تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرنجاب ( مرن جاب ) جاب مثل سنجاب؛ پنجاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرنجاب ( مرن جاب ) جاب مثل سنجاب. پنجاب . . . می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قارلق یا قارلیق و قارلوق ( قار لیق ) = قار در تورکی یعنی برف و لیق و لوق علامت نسبیت مثل قیش لیق ( قشلاق ) یای لیق ( ییلاق ) آژلیق ( گرسنه گی ) توخول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قارلق یا قارلیق و قارلوق ( قار لیق ) = قار در تورکی یعنی برف و لیق و لوق علامت نسبیت مثل قیش لیق ( قشلاق ) یای لیق ( ییلاق ) آژلیق ( گرسنه گی ) توخول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علویق یا الویق؟؟ حروف ( ح ع ث ص ض ذ ط ظ ) مخصوص زبان عربی است و در زبان های دیگر وجود ندارد. از آن طرف اسم روستای تورکی آخرش قاف دارد. مثل زرنق. نودو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فین کلمه فین در فرهنگ لغت دهخدا به معنای محل جوشش آب است. نام قدیمی دیگر این مکان چهل حصاران بوده است. منطقه ای ست در جنوب غرب شهر کاشان در ایران. فی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرنده باقرقره:باغری قره یک اسم تورکی هست . باغیر در تورکی به معنای قلب؛ سینه و قره هم به معنای سیاه یا مشکی است. پس باغری قره بخاطر اینکه سینه ی این ...

پیشنهاد
٠

پرنده باقرقره:باغری قره یک اسم تورکی هست . باغیر در تورکی به معنای قلب؛ سینه و قره هم به معنای سیاه یا مشکی است. پس باغری قره بخاطر اینکه سینه ی این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسفنانی ( اسف نان ) نان در آخر اسم مکان مثل سمنان. مزینان. آبدانان. بنان. زربنان. کوهبنان. . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابراهیم تاتلیس یا ابراهیم تات لی سس؟؟؟؟تات= داد= مزه. طعم. . . . لی علامت نسبیت در تورکی مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( نه پنجعلی ) . . . . سس= صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ابراهیم تاتلیس یا ابراهیم تات لی سس؟؟؟؟تات= داد= مزه. طعم. . . . لی علامت نسبیت در تورکی مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( نه پنجعلی ) . . . . سس= صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابراهیم تاتلیس یا ابراهیم تات لی سس؟؟؟؟تات= داد= مزه. طعم. . . . لی علامت نسبیت در تورکی مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( نه پنجعلی ) . . . . سس= صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابراهیم تاتلیس یا ابراهیم تات لی سس؟؟؟؟تات= داد= مزه. طعم. . . . لی علامت نسبیت در تورکی مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( نه پنجعلی ) . . . . سس= صدا ...

پیشنهاد
٠

ابراهیم تاتلیس یا ابراهیم تات لی سس؟؟؟؟تات= داد= مزه. طعم. . . . لی علامت نسبیت در تورکی مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( نه پنجعلی ) . . . . سس= صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابراهیم تاتلیس یا ابراهیم تات لی سس؟؟؟؟تات= داد= مزه. طعم. . . . لی علامت نسبیت در تورکی مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( نه پنجعلی ) . . . . سس= صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آغاز از آغیز ( دهان ) که شروع و آغاز دستگاه گوارش است. گرفته شده است. و با کلمه آغوز مترادف است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایشلر بازوم؛ ییر آزوم ( آغیز )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پادشاه ( پاد شاه ) پادزهر ( پاد زهر ) پادگان ( پاد گان ) پادرام ( پاد رام= پدرام ) پاداد ( پاد آد=اسم ) بهپاد ( به پاد ) پدآفند ( پد آفند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پادشاه ( پاد شاه ) پادزهر ( پاد زهر ) پادگان ( پاد گان ) پادرام ( پاد رام= پدرام ) پاداد ( پاد آد=اسم ) بهپاد ( به پاد ) پدآفند ( پد آفند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادشاه ( پاد شاه ) پادزهر ( پاد زهر ) پادگان ( پاد گان ) پادرام ( پاد رام= پدرام ) پاداد ( پاد آد=اسم ) بهپاد ( به پاد ) پدآفند ( پد آفند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شخم با تلفظ شوخوم تورکی است. از فعل شوخوملاماق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استرقان ( استر قان ) استر مثل استر آباد قان = باغ. . قانالیق= باغ انگور. . مثل وایقان. توفارقان. دیلمقان. ممقان . کردلقان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منیم ایاغیم پنجه لی ی . منه باشماق تاپیل ماز. ( یعنی پای من پنجه دار هست. به خاطر آن برای من کفش پیدا نمی شود ) پنجه لی را نباید پنجعلی نوشت و نباید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منیم ایاغیم پنجه لی ی . منه باشماق تاپیل ماز. ( یعنی پای من پنجه دار هست. به خاطر آن برای من کفش پیدا نمی شود ) پنجه لی را نباید پنجعلی نوشت و نباید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منیم ایاغیم پنجه لی ی . منه باشماق تاپیل ماز. ( یعنی پای من پنجه دار هست. به خاطر آن برای من کفش پیدا نمی شود ) پنجه لی را نباید پنجعلی نوشت و نباید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منیم ایاغیم پنجه لی ی . منه باشماق تاپیل ماز. ( یعنی پای من پنجه دار هست. به خاطر آن برای من کفش پیدا نمی شود ) پنجه لی را نباید پنجعلی نوشت و نباید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

