پیشنهاد‌های امین جمالی راد (٦٤)

بازدید
١٧٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1: to become better, smarter, more skillful, etc بهتر، باهوش تر، ماهرتر و غیره شدن. مثال: You'd better sharpen up if you want to keep your job. اگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل: how much of the work have you complete چه مقدار از کاری را انجام داده اید؟ توضیح: این سوالی است که وقتی می خواهیم بدانیم یک نفر در یک کار چقد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تعریف: the quality that keeps an event developing or making progress after it has started خصوصیتی که باعث می شود یک رویداد بعد از این که شروع شد در ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

موقعی استفاده می شود که در مورد موضوعی یک راه حل را به کسی پیشنهاد می دهید که میتواند آن را قبول یا رد کند. معانی: اگر دوست دارید، اگر دوست داشتید، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

a schedule that lists who will do a particular job and when they will do it. جدولی برنامه ریزی شده است که مشخصی می کند چه فردی یک کار خاص را در چه ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Reactive کسی است که در پاسخ به فشارهای خارجی و آنچه قبلاً اتفاق افتاده است عمل می کند. بر خلاف Proactive که ابتکار عمل را به دست می گیرید و تصمیم می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Proactive کسی است که ابتکار عمل را به دست می گیرید و تصمیم می گیرید که چه کاری می خواهد انجام دهد. بر خلاف Reactive که در پاسخ به فشارهای خارجی و آنچ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک جلسه 1:1 ( جلسه دو نفره ) یک بررسی منظم بین دو نفر در یک سازمان است ( معمولاً یک مدیر و یک کارمند ) . از آن برای دادن بازخورد، در جریان نگه داشتن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

- فهم چیزی را با دادن جزییات بیشتر یا توضیحات ساده تر، شفاف تر و آسان تر کردن - بدون سردرگمی - شفاف یا خالص کردن ( مایع یا چیزی مایع شده ) معمولاً ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

all about somebody/something: هنگامی به کار می رود که بخواهید بگویید در حال حاضر فلان شخص/فلان چیز مهم است. Be what something is all about: هدف یا د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مورد چیزی کاملا توجیه شده باشید. آن چیز برایتان کاملا واضح باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این چیزی بود که به من کمک کرد. . . این جمله برای ابراز قدردانی از کمک هایی که در گذشته دریافت شده است به کار می رود. همچنین می توانید هنگام توصیف ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صله رحم توضیح: ملاقات حضوری و سایر اشکال تماس بین فرزندان و والدین، خواهر و برادرهایی که از هم جدا شده اند و پدربزرگ و مادربزرگها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستمزد ساعتی به زبان ساده مقدار پولی است که برای هر ساعت کار به دست می آورید یا هزینه می کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عرضه کردن فردی یا چیزی به فرد دیگری مثال: 1. من خدمتکارم را در اختیار دوستم قرار دادم. 2. من ماشینم را در اختیار دوستم قرار دادم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بالاترین ضریب هوشیاری - بالاترین میزان دقت - بالاترین سطح توجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

افراد سحرخیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکوفا شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منظم شوید، سامان یافته شوید، سازمان یافته شوید ( کسی که قادر به برنامه ریزی دقیق کارها، سر و سامان دادن آنها و انجام آنها به بهترین نحو ممکن است ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

a day's work ; a task for a day یک روز کار؛ کاری برای یک روز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

to not be touching something, or to be past someone or something به چیزی دست نزدن، یا از کنار کسی یا چیزی رد شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در هم تنیده - به هم پیچیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

منظور این نیست که . . . نه این که . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیش رو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرجه، شناوری ( در مفهوم برنامه ریزی و کنترل پروژه، به معنی مدت زمانی است که یک فعالیت می تواند به تاخیر بیفتد بدون آنکه تاریخ تکمیل پروژه را دچار تاخ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

وقتی را برای انجام کاری در نظر گرفتن - بازه زمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

a document that puts forward some ideas or opinions that might form the basis of a discussion of a particular topic سندی که ایده ها یا نظراتی را مطرح ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

افسار چیزی را به دست گرفتن - چیزی را تحت کنترل درآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرسری گذشتن یا عبور کردن از چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

قبل از پایان - اواخر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کاربلد ( در مورد انسان )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کروشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

انشاء جلسه - ثبت صورتجلسه از وظایف منشی جلسه است تا صورتجلسه را تنظیم کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بازنویسی چیزی به شکلی بهتر یا آراسته تر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

خیلی وقت ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

حضوری face to face meeting = جلسه حضوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

با این که خیلی خوب به نظر می رسد. . . . هنگامی استفاده می شود که چیزی به نوبه خود مناسب، خوب و منطقی به نظر برسد اماچیزهای دیگری نیز وجود داشته باشن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

حواستان باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاری را انجام دهید که دیگران نیز آن را پس از شما انجام دهند - الگو بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

جامع تر - کلی تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بهتر است که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جلب اعتماد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ایجاد روابط دوستانه بین گروهها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

میشه گفت. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

رخنه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نهادینه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

سامان دادن به کارها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سر راست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رُک ( بدون توجه به این که ممکن است موجب رنجش دیگران شود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

short period of free time به زمانهای آزاد کوتاهی که در طول روز به دست می آید گفته می شود. مثلاً: وقتی که پشت خط تلفن فردی منتظریم یا وقتی منتظر نصب ب ...

١