نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شرشر: آب شرشر ؛ شرشره : ای قلب سوزناک ! م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب شراب: شرب شراب ؛ نوشیدن شراب. ( ناظم الاط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرشر باران امدن: شرشر باران آمدن ؛ باران متصل پیاپی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرشر خون از سر شکسته سرازیر شدن: شرشر خون از سر شکسته سرازیر شدن ؛ ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب مسکرات: شرب مسکرات ؛ آشامیدن مایعات مسکر.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرشر شاشیدن: شرشر شاشیدن ؛ شاشیدن بحالت ایستاده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت الات: شربت آلات ؛ انواع شربتها که از آب م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امیر شرط: امیر شرط ؛ فرمانده و رئیس شرطه ها:
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت ساختن: شربت ساختن ؛ درست کردن شربت. آماده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاحب شرط: صاحب شرط ؛ همان والی شرط است. رجوع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت کردن: - شربت کردن ؛ شربت ساختن. شربت دادن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
والی شرط: والی شرط ؛ فرمانروا و حاکم شرطه ها ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت گرم اب: شربت گرم آب ؛ مسهل بود و دوای قی را ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرط شکستن: شرط شکستن ؛ نقض عهد و پیمان کردن : ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت دادن: شربت دادن ؛ زهر دادن : هم در شب بفر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرح صدر به چیزی: شرح صدر به چیزی یا بخاطر چیزی ؛ کنا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باران شران: - باران شران ؛ به اعتبار پیاپی ریخت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرح صدر به خاطر چیزی: شرح صدر به چیزی یا بخاطر چیزی ؛ کنا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب زرفشان: شرب زرفشان ؛ نوعی شرب و ظاهراً زر ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب زرکش: شرب زرکش ؛ نوعی شرب و ظاهراً زر تار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراع زدن: شراع زدن ؛ خیمه زدن. سایه بان بر پا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرج السماء: شرج السماء ؛ راه کهکشان. ( مهذب الا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراع کردن: شراع کردن ؛ سایبان و شادروان درست ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرافت نسب: شرافت نسب ؛ ارجمندی از حیث خاندان و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرارت کردن: شرارت کردن ؛ بدکرداری نمودن. سرکشی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراره کارزار: شراره کارزار؛ اشتداد جنگ. ( ناظم ال ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شر شب گرفتار شدن: به شر شب گرفتار شدن ؛ شب هنگام در ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتی افرینش: مفتی آفرینش ؛ کنایه از نبی اکرم ( ص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفحم شدن: مفحم شدن ؛ درماندن از سخن. واماندن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر شب: شر شب ؛ دراز کشیدن شب بر کاروان و م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفحم کردن: - مفحم کردن ؛ مالیدن به حجت. مالاند ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر شب شکستن: شر شب شکستن ؛ در اصطلاح مکاریان ، ص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر کسی یا چیزی را کندن: شر کسی یا چیزی را کندن ؛ زیان و فسا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر کردن و شر به پا کردن: شر کردن و شر به پا کردن ؛ فتنه و فس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شر و شور: شر و شور ؛ فساد و غوغا. فتنه و بلوی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیع و شراء: بیع و شراء ؛خرید و فروش : ازبهر قضا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت چنگ: مفت چنگ ؛ ارزانی کسی بودن. بی خرج و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالشکیمه: شدیدالشکیمة ؛ سخت لگام. سختگیر و مت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتون گشتن: مفتون گردیدن ( گشتن ) ؛ شیفته شدن : ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالعمل: - شدیدالعمل ؛ سختگیر. دشوارگیر: عین ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت خود شمردن: مفت خود شمردن ؛ مفت خود دانستن. مغت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتح نصف: مفتح نصف ؛ قلمی ( شعبه ای ) از خط ع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شدید العذاب: شدیدالعذاب ؛ سخت عذاب :. . . و ان ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادویه مفتحه: ادویه مفتحه ؛ داروهایی که برای گشاد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالقسوه: شدیدالقسوة ؛ سخت سنگدل.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
