تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حقیرانه، پست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابراز تمایل برای ارائه کمک یا کمک به کسی؛ به مانند جمله : If there is anything I can do to help, please let me know. معنی : "اگر کاری میتونم انجام ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتن به جایی قبل از دیگران، زودتر از دیگران به جایی رسیدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خراب کردن، آسیب زدن به جایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک به تقویت شخصیت یک فرد؛ بدین صورت که : از نظر عاطفی قوی تر، مستقل تر، و بهتر در مقابله با مشکلات باشد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش ناگهانی قدرت ( جریان برق )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استخرها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیدا کردن یا ارائه راه حل برای یک مشکل یا فاجعه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطلقا هیچی. مثال : i get the power of the keystone an the chars, and you get squat

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه گوسفندها ، بره ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اغلب به صورت طنز استفاده می شود و به این معنی است - > هر کس چیزی را تصادفی پیدا کند حق دارد آن را نگه دارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقت گذروندن با کسی ( به عنوان دوست یا همراه ) با کسی بودن همراه کسی بودن هم دست بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - خسته کننده 2 - آزار دهنده ( به دلیل تکرار زیاد و یکنواختی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماندن در جایی برای یک مدتی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شنل پوش ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرتاب شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارم روش ( روی آن ) کار میکنم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک کپسول یا قایق به گنجایش یک نفر که در مواقع اضطراری برای فرار از کشتی یا سفینه فضایی استفاده می شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهره یا منظره ناخوشایند، رقت انگیز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آروم باش، دست نگه دار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یه معنی کمتر دیده شده هم داره : تسلط ( مهارت ) داشتن در استفاده از چیزی - > مثال : i've got this down. من در استفاده از این وسیله تسلط ( مهارت ) د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شدت با حرفی که به ما گفتی موافقیم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گم شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکان خوردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیان "صدای یک انفجار شدید"

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابودسازی خود، خودنابودساز، نابودسازی خودکار خود

پیشنهاد
٠

در کاری به اندازه کسی که فوق العاده خوب است، خوب بودن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعیین کردن، مشخص کردنِ ( محدوده چیزی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خزیدن ( در اصطلاح : فرار کردن )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیرون کردن، اخراج کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوشش دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین موج های آبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقایسه متقابل یا رو در رو ( چهره به چهره )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سبک یا روش خود/خاص

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندازه/سایز بزرگ، بزرگ مقیاس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی سر و صدا کاری انجام دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار من تمومه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوخی کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردن، به کشتن دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف های خرافاتی ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعمال/کارهای بچگانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه گذاشتن سر کسی، حقه بازی کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخریب شدن، خالی از سکنه شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرخون، کسی همه اش سرش تو درس و مشقه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیله ها، تخم ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مواظب خودتون باشید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وحشتناک تر، عجیب تر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شوخ طبع، کسی که شخصیت شوخ طبعی داره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تور انداختن برای شکار/ماهیگیری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بردن به جایی برای مشاهده یک رویداد/چیزی