تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چاشنی از چاشلیک می باشد و تورکی است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من خیلح غذا پیشیرمیشم. ( یعنی من خیلی غذا پخته ام. خیلی یک کلمه تورکی است. )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چمباتمه از فعل چونبلنتی قورماق و تورکی است.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شام اسبی، شام در تورکی چمن زار و مئشه؛ و آس هم قوم آس که روی هم رفته می شود. زمین های سبز قوم آس

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سسطلان ( سس تالان ) یا سسطلان ( سسط لان ) لان مثل گی لان ( گیلان ) . ساوالان ( اردبیل ) ، سهلان ( آذربایجان شرقی ) ایسفهلان ( آذربایجان شرقی ) ، مارا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سسطلان ( سس تالان ) یا سسطلان ( سسط لان ) لان مثل گی لان ( گیلان ) . ساوالان ( اردبیل ) ، سهلان ( آذربایجان شرقی ) ایسفهلان ( آذربایجان شرقی ) ، مارا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سسطلان ( سسط لان ) لان مثل گی لان ( گیلان ) . ساوالان ( اردبیل ) ، سهلان ( آذربایجان شرقی ) ایسفهلان ( آذربایجان شرقی ) ، مارالان, ( تبریز ) کاتالان ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سسطلان ( سسط لان ) لان مثل گی لان ( گیلان ) . ساوالان ( اردبیل ) ، سهلان ( آذربایجان شرقی ) ایسفهلان ( آذربایجان شرقی ) ، مارالان, ( تبریز ) کاتالان ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترک تازی یعنی تاختن تورکها به دشمن، با توجه به اینکه اسم تمام ادوات نظامی تورکی است. و بزرگان ارتش همه ، اسامی تورکی دارند. مثل اون باشی ( ۱۰ باشی ) ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هجوم یک کلمه تورکی است. اگر هجوم عربی بود. باید عربها می تونستند به چهارده باب ببرند. و همانطور که می بینیم هجوم فقط با کلمه مهاجم هم خانواده است.

پیشنهاد
٠

در زبان تورکی به گرگ، قورد می گوییم. قورد، به گورد، کورد، کرد تغییر کرده است. کرد شبستری همان قورد شبستری است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

خدنگ یک کلمه تورکی است . به معنای حیله، خدنگ یاره بنزدیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرد آفرید همان قورد آفرید ( گرگ زاده ) است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دهکرد ( ده کرد ) ده= کند مثل کندوان، تازا کند قورد= گرگ در زبان تورکی که به مرور به گورد، کورد، کرد تبدیل شده است. دهکرد همان روستای گرگ است قورد کند ...