منیم ایاغیم پنجه لی ی . منه باشماق تاپیل ماز. ( یعنی پای من پنجه دار هست. به خاطر آن برای من کفش پیدا نمی شود ) پنجه لی را نباید پنجعلی نوشت و نباید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفهوم نوو و با تبدیل لغت ناو/نوو به ناب، استدلال کردند که چون این اسامی به لغت ناب و آب ختم میشوند و آبریزهایی نیز در آن مناطق وجود دارد، پس همگی این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفهوم نوو و با تبدیل لغت ناو/نوو به ناب، استدلال کردند که چون این اسامی به لغت ناب و آب ختم میشوند و آبریزهایی نیز در آن مناطق وجود دارد، پس همگی این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیزناب. دهستان مهرانرود جنوبی یکی از دهستان های استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان بستان آباد واقع شده است. این دهستان در سال ۱۳۶۶ خورش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بایرام ( بای را ) بای= بیگ مثل حسینی بای رام مثل شهرام. بهرام. مهرام. کهرام. پدرام. سهرام. اهرام. فرهام. آیرام ( آیرملو ) . پارام ( روستایی در اهر ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بایرام ( بای را ) بای= بیگ مثل حسینی بای رام مثل شهرام. بهرام. مهرام. کهرام. پدرام. سهرام. اهرام. فرهام. آیرام ( آیرملو ) . پارام ( روستایی در اهر ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بایرام ( بای را ) بای= بیگ مثل حسینی بای رام مثل شهرام. بهرام. مهرام. کهرام. پدرام. سهرام. اهرام. فرهام. آیرام ( آیرملو ) . پارام ( روستایی در اهر ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

و لو علامت نسبیت در تورکی است. مثل تهران لی. تبریزلی. گنجه لی ( نه گنجعلی ) . دره لی ( نه درعلی ) سلقه لی ( نه سلقعلی ) . سورمه ) ( نه سورمعلی ) . غم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوجه بل ( گویچه بیل در شهرستان اهر ) بیل مثل اردبیل. اربیل. آندبیل. شورابیل. چرنوبیل. بیله وردی. بیله سوار ( بیل از فعل بیلماق و دانستن ) بیلگی سایار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوجه بل ( گویچه بیل در شهرستان اهر ) بیل مثل اردبیل. اربیل. آندبیل. شورابیل. چرنوبیل. بیله وردی. بیله سوار ( بیل از فعل بیلماق و دانستن ) بیلگی سایار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوجه بل ( گویچه بیل در شهرستان اهر ) بیل مثل اردبیل. اربیل. آندبیل. شورابیل. چرنوبیل. بیله وردی. بیله سوار ( بیل از فعل بیلماق و دانستن ) بیلگی سایار ...

پیشنهاد
٠

گوجه بل ( گویچه بیل در شهرستان اهر ) بیل مثل اردبیل. اربیل. آندبیل. شورابیل. چرنوبیل. بیله وردی. بیله سوار ( بیل از فعل بیلماق و دانستن ) بیلگی سایار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کابلی پلو؟؟ یا کاب لی پلو ( قاب لی ؛پلو ) ؟؟؟ قاف در زبان فارسی نیست. حرف قاف مخصوص زبان تورکی و عربی است. که در بعضی کشورها قاف به صورت کاف تلفظ می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گامبرون در خلیج فارس= گانبرون= گنبرون ( گن برون ) گن= گشاد متضاد تنگ ( تنگه ) برون ( دماغ. دماغه. مثل اوزون برون= دماغ بزرگ نوعی ماهی ) . . گن برون ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آرزو . آرزی تامارزی . . . به آرزویی که بر آورده نشده در تورکی نامارزی می گوییم.

پیشنهاد
٠

عمله یا امله؟؟؟ امل مثل امل سایان ( امل= آرزو در زبان تورکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سارایو ( ساری یووا ) لانه ی زرد یا همان خانه ی زرد می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخجوان ( نخج وان ) وان مثل کندوان. لیقوان. مریوان. سرا وان . تایوان. نخجوان. ایروان ( ایری وان= باغ بزرگ ) . لیتوانی. شیروان. سیروان. چاوان. وان ( تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخجوان ( نخج وان ) وان مثل کندوان. لیقوان. مریوان. سرا وان . تایوان. نخجوان. ایروان ( ایری وان= باغ بزرگ ) . لیتوانی. شیروان. سیروان. چاوان. وان ( تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نخجوان ( نخج وان ) وان مثل کندوان. لیقوان. مریوان. سرا وان . تایوان. نخجوان. ایروان ( ایری وان= باغ بزرگ ) . لیتوانی. شیروان. سیروان. چاوان. وان ( تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نخجوان ( نخج وان ) وان مثل کندوان. لیقوان. مریوان. سرا وان . تایوان. نخجوان. ایروان ( ایری وان= باغ بزرگ ) . لیتوانی. شیروان. سیروان. چاوان. وان ( تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زهلم= صفرا زهلم گئتمیش. گده ده ن زهلم گیدیر. زهلمی می آپاردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشه در زبان ترکی سالخیم می گویند. واژه ی سالخیم از مصدر سالانماخ گرفته شده که معنی آویزان شدن و آویختن می دهد پس سالخیم یعنی آویخته و آویزان. سالخیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشه در زبان ترکی سالخیم می گویند. واژه ی سالخیم از مصدر سالانماخ گرفته شده که معنی آویزان شدن و آویختن می دهد پس سالخیم یعنی آویخته و آویزان. سالخیم ...