تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به راحتی مثل آب خوردن معادل ها : be a breeze a piece of cake a walk in the park easy as pie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

[گیاه]پر بار [نویسنده، هنرمندو…]پرکار ، فعال [جانور] پر زاد و ولد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در صورتی کلمه رو معنی کنید که بخواید یک معادل جدید براش ارائه بدین چه فایده داره تکرار همون چیزایی که خود سایت ترجمه کرده؟!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با چشمانی پر از اشک با چشمان اشک آلود he confessed tearfully او با چشمانی اشک آلود اعتراف کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مترادف آن short on/of سوال کنکور ۱۴۰۱زبان دی ماه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

lack of rain lead to drought کمبود ( بارش ) باران منجر به خشکسالی میشود .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت تفضیلیِ broad broad er گسترده تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستگاهی برای تفکیک و بازیافت زباله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در پر قو مثلا میگن فلانی تو پر قو بزرگ شده ( یعنی تو رفاه و آسایش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درمورد منابع میتونه به معنی تجدید ناپذیر باشه مثل سوخت های فسیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصاره ی گوشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باکتری ای که میتونه باعث بیماری در انسان بشه و میتونه در گوشت خام وجود داشته باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

drop in drop by stop in stop by call on pop over pop round pop in همشون باهم مترادف هستند و به معنی سر زدن ( به جایی یا کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

drop in drop by stop in stop by call on pop over pop round pop in همشون باهم مترادف هستند و به معنی سر زدن ( به جایی یا کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدت زمانی که شخص در زندان به سر میبرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قائده ی تجربی و کلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

متداول ترین حروف اضافه ای که بعد از فعل attend در یک جمله مورد استفاده قرار می گیرند، حروف "by" و "to" هستند. همچنین در بسیاری از مواقع، این فعل به ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارات باهم مترادف هستند و معادل پرداخت کردن صورت حساب i insist it’s my treat it’s on me pick up the tab

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تناقض آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاره ی همه ی گرفتاری ها ، مشکل گشا، نوشدارو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

his once_famous novel has sunk into oblivion رمان او که زمانی مشهور بود ، اکنون به فراموشی سپرده شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خردَل ( دانه ) سس خردل رنگ خردلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نون سیاه سبوس دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

did you get the job ? no such luck

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی کسی حالتو میپرسه و این عبارت رو در جوابش میگی یعنی:خوب نیستی و اوضاع خوب پیش نمیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بهبود دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مثلا میپرسی :دلیلش چی میتونه باشه؟ طرف میگه: it could be any number of things یعنی : هرچیزی میتونه باشه ( احتمال های مختلفی وجود داره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گذشته ی فعلِ: sweep over

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکل جمع آن : nemeses

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[شخص] شرور ، شریر [عمل] زشت، غیراخلاقی، خلاف قانون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

this movie strikes me as totally morbid به نظرم این فیلم وحشتناک است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معنایش اعتصاب کردن هست که فعل هست معنی اعتصاب کننده که یکی از دوستان گفتن اشتباهه اعتصاب کننده میشه : picketer

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[دانشجو، کارگر و…] مبارز ، ستیزجو آشوب طلب، سرسخت، آشتی ناپذیر [سخنرانی و …]خشن، ستیزجویانه ( سیاسی ) مبارز، فعال سیاسی، عضو فعال ، افراطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف آن : warlike

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

my mom steped into mediate مادرم برای پادرمیانی کردن مداخله کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در بحث آرایشی : مثلا میگن این سایه ( سایه چشم ) پیگمنت خوبی داره یعنی رنگ دانه هاش خوبن و خوب فِید ( محو/پخش ) میشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

it’s due for a tetanus shot وقتِ تزریق واکسن کزاز است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متضاد آن: full - fat milk

پیشنهاد
٠

Don’t get your hopes up Don’t hold your breathe هر دو عبارت باهم معادل هستند و به معنی: امید واهی نداشته باش به دلت صابون نزن الکی دل خوش نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Don’t get your hoped up Don’t hold your breathe هر دو عبارت باهم معادل هستند و به معنی: امید واهی نداشته باش به دلت صابون نزن الکی دل خوش نکن

پیشنهاد
١

Don’t get your hoped up Don’t hold your breathe هر دو عبارت باهم معادل هستند و به معنی: امید واهی نداشته باش به دلت صابون نزن الکی دل خوش نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Don’t get your hoped up Don’t hold your breathe هر دو عبارت باهم معادل هستند و به معنی: امید واهی نداشته باش به دلت صابون نزن الکی دل خوش نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک اصطلاح هست به معنی همرنگ جماعت شدن مترادف با: go with the tide

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثلا در کافه هستید و گارسون به شما می گوید: !one cup of coffee coming right up یعنی: یک فنجان قهوه ای که خواسته اید ( سفارش داده اید ) را فورا می آور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

i want a vodka !coming right up من یک ودکا میخواهم ( نوعی نوشیدنی الکل دار ) الان میارم /الان حاضر میشه