المفتی الماجن: المفتی الماجن ؛ کسی که حیله ها به م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالکاهل: شدیدالکاهل ؛ بلندجانب. صاحب شوکت.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلشده: دلشده ؛ مشوش. مضطرب. پریشان. نگران. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتاح سرالقدر: مفتاح سرالقدر ؛ عبارت از اختلاف است ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت از دست دادن چیزی را: مفت از دست دادن چیزی را یا به مفت ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالحنزوانه: شدیدالحنزوانه ؛ کنایه است از تکبر و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتون شده: مفتون شده ؛ شیفته گردیده : جانا به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مفت از دست دادن چیزی را: مفت از دست دادن چیزی را یا به مفت ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدأدید: شدیدأدید ؛ از اتباع. ( مهذب الاسما ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتون گردیدن: مفتون گردیدن ( گشتن ) ؛ شیفته شدن : ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتح الابواب: مفتح الابواب . رجوع به مدخل مفتح ال ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتول زر: مفتول زر ؛ سیمی از زر. رشته ای ازطل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت گفتن: مفت گفتن ؛ بیهوده گفتن. سخن لغو گفت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفاوضه شدن: مفاوضه شدن ؛ برابر شدن با دیگری. ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتاح اول: مفتاح اول ؛ عبارت از اندراج اشیاء ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش شدن: پیش شدن ؛ پذیره شدن. به استقبال رفت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مفت نیرزیدن: به مفت نیرزیدن ؛ رایگان گران بودن. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتون شدن: مفتون شدن ؛ شیفته شدن. عاشق گشتن : ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشدن شکم: بشدن شکم ؛ به اسهال و پیچاک و شکم ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفت زدن: مفت زدن ؛ به معنی سود کردن و منتفع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حیوان مفترس: حیوان مفترس ؛ دد. دده. سبع. ( یاددا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتوح عنوه: مفتوح عنوة، مفتوح العنوة، مفتوحة عن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفترض الطاعه: مفترض الطاعه ؛ آنکه اطاعت از وی فری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت کالذی: مفت کالذی ؛ مفت و مسلم. مفت پانصد. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جعد مفتول: جعد مفتول ؛ زلف مفتول : جعد مفتول ج ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتضح شدن: مفتضح شدن ؛ رسوا شدن. بدنام شدن. بی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفت و مجانی: مفت و مجانی ؛ رایگان. به دست آوردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زلف مفتول: زلف مفتول ؛ زلف تابدار. موی پیچیده. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفت و مسلم: - مفت و مسلم ؛ به رایگان. مجانی. مج ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتول کردن: مفتول کردن ؛ تافتن. تاب دادن. تابید ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
قطب نما: قطب نما ( Compass ) [اصطلاح دریانور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
مقاوله نامه: مقاوله نامه:[اصطلاح حقوق] نوشته حاک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
نحله: نِحْلَةً:نحلة در لغت به معنی بدهی و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امد و شد کردن: آمد و شد کردن ؛ آمد و رفت کردن و بس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قسمهای غلاظ و شداد: قسمهای غلاظ و شداد ؛ قسمهای محکم. س ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدائد دهر: شدائد دهر ؛ سختی های روزگار. ( یادد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخوده دل: شخوده دل ؛ دل ریش. خراشیده دل : برف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفاعیل خمسه: مفاعیل خمسه ؛ عبارت از مفعول به ، م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد وثاق: شد وثاق ؛ استحکام واستوار کردن وثاق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخوده روی: شخوده روی ؛ خراشیده رخسار. رخسار به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شد و مد: شد و مد ؛ شدت و کشش : با شد و مد گف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ شخوده: رخ شخوده ؛ خراشیده روی. رخساره در م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استاد شد: استاد شد ؛ آنکه با مراسم خاص میان ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخص شخیص: شخص شخیص ؛ سرکار عالی.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ملائک غلاظ و شداد: ملائک غلاظ و شداد ؛ ملائکه دلیر و ن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ماشین شخصی: ماشین شخصی ؛ که کرایه نباشد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد عضد: شد عضد ؛ قوت دادن بازو را. ( از اقر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
