پیشنهادهای صالح (٤٤٥)
دادخواست
نظام اجتماعی که فاصله طبقه ضعیف و ثروتمند آن کم باشد؛ به بیان ساده تر : نظام اجتماعی فاقد فاصله طبقاتی
غلط املایی
ضمیمه ها ، پیوست ها
بلیعیدن، خوردن، چاپیدن
قلقلک دادن
فرار کردن از خانه بدون رضایت والدین برای ازدواج با کسی
طعمه گذاشتن، دام پهن کردن مثال : . Sir, no one has laid a bait for your son معنی - > قربان، هیچ کسی دامی برای پسر شما پهن نکرده.
صبحانه
گفتن اینکه یک شخص یا چیز خاص باعث شد چیزی بد اتفاق بیفتد.
وکلا
ادای کسی رو در آوردن
تصویب یا پذیرش یک لایحه یا قطعنامه
آدم های کله گنده
اراذل و اوباش
جنگ، دعوا
ذات اصلی
دسته به سینه ایستادن، کاری نکردن
پیرو یکی از شاخه های اصلی هندوئیسم مدرن که به پرستش خدای شیوا به عنوان موجود برتر اختصاص دارد.
راهی کردن کسی برای رفتن از جایی
آروم شدن
تکان دادن سلاح ( نظیر : شمشیر، چاقو، . . . ) به علامت تهدید
حکم جلب/دستگیری
صلاحتون رو میخوام بهترینا رو براتون میخوام براتون آرزوی سلامتی دارم
بخشدار، فرماندار
خیر پیش، بدروود، خدانگهدار
مخالفت
شورشی، برانداز
شورشی ها
ریدن
حبس ابد گرفتن
تلف کردن وقت با کارهای احمقانه
از نظر قانونی، به بیان قانونی
بدین وسیله اعلام میکنم
مغازه کوچک
مثل اسکل ها به نظر آمدن.
چاپلوس لعنتی
گل بنفشه ( در سال 1990، این گل اشاره یا نمادی از مردان همجنس باز شد )
شیرینی های کوچک ( لقمه ای ) که معمولا بعد از غذا سرو میشوند.
مرموز
آتیش سوزوندن مثال : ?What are you incinerating معنی - > چه آتیشی داری میسوزونی ؟
متقلب
سفر کردن
به درد نخور
شکار کردن
هیولاها
قار و قور شکم
یک میان وعده ( خوراکی ) یا مقدار کمی عسل
فندق
همین طور به کار ادامه بدین.