پیشنهاد
٠

بالیق باشدان ، کوکار ( ماهی از سر می گندد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دهکرد ( ده کرد ) ده= کند مثل کندوان، تازا کند قورد= گرگ در زبان تورکی که به مرور به گورد، کورد، کرد تبدیل شده است. دهکرد همان روستای گرگ است قورد کند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دهکرد ( ده کرد ) ده= کند مثل کندوان، تازا کند قورد= گرگ در زبان تورکی که به مرور به گورد، کورد، کرد تبدیل شده است. دهکرد همان روستای گرگ است قورد کند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاف در زبان فارسی وجود نداردو حروف گچپژ در عربی وجود ندارد. بنابراین هر کلمه ایی هم قاف داشته و باشد و هم یکی از حروف گچپژ را داشته باشد. ۹۹درصد تورک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بابا اجاغینا قور دوشدی . جرقه های آتش در تورکی ، وقتی یه نفر می میرد. قور و جرقه آتش به اجاق و خانه پدرش می افتد. چون در زبان فارسی قاف نیست . به قا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قواره کلمه تورکی است. در زبان فارسی قاف نیست به خاطر آن به قاف می گویند گاف مثل اسم قوقوش ( پرنده قو در زبان تورکی ) که فارسها تلفظ می کنند گوگوش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوردان اوزاق کوجوار، گل گوله شاق گوجون وار؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوردان اوزاق موجومبار، گل گولع شاخ، گوجون وار؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آق اولر ( خانه های سفید در گیلان بدون اینکه ماست مالی کنیم ) , روستای منور صوفیان ، که نام درستش، مین اولر ( هزار خانه ) می باشد. در پی تورکی زدایی ر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آق اولر ( خانه های سفید در گیلان بدون اینکه ماست مالی کنیم ) , روستای منور صوفیان ، که نام درستش، مین اولر ( هزار خانه ) می باشد. در پی تورکی زدایی ر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آق اولر ( خانه های سفید در گیلان بدون اینکه ماست مالی کنیم ) , روستای منور صوفیان ، که نام درستش، مین اولر ( هزار خانه ) می باشد. در پی تورکی زدایی ر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای منور صوفیان ، که نام درستش، مین اولر ( هزار خانه ) می باشد. در پی تورکی زدایی رضا خان، اسامی تورکی به اسامی عربی و فارسی تبدیل شده است . مین ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آق اولر ( گیلان ) مین اولر ( صوفیان، که به روستای منور تبدیل شده است )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شورابیل ( شورا بیل ) بیل از فعل بیلماق مثل اردبیل، اربیل، َشورابیل، شابیل، چرنوبیل، اندبیل. بیله وردی، بیله سوار، بیبلقان، بیله دره. . . . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایروان ( ایری وان ) = باغ بزرگ وان مثل کندوان، لیقوان، مریوان، تایوان، لیتوانی، سیلوانا، شیروان، سیروان

پیشنهاد
٠

ریگان ( ایری گان ) = باغ بزرگ . . ایری مثل ایری وان ( ایروان= باغ بزرگ ) گان مثل هرمزگان، سمنگان، سنگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پالنگان ( پالن گان ) پالن= پالان مثل منطقه پالان توکن. . و گان مثل هرمزگان، سمنگان، سنگان, ریگان ( روستایی در کرمان، ایری گان= باغ بزرگ )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، بیله دره، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

دانیش ( حرف بزن ) دانیشما ( حرف نزن ) دانیشمان ( گفتگو کردن ) دانیشتای، دانیشمند . . . . . دانش فارسی از دانیش توکی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، بیله دره، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، بیله دره، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، بیله دره، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، بیله دره، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، بیله دره، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، شابیل، شورابیل، اندبیل، قان= آبادی، باغ، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستای بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، شابیل قان= آبادی، باغ، مثل، توفارقان، مم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیلقان ( بیل قان ) بیل از فعل بیلماق ( دانستن ) بیل مثل اردبیل، اربیل، چرنوبیل، بیله وردی، بیله سوار، شابیل قان= آبادی، باغ، مثل، توفارقان، ممقان، دی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتا بابا سوزلری •�تولکو وار باش قوپاریر ، قوردون آدی بد نامدیر •�تویدان سونرا حنانی گؤته یاخارلار •�تویدان سونرا ناغارانین فایداسی اولماز •�تویوغو بی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دعوا از دویوش. و دیوشماق تورکی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دعوا همان دویوش تورکی است از فعل دویوشماق و دویوشمک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طغرل، شاهین، قارتال ( عقاب= اوقاپ= پرنده ایی که شکارش را در هوا می قاپد ) . لاچین. . . اسامی پرندگان در زبان تورکی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گالوانیزه؟؟ یا قالوانیزه؟؟ چون در زبان فارسی قاف نیست به قاف می گویند گاف قالوانیزه یک کلمه تورکی است. به معنای قالماق ( ماندن ) ماندگاری فلز آهن یا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طویریج ( محل عروسی قبیله ریج ) و یک کلمه تورکی است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیر قورتوم سو= یه جرعه آب تقریبا

پیشنهاد
١

سبزه لی ( جایی که سبزه زار است ) نوشتن سبزعلی غلط است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخته تاباق، اصطلاح رایج در تورکی است. حروف ( ح، ع، ث، ص، ض، ذ، ط، ظ ( حروف مخصوص زبان عربی است . و در هیچ زبان دیگری وجود ندارد. ولی در زمانهای قدیم ...