داءالمفاصل: داءالمفاصل ؛ درد مفاصل. وجع مفاصل. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخوده رخ: شخوده رخ ؛ روی مجروح. که گونه ها را ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد ملک: شد ملک ؛ نیرومند گرداندن پادشاهی : ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد رحال کردن: شد رحال کردن ؛ از جایی به جایی دیگر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خانه شخصی: خانه شخصی ؛ که استیجاری نباشد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد طبیعت: - شد طبیعت ؛ بند آوردن اسهال.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد مفاصل: باد مفاصل ؛ در تداول ، روماتیسم. ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالمئزر: شدالمئزر ؛ کنایه از پرهیز کردن از ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شخص اول مملکت: شخص اول مملکت ؛ رئیس حکومت. رئیس دو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالنهار: شدالنهار ؛ کنایه از وقت ارتفاع نهار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات نوریه: مفارقات نوری یا نوریه ؛ مفارقات محض ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالضحی: شدالضحی ؛ شدالنهار است. ( ناظم الاط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات علویه: مفارقات علویه ؛ عقول و نفوس. ( فرهن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالعقده: شدالعقده ؛ محکم کردن گره را. ( از ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات قدسی: - مفارقات قدسی ؛ عقول مجرده. ( فرهن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد المئزر: شدالمئزر ؛ کنایه از پرهیز کردن از ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخص اعتباری: شخص اعتباری ؛ شخص حقوقی ، در اصطلاح ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات محض: - مفارقات محض یا محضه ؛ عقول اند که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات سفلیه: مفارقات سفلیه ؛ نفوس مدبره انسانی. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شد و مد رفتن: به شد و مد رفتن ؛ کنایه است از بازخ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات عقلیه: مفارقات عقلیه ؛ عقول. ( فرهنگ علوم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد کردن: شد کردن ؛ دراز کردن. کشیدن.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیلان زار: مغیلان زار ؛ آنجا که مغیلان بسیار ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد کردن زمزمه: شد کردن زمزمه ؛ دراز کشیدن زمزمه. ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد مخالف: شد مخالف ؛ نعره ای که پهلوان در هنگ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیلان گاه: مغیلان گاه ؛ به معنی مغیلان باستان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیب اعتدال: مغیب اعتدال ؛ عبارت است از نقطه مغر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیر شدن: مغیر شدن ؛ دگرگون شدن. تغییر یافتن. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مفاجات: به مفاجات ؛ ناگهان. به ناگاه. بغتةً ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیر گردیدن: مغیر گردیدن ؛ مغیر شدن : همی تا بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موت مفاجات: موت مفاجات ؛ مرگ ناگهانی. مرگ مفاجا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد پهلوان: شد پهلوان ؛ آواز بلندی که کشتی گیرا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیلان باستان: مغیلان باستان ؛ کنایه از دنیا و روز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفاتیح الکلم: مفاتیح الکلم ؛ گفتارها که غوامض معا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بمفاجا: - بمفاجا ؛ به ناگهان. غفلةً. بغتةً ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ارجمند: ارجمند:ارزشمند ، دارنده ی ارزش دکتر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کاروان: کاروان : کاروان تغییر یافته ی کاربا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رز: در زبان هائیتیایی Rezen و در زبان ف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اشباع شده: اشباع شده ( Saturated ) :[صنعت قند] ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ریواس: ریواس به زبان ترکی می شود " اوشگون"
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قیماق: قیماق به زبان ترکی به سرشیر گفته می ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گرفتن: گرفتن: در پهلوی به همین شکل و همچنی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گوهر: گوهر : در پهلوی gohr ، به معنی ذات ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نگریستن: نگریستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خزر: خزر: نام ناحیه ای و مردمی که به سپی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تنش: تنش: ( stress ) ) [امراض نباتی]اثر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز روشن کردن: مغز روشن کردن ؛ کنایه از صحیح الفکر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی پوک بودن: مغز کسی پوک بودن ؛ سخت نادان بودن ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی پوک شدن: مغز کسی پوک شدن ؛ سرش رفتن. ازسر و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی خراب بودن: مغز کسی خراب یا معیوب بودن ؛ دیوانه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی معیوب بودن: مغز کسی خراب یا معیوب بودن ؛ دیوانه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی خشک بودن: مغز کسی خشک بودن ؛ دیوانه بودن. ( ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سرما تا مغز استخوان کسی کارکردن: سرما تا مغز استخوان کسی کارکردن ؛ ت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل مغز حرام: مثل مغز حرام ؛ طعامی بی