پیشنهادهای امین جمالی راد (٦٤)
کسی که ترک تحصیل می کند
انتقال دادن
با دقت - با دقت گوش دادن attended to my answer به جواب من با دقت گوش داد.
The greatest compliment that was ever paid me was when one asked me what I thought, and attended to my answer خوشایندترین برخوردی که تا به حال با من ...
خود شناسی
به عنوان الگو پیش قدم شوید. سرمشق دیگران شوید.
مانع تراشی نکنید. از سر راهش کنار روید. To stop obstructing or impeding someone; to move out of someone's path
شغل کاذب هنگامی که به فردی نیاز ندارید اما مجبورید او را سر کار نگه دارید.
گردش آزاد - گردش علمی یک گردش آزاد روزی است که در آن به عموم اجازه داده می شود که از یک مدرسه، دانشگاه و یا موسسات دیگر بازدید کنند تا ببینند که چه ش ...
ثبت وقایع آموزشی، دانش نگار توضیحات: دانش نگار یک ابزار مدیریتی است که با ثبت تجربه های شخصی از آن برای کسب دانش و کمک به یادگیری استفاده می شود.
کازیه ی اسناد یا نامه های ارسالی
کازیه ی اسناد یا نامه های دریافتی
همسطح با زاویه دید
کمد، کشو، کمد دیواری، کابینت، بوفه a recess or piece of furniture with a door and typically shelves, used for storage یک فرورفتگی یا بخشی از اثاثیه ب ...
short period of free time به زمانهای آزاد کوتاهی که در طول روز به دست می آید گفته می شود. مثلاً: وقتی که پشت خط تلفن فردی منتظریم یا وقتی منتظر نصب ب ...
رُک ( بدون توجه به این که ممکن است موجب رنجش دیگران شود )
سر راست
سامان دادن به کارها
نهادینه کردن
رخنه کردن
میشه گفت. . .
ایجاد روابط دوستانه بین گروهها
جلب اعتماد
بهتر است که
جامع تر - کلی تر
کاری را انجام دهید که دیگران نیز آن را پس از شما انجام دهند - الگو بودن
حواستان باشد
با این که خیلی خوب به نظر می رسد. . . . هنگامی استفاده می شود که چیزی به نوبه خود مناسب، خوب و منطقی به نظر برسد اماچیزهای دیگری نیز وجود داشته باشن ...
حضوری face to face meeting = جلسه حضوری
خیلی وقت ها
بازنویسی چیزی به شکلی بهتر یا آراسته تر
انشاء جلسه - ثبت صورتجلسه از وظایف منشی جلسه است تا صورتجلسه را تنظیم کند.
کروشه
کاربلد ( در مورد انسان )
قبل از پایان - اواخر
سرسری گذشتن یا عبور کردن از چیزی
افسار چیزی را به دست گرفتن - چیزی را تحت کنترل درآوردن
a document that puts forward some ideas or opinions that might form the basis of a discussion of a particular topic سندی که ایده ها یا نظراتی را مطرح ...
وقتی را برای انجام کاری در نظر گرفتن - بازه زمانی
فرجه، شناوری ( در مفهوم برنامه ریزی و کنترل پروژه، به معنی مدت زمانی است که یک فعالیت می تواند به تاخیر بیفتد بدون آنکه تاریخ تکمیل پروژه را دچار تاخ ...
پیش رو
منظور این نیست که . . . نه این که . . .
در هم تنیده - به هم پیچیده
to not be touching something, or to be past someone or something به چیزی دست نزدن، یا از کنار کسی یا چیزی رد شدن
a day's work ; a task for a day یک روز کار؛ کاری برای یک روز
منظم شوید، سامان یافته شوید، سازمان یافته شوید ( کسی که قادر به برنامه ریزی دقیق کارها، سر و سامان دادن آنها و انجام آنها به بهترین نحو ممکن است ) .
شکوفا شدن
افراد سحرخیز
بالاترین ضریب هوشیاری - بالاترین میزان دقت - بالاترین سطح توجه
عرضه کردن فردی یا چیزی به فرد دیگری مثال: 1. من خدمتکارم را در اختیار دوستم قرار دادم. 2. من ماشینم را در اختیار دوستم قرار دادم.