پیشنهادهای صالح (٤٤٥)
جنگیدن، مبارزه کردن
تبدیل شدن
لباس ها
در رفتن، فرار کردن
اجساد، جسدها
خیانت کردن
تلاش بی دریغ برای انجام کاری ( برای کسی )
حمله کردن
واژه ای روسی ؛ به معنای : به امید دیدار مجدد، خدا نگهدار
دشمنان
چایی شیرین شده با عسل
مهمات جنگی
انتقاد کردن از کسی در قالب طنز و شوخی.
دوباره ظاهر شدن
شوالیه ها، نجیب زاده ها
خونریزی کردن/داشتن
دوباره ظاهر شدن
از کنترل خارج شدن، از خود بیخود شدن
سپردن، واگذار کردن؛ مثال : They are entrusting their lives to you آنها جانشان را به تو سپردن.
تلفات، کشته ها
تنزل رتبه پیدا کردن
مرکز نگهداری گونه های نادر گیاهی یا جانوری
دخالت کردن، مداخله کردن، اختلال ایجاد کردن
ضربه خوردن، آسیب دیدن
سرقت ها، دزدی ها
نفوذ کردن
خون آشام
کارمند دفتری، منشی
تلاش بسیار برای فکر کردن یا یادآوری چیزی
تبعیض قائل شدن
وکلای دادگستری
شیطون بلاها، ناقلاها
شاهد، تصدیق کننده، تأیید کننده
رهایی/خلاص شدن از مجازات یا جریمه، مجازات نشدن
خراب کاری ها، اهمال کاری ها
نصف شدن
کتک زده شدن توسط کسی
احمق ها، کودن ها
نگهبانان
توطئه گران، توطئه چین ها، دسیسه گران/چین ها
جرم ها، خطاها
بال و پر دادن، آتیش چیزی رو زیاد کردن، پیاز داغش رو زیاد کردن
شاخص بورس اوراق بهادار
گروه گذاشتن وثیقه در بانک به منظور ضمانت باز پرداخت وام بانکی
گرفتن وام از یک موسسه اعتباری بدون گرو گذاشتن وثیقه.
در نظام بانکی مخفف ( Portfolio Management Service ) میباشد به معنی : خدمات مدیریت اسناد و اوراق دولتی
مغلوب کردن
پول پارو کردن
در بورس به معنی کارگزاران هستش.
کارگران