نمک. ( از ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغزپشت: مغزپشت ؛ حرام مغز. ( ناظم الاطباء ) ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشت مغز: رِشتمغز، ریشمغز؛ مغز رشته ای، مغز ر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز شیربراوردن: مغز شیربرآوردن ؛ کنایه از کمال قوت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز در سر نداشتن: مغز در سر نداشتن ؛ مرادف مغز خر خور ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی براوردن: مغز کسی برآوردن ؛ مغز از جمجمه وی ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغرس کردن: مغرس کردن ؛ نشاندن. کاشتن : ما آن ن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغز کله: مغز کله ؛ مغز سر گوسفند و گوساله و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز گنجشک خوردن: مغز گنجشک خوردن ؛ کنایه از بس دراز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کوچک: غز کوچک . رجوع به مخچه شود
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مطلبی به مغز کسی فرونرفتن: - مطلبی به مغز کسی فرونرفتن ؛ آن را ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغز بردن: مغز بردن ؛ کنایه از بسیار گفتن و در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغزپوشیده: مغزپوشیده ؛ همان پوشیده مغز است از ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز تر کردن: مغز تر کردن ؛ کنایه از حرف زدن و سخ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز در سر کردن: مغز در سر کردن ؛ کنایه از خاموش شدن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغروس گرداندن: مغروس گرداندن ؛ مغروس گردانیدن. کاش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یابو برداشتن کسی را: یابو برداشتن کسی را؛ خود را قوی تر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغرور گشتن: مغرور گشتن ؛ فریفته شدن. غره شدن : ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواجگی از سر گذاشتن: خواجگی از سر گذاشتن ؛ کنایه از غرور ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواجگی تنخواه کردن: خواجگی تنخواه کردن ؛ کنایه از عرض غ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باد در کله داشتن: باد در کله داشتن ، بی ادب بودن، گست ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز الکترونیک: - مغز الکترونیک ؛ نام نامناسبی است ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز دیده بر مژگان دویدن: مغز دیده بر مژگان دویدن ؛ کنایه از ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز خر کسی را دادن: مغز خر کسی را دادن ؛ مغز خر به خورد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز شتر خوردن: مغز شتر خوردن ؛ مغز خر خوردن : هر ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغرور داشتن: مغرور داشتن ؛ فریفتن. فریب دادن : ز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اغضه ﷲ بمطر سغد مغد: اغضه اﷲ بمطر سغد مغد ؛ یعنی تر و تا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صلوه مغرب: صلوة مغرب ؛ صلوة عشاء اولی. نماز شا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغرب شمس: مغرب شمس ؛ کنایت از استتار حق تعالی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغاک کردن: مغاک کردن ؛ امعاق. قعر. ( منتهی الا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغاک هولناک: مغاک هولناک ؛ غار. ( ناظم الاطباء ) ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغاک ظلمت: مغاک ظلمت ؛ کنایه از زمین است. ( بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغاک ظلمت خاکی: مغاک ظلمت خاکی ؛ کنایه از زمین و کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در مغاک افتادن چشم: - در مغاک افتادن چشم ؛ گود افتادن چ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ضمیر مغایب: ضمیر مغایب ؛ ضمیری که مرجع آن ، شخص ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فعل مغایب: فعل مغایب ؛ فعلی است که فاعل آن شخص ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر مغایظه کسی: بر مغایظه کسی ؛ علی رغم او. با وجود ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گوی مغبر: گوی مغبر ؛ کنایه از کره خاکی. کره ز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغبون شدن: - مغبون شدن ؛ فریب خوردن و فریفته ش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغبون کردن: مغبون کردن ؛ فریب دادن و گول زدن. ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوء مغبه: سوء مغبه ؛ بدی عاقبت. بدفرجامی : آن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغتنم پنداشتن: مغتنم پنداشتن ؛ مغتنم دانستن. ( ناظ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغتنم داشتن: مغتنم داشتن ؛ غنیمت دانستن. غنیمت ش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغتنم شمردن: مغتنم شمردن ؛ غنیمت شمردن. غنیمت پن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رنگ شجری: رنگ شجری ؛ سبزمایل به زردی است. ( ف ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شحنه پنجم حصا: شحنه پنجم حصار ؛ کنایه از کوکب مریخ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شحنه چارم کتاب: - شحنه چارم کتاب ؛ مخفف شحنه چهارم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شحنه چهارم: شحنه چهارم ؛ کنایه از حضرت رسول محم ...
٢ ماه پیش