر روی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زوفای بستانی: زوفای بستانی ؛ نوعی از دو نوع زوفا. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زوفای تر: زوفای تر. رجوع به زوفای رطب شود.
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زوفای جبلی: زوفای جبلی ؛ نوعی از دو نوع زوفا. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیب و تر: زیب و تَر ؛ آراسته وتازه. ( ناظم ال ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیب و زیور: زیب و زیور ؛ آرایش و زینت.
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیب وصول دادن: زیب وصول بخشیدن ( دادن ) ؛ رسیدن نا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیاده بر: زیاده بر ؛ افزون از. بیش از. ( یادد ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاده بر انچه: زیاده بر آنچه ؛ بیش از آنچه. ( ناظم ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاده دادن: زیاده دادن ؛ افزون دادن و بیش دادن. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاده شدن: زیاده شدن ؛ افزون شدن و بسیار شدن و ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در زیان افکندن: در زیان افکندن ؛ فریفتن و حیله کردن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیب بر: زیب بر ؛ برنده و زائل کننده زیبایی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیادهالکبد: زیادةالکبد ؛ زائدةالکبد. پاره ای از ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باقی و زیاده: باقی و زیاده ؛ کلمه ای است که در فا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاده از انچه: زیاده از آنچه ؛ بیش از آنچه. علاوه ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاده القمر: زیادةالقمر ؛ ماه که رو به فزونی دار ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاد از سر کسی بودن: زیاد از سر کسی بودن ؛ زیاد از دهان ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیاد از دهان کسی بودن: زیاد از دهان کسی بودن ؛ زیاد از سر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیاد کردن: زیاد کردن ؛ افزون کردن و علاوه و بی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیادت بودن ماه: زیادت بودن ماه ، به زیادت بودن آن ؛ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حروف الزیاده: حروف الزیادة ؛ امان و تسهیل است. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
سیناپس: سیناپس: خلاصه ای از فیلمنامه دردو ت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرداده: زهرداده ؛ به زهر آغشته : حذر نمی کن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر زدن بر چیزی: زهر زدن بر چیزی چون تیغ و جز آن ؛ ک ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر زیر نگین: زهر زیر نگین ؛ زهری که برای روز بد ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر سبز: زهر سبز ؛ زاج سبز. ( ناظم الاطباء ) ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرسنج: زهرسنج ؛ معروف. ( آنندراج ) : سیه م ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر شکستن: زهر شکستن ؛ مقاومت آن کردن. ( آنندر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرنوش: زهرنوش ؛ معروف. ( آنندراج ) . نوشند ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت زهار: پشت زهار ؛ پایین تر شکم که مثانه در ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرور: زهروَر ؛ سم دار و زهرآلود. ( ناظم ا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موی زهار: موی زهار ؛ موهای گرداگرد شرمگاه. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر چیزی گرفتن: زهر چیزی گرفتن ؛ خشم و غضب و تندی و ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتادن زهدان: افتادن زهدان ؛ سقوط رحم. ( ناظم الا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر خود به کسی دادن: زهر خود به کسی دادن ؛ زهر خویشتن بر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهدانک: زهدانک ؛ رحم خرد. بچه دان کوچک : رخ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر خود به کسی ریختن: زهر خود به کسی ریختن ؛ کنایه از این ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر به دندان مالیده: زهر به دندان مالیده ؛ یعنی بدزبان و ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر خود را ریختن: زهر خود را ریختن ؛ کنایه از کینه شد ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر پیکان: زهر پیکان ؛ کنایه از جراحت و زخم مه ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر خویشتن برکسی ریختن: زهر خویشتن برکسی ریختن ؛ کنایه از خ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرخور کردن کسی را: زهرخور کردن کسی را ؛ به او زهر دادن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر قاتل: زهر قاتل ؛ زهر کشنده و زهر هلاهل. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زور ورزی کردن: زورورزی کردن ؛ به کارهای زورخواه مش ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زور و زر: زور و زر ؛ توانایی و ثروت و دارایی. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زهر کردن: زهر کردن ؛ کنایه از تلخ کردن عیش اس ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیرزور: شیرزور ؛ دارنده نیروی شیر. پرتوان. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر کردن چیزی را: زهر کردن چیزی را ؛ کنایه از بی مزه ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گاو زور: گاوزور ؛ بسیارزور. که زور گاو دارد. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یوم الزور: یوم الزور ؛ روزی است مر بکررا بر تم ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زهرکش: زهرکش ؛ بعض معدنیات که قدما عقیده د ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه بینی: زه بینی ؛ وترالانف و هو حجاب مابین ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرکش جام بلا: زهرکش جام بلا ؛ نوشنده زهر بلا : چو ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه را به گوش اوردن: زه را به گوش آوردن ؛ در آخرین لحظه ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر گریستن: زهر گریستن ؛ از عالم خون گریستن. ( ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه شلوار: زه شلوار ؛ بند ازار : فارغ ز بد و ن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه یکتایی: زه یکتایی ؛ نوعی از زه و آن رشته ای ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر گوش: زهر گوش ؛ چرک گوش و سملاخ. ( ناظم ا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه چشم: زه چشم ؛ حاشیه و کناره چشم. ( فرهنگ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرگون: زهرگون ؛ زهرفام. کشنده مانند زهر : ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه ناخن: زه ناخن ؛ گوشت که پیرامون ناخن است. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زهرگین: زهرگین ؛ زهرآگین : ای که لبت طعم ان ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه پیراهن: زه پیراهن ؛ یقه ( یخه ) . طوقه یقه. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر میغ: زهر میغ ؛ کنایه از قطرات باران است. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه جیب: زه جیب ؛زه پیراهن. زه گریبان : ای خ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر مینا: زهر مینا ؛ کنایه از شراب تلخ باشد. ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه دامن: زه دامن ؛ ریشه و حاشیه و نوار و سجا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر ناب: زهر ناب ؛ سم خالص : شکرنمایم و از ز ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زه کفش: زه کفش ؛ رده ای از نخ یا ابریشم و م ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بزور گرفتن: بزور گرفتن ؛ به جبر و ظلم و غلبه گر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زور دیده: زوردیده ؛ تعدی و ستم دیده : از آن ز ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زهر شناس: زهرشناس ؛ زهرشناسنده. کسی که در شنا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زور زورکی: زورزورکی ؛ به تکلف و تصنع. با دشوار ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زهر شناسی: زهرشناسی ؛ علم به کیفیات انواع سموم ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زور شدن به کسی: زور شدن به کسی ؛ به زور فائق آمدن ب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهر عادتی: - زهر عادتی ؛ زهری که خوردن آن معتا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زهرفام: زهرفام ؛ زهرگونه. مانند زهر. زهرگون ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زور گردی: زورِ گُردی ؛ نیروی پهلوانی. کوشش کا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چوب: چوب : [اصطلاح صنعت چوب] ماده‏ ایست ...
٤ هفته پیش