ترجمههای reza-amiri (٥٢)
منتقدان نمایش طنز دریاچه قو ( یِ ) کمپانی باله را تحسین کردند
آقای پرز هرروز بایدورود خود به سرکار راتاییدکند ( ساعت زدن یاامضاء موقع ورود و خروج به محل کار )
اوآرزومیکرد پسرش بجای هنرپیشگان راک، ازپدرسختکوشش تقلیدمیکرد
زاغ ( نوعی کلاغ بزرگ وسیاه ) رو بزرگ کن و ( ولی آخرش ) او چشم هایت را در میآورد. ( ضرب المثل است، مثل اینکه مامیگیم:اصل بد نیکونگردد چونکه بنیادش بد ...
همیشه به ندای قلبت گوش کن زیرا باوجودیکه درطرف چپتان است اما همیشه ( حرفش ) راست است، ( الهام قلبی همیشه راست وصحیح است هرچند درسمت چپتان است )
یک چونه خمیر ( گلوله خمیری که بعدازپهن شدن اندازه یک نان میشود )
تخمین چنین جمعیت ناپایداری سخته
حدس می زنم ( بنظرم ) حالا مایه جورایی میدونیم موضع اودرمورد این مسئله چیه
به اواجازه داده نمیشد بگوزد یا دماغشو بالابکشه، یاپاهایش را روی میز بیندازد
بازرگان میتواندیکی ازچند روش تایید هویت راانتخاب کند:کارتهای هوشمند یاتایید توسط شخص ثالث ( معرف )
یان اسلوان، وابسته فرهنگی که اخیرا آمده بود هم درمیان دیپلماتهایی بود که به کشورشان بازگردانده شدند
اوبه روش خودش درمیان انبوه نامه های روی میزش کارمیکرد
انتظاردارم مجبور به پرداخت حق الوکاله کلانی به وکیل برای جدایی شده باشی
گوز، بیرون دادنِ دی اکسید کربن، هیدروژن، اغلب بهمراه متان است
درخواست ازمردم برای اهدای خون، بسیارموفقیت آمیز بود
کلمه ( کتاب ) درزبان فرانسه ، مذکراست سلام
اتاق کار دوک، بسیارمردانه بود، پوشش دیوار برنگ قرمزتیره وقفسه های بلوط سیاه ( از چوب بلوط سیاه ) . ( تضاد رنگ در پوشش دیوارهاکه برنگ قرمزتیره _ارغوان ...
بعضی سربازان، خیلی آسون و براحتی دراردوگاه ( کمپ ) میگوزند
آنها هردوازدوستی دروغینشان خسته شده بودند، اماهیچکدامشان نمیخواستند از منافع آن صرف نظر کنند.
کلمه خورشید درزبان فرانسه مذکر اما درزبان آلمانی مؤنث است
افعالی که مفعول میگیرند، افعال متعدی نامیده می شوند
آنهاقایق ماهیگیری رابه پهلو خواباندندتابدنه را رنگ کنند
کیف مدارک او در زیرتختخواب کنار چمدانی دیگر بود
هواپیمای جدید صدای شکستن دیواره صوتی راایجادمیکند
ماصدای شکستن دیواره صوتی یک جت رادربالای سرمان شنیدیم
معمولا وقتی صدای شکسته شدن دیوارصوتی ایجادمیشود که یک هواپیما دیوارصوتی رامیشکند
میگم ( منظورم اینه ) ، گوش دادن به دوک روبییارد، یه جورایی مهرتاییدی بود برچیزی که تلاش میکردم انجام بدم
آیا هوشیارانه است که مرد و زن رامثل دوقطب مخالف ( مثبت ومنفی ) تصورکنیم؟
وارنر کیف مدارک راکنارصندلی گذاشت سپس برای خودش از تنگ بلوری روی بوفه، ویسکی ( اسکاچ ) غلیظی ریخت
قربانی کردن ظاهری سرباز بخاطر انحراف توجه سفید ازشاه سیاه استاما کاسپاروف نباید جابزند
یک فعل متعدی یک یا بیش ازیک مفعول میگیرد
افعال متعدی یک مفعول بیواسطه میگیرند
معنی تحت لفظی : کسی که برای رهبر ی متولد شده، یعنی این استعداد رو ذاتاً داره که جمعی رو رهبری کنه، پس بهتره بگیم "یک رهبره بالفطره"
درج آگهی تبلیغاتی درمجله ازقلم افتاد
نیازداریم که تعریف مجددی ازدموکراسی داشته باشیم
انفجاراستحکامات ساحلی با ( موشک ) تاماهاوک یک میلیون دلاری، کاری پرهزینه است
هربارکه کف ( قایق ) بازمین تماس پیدامیکند، تنش وفشار رادر بدنه احساس میکنید
تیم ( شهر ) هال برای بازی کردن خشن، آوازه بدی داشت
درکنار آلن هال، گروه ( باندموسیقی ) چند اجرای بیادماندنی داشت
این شرکت سفرهای دریایی منظمی رابین ( شهر ) هال و ( شهر ) زیبروج انجام میدهد
آنهاازروی بدنه واژگون شده بالارفتند ومنتظرماندندتانجات داده شوند
دیور، بعنوان معتبرترین خیاطخانه پاریس، بااستعدادترین دستیاران راجذب خودکرده است