تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخه معیوب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سر نگرفتن به جایی نرسیدن بهم خوردن The deal fell through معامله سر نگرفت/بهم خورد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فقط یک حدسه!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حتما یک دلیلی داره

پیشنهاد
٣

منطقی و واقع بین بودن نسبت به زندگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

راه چیزی /اتفاقی را سد کردن Something is getting in the way of your happiness چیزی راه خوشبختی شما را سد میکند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1 - معلولیت، نقص 2 - مانع و اشکال 3 - امتیاز دادن به طرف ضعیف تر بازی برای ایجاد تعادل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اتفاقی از قضا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اطلاع رسانی به عموم خبر دادن به بقیه I need to spread the word that the meeting is canceled for this afternoon. من باید کنسل شدن جلسه بعداز ظهر ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

راضی بودن از کسی یا چیزی نظر مثبت داشتن راجع به کسی یا چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تنگ نظری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوته بینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نو ظهور تازه پیدا شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( هنوز ) بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

وظیفه داشتن برای انجام کاری The responsibility of meeting of their needs fall on their parents برآورده کردن نیازهایشان وظیفه پدر و مادراشان است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به خاطر داشتن ( بیشتر زمانی استفاده میشه که میخواهیم اهمیت موضوعی را گوشزد کنیم . یعنی وقتی میخواهیم به کسی بگیم که حواسش به چیزی باشه ) Bear in min ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

همسو با . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وضعیتی است که کسی آنقدر در آنچه سرگرم انجام آن است، غرق شود که زمان و مکان اطرافش را هم حس نکند. ۱ - غرقگی، شیفتگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

۱ - محکم گرفتن ۲ - جذب کردن جلب توجه کردن ۳ - قدرت ، سلطه، سیطره ۴ - از دست دادن کنترل افکار و رفتار و احساس در ساختار lose your grip on sth 4 - د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اقدام سفت و سخت اقدام سختگیرانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

صورت را با سیلی سرخ نگه داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

صندلی داغ : - )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسادی

پیشنهاد
١

نقشه های کسی را نقش بر آب کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بو بردن از موضوعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در آب نمک خواباندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

روی لبه ی تیغ راه رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

روی لبه ی تیغ راه رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به احتمال زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نمیشد کاریش کرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چوب کاری را خوردن تقاص کاری را پس دادن he's counting the cost of his carelessness اون داره چوب بی دقتی ش رو میخوره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

با احتمال وقوع چیزی مواجه بودن . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بر اوضاع مسلط بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گوش به زنگ بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مطلع بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

متغیر دگرگونی پذیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

زندگی همینه دیگه!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خیطی بالا آوردن گاف دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از بالا به آدم نگاه کردن و حرف زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لو دادن فاش کردن راز I won't breathe a word

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

شست کسی خبردار شدن پی بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خود را تحویل گرفتن در زمینه ای از خود راضی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون مقدمه بدون نقشه قبلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فورا فی البداهه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نظر خوبی در مورد کسی داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از موضوع مورد نظر خارج نشدن مثلا I try to stick to the question سعی میکنم که از موضوع سوال خارج نشوم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

گیر افتادن گرفتار کسی شدن گیر طرف ناخوشایندی افتادن We were stuck with him for the entire train journey

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

They are produced as much for their style as for their functionality آنها همان قدر که برای کارآیی شان تولید میشوند به همان اندازه هم به خاطر ظاهرشانت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

20 minutes of napping is enough to leave you feeling refreshed چرت 20 دقیقه ای کافیه که به شما احساس سرحال بودن بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

صبح علی الطلوع

١