پیشنهاد‌های فقط با خدا پادشاهیم (٤٢٨)

بازدید
٤٦٩
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

"Panic" به احساس ناگهانی و شدید اضطراب و ترس اشاره دارد که معمولاً واکنش غیرقابل کنترل به وضعیت های خطرناک یا تهدیدآمیز است. این احساس می تواند موجب ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

واژه "diligent" به معنای سخت کوش و کوشا است و مترادف های متعددی دارد که می توانند با آن ارتباط خوبی داشته باشند. برخی از این مترادف ها عبارتند از: 1 ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ کلمه "spread" به صورت زیر است ( تلفظ آبادیس غلط است ) : /sprɛd/ تلفظ فارسی: "اسپرِد".

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

در زیر چند نمونه از کالوکیشن های واژه "part" را برای شما می آورم: 1. Participate: شرکت کردن 2. Participation: شرکت 3. Participant: شرکت کننده 4. Par ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Aircraft - معنی: اصطلاح کلی برای هر وسیله نقلیه هوایی ( هواپیما، هلیکوپتر، بالن و. . . ) "" Airplane - معنی: فقط و ققط اشاره به هواپیما داره.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "sheriff" در سیستم های امنیتی و قضایی کشورهایی مانند ایالات متحده، "sheriff" شریف مسئولیت هایی مانند اجرای احکام دادگاه، نظارت بر زندان های محل ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

کلمه "fountain" به زبان فارسی به معنی "چشمه"، "فوار" یا "آب نما" است. این کلمه معمولاً به منبعی اشاره دارد که آب از آن خارج می شود، مانند فواره های ت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه "enforce" در زبان انگلیسی به معنای "اجرا کردن"، "تحمیل کردن" یا "قانونی کردن" است. این اصطلاح معمولاً به عمل اجرای قوانین، مقررات یا توافقات اشا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرق بین "devil" و "evil" در زبان انگلیسی به شرح زیر است: 1. Devil: - معنا: به معنای "شیطان" است و معمولاً به موجودی افسانه ای یا مذهبی اشاره دارد ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرق بین "devil" و "evil" در زبان انگلیسی به شرح زیر است: 1. Devil: - معنا: به معنای "شیطان" است و معمولاً به موجودی افسانه ای یا مذهبی اشاره دارد ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

واژه "toss" در زبان انگلیسی چندین معنی و کاربرد دارد که به شرح زیر است: 1. پراندن یا پرت کردن: به معنای پرتاب کردن چیزی به صورت غیر دقیق یا غیررسمی. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Medicine: به معنای "دارو" یا "پزشکی"، شامل هر نوع دارویی و رشته پزشکی. 2. Drug: به معنی "دارو" یا "ماده دارویی"، که می تواند به مواد مخدر نیز اشا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "dust off" در زبان انگلیسی به معنای پاک کردن گرد و غبار از روی اشیاء است، به ویژه وقتی که اشیاء مدتی بدون استفاده باقی مانده اند. به عنوان مث ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "beam" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از معانی و کاربردهای رایج آن اشاره می کنم: 1. پرتو: در این معنی، "beam" به ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

مترادف واژه anticipate : 1. Expect - انتظار داشتن 2. Foresee - پیش بینی کردن 3. Predict - پیش بینی کردن 4. Await - منتظر بودن 5. Envision - تصور کردن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "Shakespearean" به معنای "مربوط به شکسپیر" است و به آثار، سبک، زبان، یا دوره ای اشاره دارد که به ویلیام شکسپیر، نویسنده و شاعر بزرگ انگلیسی، تعل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- We had a fun - filled day at the amusement park به معنای : ما یک روز پر از سرگرمی در پارک تفریحی داشتیم. - The party was fun - filled with games ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

کلمه "meticulously" به معنای "با دقت و وسواس" است . برخی از مترادف های این کلمه: 1. Carefully - با دقت 2. Thoroughly - به طور کامل و جامع 3. Dilig ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

#. بافتن: به معنای عملی است که در آن رشته ها یا الیاف به هم بافته می شوند تا یک ماده یا پارچه ایجاد کنند. برای مثال: "The fabric is woven from natura ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Having a thumb up one's ass" این اصطلاح به معنای بی توجهی یا ناتوانی در درک وضعیت های اطراف است و به نوعی نادانی یا بی خبر بودن اشاره دارد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. فراوری فلز: در این معنی، "forge" به فرآیند شکل دادن یا ساختن اشیای فلزی به وسیله حرارت و ضربه اشاره دارد. در زبان فارسی، می توان به آن "آهنگری" گف ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

