تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حال فروپاشی یا ریزش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اول شب، سر شب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلب، قلبی. مثال : cold heartedly evil - > قلبی سرد و شیطانی.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پلیس ها

پیشنهاد
٠

اگر کاری را از روی by the seat of you dress انجام می دهید، یعنی آن را صرفا بر اساس تجربه شخصی و استدلال خودتان انجام می دهید.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبکاری شده با قلع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه باعث شد دیر کنی؟

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

افراد سر پست هاتون قرار بگیرید، افراد برید سرجاهاتون.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عالی، مطلوب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجب، باورم نمیشه.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای انجام وظیفه حاضر هستیم.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازیگران/دست اندرکاران فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سریع و برق آسا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

مادربزرگ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داشتن احساس قوی نسبت به چیزی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیدا کردن یا یافتن چیزی زودتر از کسی دیگر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکوک به نظر میاد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشاهنگ های کوچک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل تنگ کسی شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستورات سخت گیرانه ( سفت و سخت )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجله کن، زود باش بیا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به این معنی است که کسی از چیزی خسته شده یا دیگر به آن علاقه ندارد، معمولاً به این دلیل که ناامید کننده یا آزاردهنده شده است. در واقع بیانگر احساس کن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلوغ، مملوء از جمعیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل/جای به درد نخور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی محبت کردی، خیلی لطف کردی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهم یه فرصت بده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

زل زدن به کسی یا چیزی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نداشتن هیچ کس یا هیچ چیزی که به اندازه آن شخص یا چیز مدنظر که خوب، ماهر، ارزشمند و . . . باشد. معنی عامیانه : نبود هیچ راه فراری.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد چیزی یا کسی نامطمئن بودن، در باور چیزی مشکل داشتن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فکر کنم همین طوره.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنی : کسی که زیاد حرف ( تهدید ) می زند، اما واقعاً در مقابل تهدیدش عمل نمی کند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

( در داستان های علمی تخیلی ) یک مانع نامرئی از نیرو/انرژی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح عامیانه به معنی کف دستش هستش؛ به عنوان مثال : He knows mount rushmore like the back of his hand. معنی : او کوه راشمور رو مثل کف دستش میشن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاو صندوق

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درخواست بیش از حد ( انتظار )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی رفتن، به کسی شباهت داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهدید کردن، ترساندن با تهدید کاری انجام دادن، با تهدید و ایجاد ترس و خفقان حکومت کردن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایعه شده است . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خرابکار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ننه من غریبم بازی در نیار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( کسی ) را بسیار عصبانی یا آزرده خاطر کردن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در خاطر کسی ماندن، کسی رو از یاد نبردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ربات جنگجو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خونه داری، انجام کارهای خونه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوش و قدرت ( جسمی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیجان انگیزترین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سرعت رفتن ( دور شدن ) . مثال : You want Zipped Off to that Convention without me.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملاقات کردن، برخورد کردن.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار تاثیرگذار یا چشمگیر؛ فراتر از حد معمول ( به خصوص در اندازه یا مقیاس ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بار کامیون، محموله داخل کامیون.