تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

متظاهر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شیرین جلوه دادن، به شکلی ملایم مطرح کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قوت قلب دادن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مامور تجسس

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راه اندازی یک اجرای بزرگ

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خطرات احساس شده/درک شده

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیوند دادن، متصل کردن، نزدیک کردن . . . . which glue people together

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محموله، حواله

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراقبت محلی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی: قدغن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اموزش دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هوش اوردن به عقل اوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتار نیک، رفتار درست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

وقتی کارهای زیادی برای انجام دادن دارم WhenI have a lot to going on

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بضاعت. داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهان را به مبارزه طلبیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دولت مستقل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم حکومتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراوانی، گستردگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسلط به تکنولوژی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزینش کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه فانتزی، تخیلی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانطور که در . . . وجود دارد، همانطور که در. . . . . صادق است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برتری دادن، مزیت دادن، . . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Well catered for به خوبی تأمین شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک بیارین، کمک،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

از هم گسیختن، باز شدن، خراب شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. . . . is made out of. ساخته شده است از

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در عقبی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنوع

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Nuanced interactions تعاملات دقیق و ظریف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Isolationis tendencies تمایلات انزواطلبانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انزواطلبانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک وقتی، یک زمانی ( در آینده )

پیشنهاد
٠

جبرانی انجام نشده، به اندازه کافی جبران نشده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوسان شدید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد مسئله ی . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در طول مسیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسیر، مسافت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسافت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش رفتن، ادامه دادن ( با قدرت و مصمم با وجود مشکلات ) مثال: As far as I'm concerned there's a need to plough ahead with the discoveries and appli ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Take رعایت کردن Turnنوبت Take turnsنوبت ها رو رعایت کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عذاب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگاه اجمالی، نگاه دزدکی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کسی یا چیزی پیشی گرفتن، پشت سر گذاشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجلس گرم کن، یک فر اجتماعی و سرگرم کننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل مجلس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدایی غیر رسمی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسری ( زن ) که متارکه کرده ( باشوهرش مشکل داره و باهاش زندگی نمیکنه ) و ( شایدم بعدن از هم قانونی طلاق بگیرن! )