کلمه "pat" در زبان انگلیسی چند معنی مختلف دارد. در ادامه، به توضیح هر معنی و مثال های مربوط به آن می پردازم: ۱. پات کردن ( برای نوازش کردن یا لمس کر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمات "aloud" و "loud"معانی و کاربردهای متفاوتی دارند: 1. Aloud: - معنی: به معنای "با صدای بلند" یا "به گوش دیگران" است. معمولاً به هنگام خواندن یک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

anniversary سالگرد annual سالانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. در زبان عامیانه: ممکن است به عنوان یک شکل غیررسمی از لفظی استفاده شود که عموماً به فردی با ویژگی خاص یا رفتاری مشخص اشاره کند. در برخی مناطق، به ع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان این دو واژه اشتباه نشن باهم *** occupation : شاغل بودن، مشغول کردن " آکیو پِی شِن" . . . occasion : فرصت ، علت ، سبب، رویداد " آکِی شِن"

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان این دو واژه اشتباه نشن باهم *** occupation : شاغل بودن، مشغول کردن " آکیو پِی شِن" . . . occasion : فرصت ، علت ، سبب، رویداد " آکِی شِن"

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

کلمه "supposed" در زبان انگلیسی به معنای "مفروض" یا "پنداشته شده" است. این کلمه معمولاً برای اشاره به چیزی استفاده می شود که انتظار می رود اتفاق بیفت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه "shed" به معنای "انبار" یا "آلونک" است. این یک ساختمان کوچک و ساده است که برای نگهداری ابزار، وسایل باغبانی یا تجهیزات استفاده می شود. معمولاً د ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه "highland" به معنای"منطقه کوهستانی با نواحی با ارتفاعات بالا " است اشاره دارد، که ممکن است شامل تپه ها، کوه ها و سرزمین های مرتفع باشد. مناطق ها ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

anniversary سالگرد annual سالانه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه "کشو" در انگلیسی به "drawer" ترجمه می شود. کشو معمولاً بخشی از یک مبلمان است که برای نگهداری وسایل به کار می رود و به صورت افقی درون یک میز، کمد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "scratched" شکل گذشته فعل "scratch" است و معانی مختلفی دارد. در زیر به برخی از این معانی و مثال هایی برای هر کدام اشاره می کنم: ### ۱. خراشیدن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاهی موقع هم به معنی" سخت ترین" یا" پر چلالش ترین" معنی میده مثال: one of the worst things in the world was to have friend chosen for you

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "shooed" گذشته فعل "shoo" است. "Shoo" به معنای "دور کردن" یا "برای فراری دادن چیزی" استفاده می شود. این کلمه معمولاً زمانی به کار می رود که می خ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "mind off" معمولاً به معنای "فکر کردن به چیزی غیر از موضوع فعلی" یا "مشتغل کردن ذهن از یک موضوع" است. مثلاً وقتی کسی می گوید "I need to get my ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نه، "عشقبازی" ترجمه صحیحی برای کلمه affair نیست. در واقع، کلمه affair در انگلیسی می تواند به معنی چیزهای مختلفی باشد، از جمله: 1. رابطه یا روابطی که ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"That's what I was trying to say. " ( من داشتم سعی می کردم همین رو بگم. ) "That's what I meant. " ( من همین رو منظور داشتم. ) "That's what I was af ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. I have to go to the store to buy some groceries. ( من باید به فروشگاه بروم تا چند خرید کنم. ) 2. She has to study for her exams next week. ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. I have to go to the store to buy some groceries. ( من باید به فروشگاه بروم تا چند خرید کنم. ) 2. She has to study for her exams next week. ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Once upon a time, in a quaint little town nestled among rolling hills, there lived a young man named Jonathan. Jonathan was a humble farmer who spent ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"knowledge" به معنای دانش و اطلاعات است که فرد برای حل مسائل دارد "acknowledge" به معنای تایید و تصدیق موضوعات و اطلاعات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

With enthusiasm and dedication, we accommodate our customers needs by providing a comfortable and enjoyable stay, striving to best meet their require ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تفاوت این دو واژه دقت شود: aboard :سوار شدن به ( کشتی هواپیما و. . ) abroad :خارج ، خارج کشور

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به تفاوت این دو واژه دقت شود: aboard :سوار شدن به ( کشتی هواپیما و. . ) abroad :خارج ، خارج کشور

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. زدن یا خوردن خط و خشی رو روی یک سطح. 2. خارج شدن از یک لیست یا برنامه تعیین شده. 3. گرفتن کسی یا چیزی از روی یک لیست یا فهرست مثلا"اسمت از لیست ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه "patsy" از نام "Patrick" که یک نام ایرلندی است، مشتق شده است. این واژه به معنای شخصی است که آسان به او فریب داده می شود یا که به راحتی به دست دی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

rob دزدیدن Rub مالیدن ، پاک کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

"Overweight" به معنای داشتن وزن اضافی است ( میتونه چربی نباشه! ) . در حالی که "fat" به معنای داشتن مقدار زیادی چربی است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

if you bring trouble upon someone mutual your ass fucked will come upon yourself as a consequence