تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مملو از | پر از ( افرد یا فعالیت )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای بیان موافقت هم استفاده میشه. حتما کاملا موافقم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دل رحم - دل نازک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوره ی شغلی - دوره ی کاری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با لحنی سریع و رسمی ( غیر دوستانه ) حرف زدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تئاتر رو - فرد اهل تئاتر دیدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنجاق های به شکل پرچم که روی نقشه می چسبانند سنجاق پرچم دار سنجاق پرچمی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیرو آیین شینتو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

پرماجرا هم معنی میده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در بازی ها به معنی جبران عقب ماندگی یا امتیازات از دست رفته معنی می دهد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ستاینده ستایشگر تحسینگر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ضعیف تر شدن از کار افتادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

make someone happier کسی را شادتر کردن حال کسی را خوش تر کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روندی را باب کردن چیز ی رو مد کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کم ترین مقدار ممکن حداقل ممکن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در تنیس به ه مجموعه ای ضربات متوالی گفته می شود که بعد از ضربه سرویس از طرف هر دو بازیکن زده می شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصول

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معنی هایش هم این است که با گذر زمان یا بعد از مدت های طولانی هنوز قدرت و دوام خود را حفظ کرده اند معنای تحت اللفظی اشم میشه آزمون زمان را تاب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنای قسمت پایانی مسیر مسابقه است اما معمولا به صورت کنایی به معنای قسمت نهایی چیزی یا برهه ی زمانی نهایی معنی می دهد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انواع انواع مختلف چیزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سازمان یافته، سازمان دهی شده به ترتیب، منظم، مرتب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفاخر هنری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد ماهر در یک حوزه ( معمولا هنر )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخطی از کنار گذاشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعالی یافتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باسن!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای نشان دادن این که افراد زیادی عقیده دارند که چیزی درست باشه حتی اگه ثابت نشده باشه باورها بر آن است اعتقاد بر آن است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بهترین جایگاه جایگاه ممتاز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صحت داشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برخلاف انتظار کسی در کمال تعجب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در کمال ناباوری اش برخلاف انتظارش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

به همین دلیل است که. . . . است/وجود دارد| این منشا . . . . است مثال کمبریج: . His mother was Italian, hence his name - Luca مادرش ایتالیایی بود، به ه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درجایی: قرار داشتن، وجود داشتن، حاضر بودن، دیده شدن، یافت شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حرف خود را به کرسی نشاندن به خواسته خود رسیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیزی که انجامش سخت باشه و زحمت زیادی لازم داشته باشه چیزی که فهمش سخت باشه چیزی که لذت بردن ازش آسون نباشه بسته به متن معنی متفاوته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پای کسی به جایی باز شدن ( به یک حرفه یا سازمان ) بیشتر وقتی استفاده میشه که فردی وارد یه شغل یا حرفه یا صنف جدید میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

در دست اجرا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روی کاغذ آوردن ( افکار ) روی کاغذ نوشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مقام قیاس به عنوان مقایسه درباب مقایسه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بازی های کارتی به معنای پخش کارت ها و یا ورق دادن به افراد است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آثار کلاسیک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمونه ی نامتعارف مثال غیرعادی|غیر معمول

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

preconceived ideas عقاید پیش داورانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شمشیرساز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرسختانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

روانداز ( چهل تکه )

پیشنهاد

یعنی بخاطر اکتشافات و پیشرفتهایی که افراد قبل از ما انجام داده اند به پیشرفت و اکتشافات جدید دست یابیم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت کنایی به معنای دستیابی به پیشرفت یا اکتشاف بر پایه پیشرفتها و اکتشافات پیشین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از چیزی درآمد کسب کردن| پول درآوردن از چیزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصحیح دوباره| اصلاح دوباره| بازتصحیح