پیشنهادهای Nazanin💯 (٨٢)
کند
یک وقتی، یک زمانی ( در آینده )
جبرانی انجام نشده، به اندازه کافی جبران نشده
نوسان شدید
در مورد مسئله ی . .
در طول مسیر
مسیر، مسافت
مسافت
پیش رفتن، ادامه دادن ( با قدرت و مصمم با وجود مشکلات ) مثال: As far as I'm concerned there's a need to plough ahead with the discoveries and appli ...
Take رعایت کردن Turnنوبت Take turnsنوبت ها رو رعایت کردن
عذاب
نگاه اجمالی، نگاه دزدکی
از کسی یا چیزی پیشی گرفتن، پشت سر گذاشتن
مجلس گرم کن، یک فر اجتماعی و سرگرم کننده
نقل مجلس
جدایی غیر رسمی
همسری ( زن ) که متارکه کرده ( باشوهرش مشکل داره و باهاش زندگی نمیکنه ) و ( شایدم بعدن از هم قانونی طلاق بگیرن! )
همسر متارکه ای
اعطای دسترسی دادن، اجازه دسترسی دادن
مادری که بدون ازدواج یا رابطه جدی ( رل ) صاحب فرزند شده،
خانواده از هم پاشیده ( به دلیل طلاق یا جدایی )
طلاق پردردسر،
درهمان چارچوب زمانی
به طور ذاتی
به بلندی ه، به ارتفاع ه،
شگفتی ساز شدن
جای خود را پیدا کردن، مشخص شدن
مثل ابوریحان بیرونی بلخی
مقدار معینی از
با وجود
روشنفکرانه نگریستن، روشنفکرانه برخورد داشتن،
ذهن را مشغول کردن
متعلق به بخش خصوصی
زعفران، saffron
ناچار به عقب نشینی شدن
کنترل کردن
چیزی که نباید غافل شویم. . . . . .
غیر مولد، مخرب، زیان بخش
غیر مفید، زیان بخش،
فاصله ی زیادی داره ( از نظر زمانی
بیش از حد
مولد، بوجود اورنده، پدید اورنده، خالق،
به راه حل رسیدن
رسیدن They've hit on good things به چیزهای خوبی رسیده اند ( به جاهای خوبی رسیده اند )
رسیدن به ( هدف، ایده، راه حل، استراتژی، تاکتیک، مفهوم و. . . )
اتاق پذیرایی
نشانه رفتن به سمت، ، ،
موج ایجاد کردن!
گسترش یافتن به. . . . تاثیر گذاشتن بر. . .