ترجمههای موسی (٥٧٨)
او به طور ماهرانه ای این اجزاء را در یک مجموعه منسجم ادغام ( ترکیب ) می کند.
نویسنده با مهارت این تکه ها را در یک کلیت منسجم ادغام می کند.
نکاتی که به آنها اشاره کرده ای درست هستند، اما کل مقاله انسجام ندارد.
نکاتی که بیان می کنید خوب است ، اما کل مقاله فاقد منطق ( معقولیت ) است.
ما چه نوع ثبات و انسجامی داریم؟
همخوانی بین نیمه اول و دوم فیلم وجود نداشت.
آنها برای ایجاد همبستگی در گروه تلاش کرده اند.
یک مذهب مشترک همبستگی ( وحدت ) قبیله را تضمین می کند.
شیوایی سخنرانی های وی یادداشت برداری را آسان می کند.
عناصر مختلف این رمان با هم همخوانی ندارند.
در یک مقاله قانع کننده ، استدلال های ارائه شده با هم مطابقت ( همخوانی ) دارند. یعنی آن ها جریان منطقی دارند و با هم تناقض ندارند.
صفحات داغ فلزی را با هم فشرده کرده تا زمانی که بهم بچسبند.
این سیستم به طور موثر چندین پرتوی لیزر منفرد را به طور منسجم در یک پرتو واحد در یک فاز متصل می کند.
او مختصر ، به صورت شیوا و به طور شایسته صحبت کرد.
جملات درون یک پاراگراف را به طور هماهنگ ( یکپارچه ) پیوند دهید.
گردشگران به محض بازدید از کشورمان ایده های پیش فرض خود را فراموش می کنند.
ما از ابتدا و بدون هیچ ایده پیش فرضی شروع کردیم.
او دست به کار می شود ( ادامه میدهد ) تا هر تصور قبلی را که هر کس در مورد او داشته است ، از بین ببرد.
اختلاف اندک پیروزی دولت منعکس کننده اختلاف عمیق در درون حزب بود.
ما از اختلاف اندک پیروزی خود شگفت زده شدیم.
باریکی خیابان ها سبب مشکلات ترافیکی بسیاری شده است.
نگرش های او یک محدودیت ذهنی خاص را نشان می دهد.
یک ماشین به سختی از برخورد با ماشین دیگر بازماند.
با سقوط یک کامیون به یک رستوران شلوغ ، به سختی ( به زحمت ) از یک فاجعه جلوگیری شد.
من همیشه چند تمرین ساده انجام می دهم تا قبل از مسابقه آماده بشوم.
سرهنگ به سربازان دستور داد که نرمش و گرم کنند.
بازیکنان تعویضی در کناره ها شروع به گرم کردن می کنند.
قبل از آزمون باید ذهن خود را تمرین دهید.
درک من را نسبت به تحقق پذیری ایده متقاعد کرد.
این شرکت قبل از اتخاذ این متد جدید ، یک مطالعه امکان سنجی گسترده را انجام داد.
مقامات محلی قرار است یک مطالعه امکان سنجی برای توسعه ورزشگاه قدیمی انجام دهند.
در این شرایط استنباط های ساده و نادرست در مورد عواقب لغو مجازات اعدام بسیار شایع بود.
چنین استدلالی ، اگر کاملا نادرست نباشد ، گمراه کننده است.
استدلال وی مبتنی بر دلایل نادرست است.
متأسفانه مبنای مقاله خود را بر اساس یک استدلال غیرمعقول قرار داده اید.
این کتاب کوچک نتیجه ی 15 سال کار را نمایان می کند.
این نمایش نقطه اوج ماه ها کار سخت را نشان داد.
این اثر بزرگ زندگینامه ای حاصل ( نتیجه ) منطقی حرفه شغلی طولانی او بود.
مسابقه فضایی در اولین پیاده روی ماه به نقطه اوج خود رسید.
نقطه اوج حرفه اش زمانی بود که او به یک رقاص اصلی گروه باله سلطنتی تبدیل شد.
تور تابستانی آنها در یک کنسرت دیدنی و جذاب در لندن به اوج خود خواهد رسید.
مراسم جشن فارغ تحصیلی یک مناسبت باشکوه بود ، و سخنرانی فرماندار منجر به این رویداد شد.
مذاکرات طولانی در نهایت به یک معاهده انجامید ( ختم شد ) .
این جشن با آتش بازی به اوج خود خواهد رسید.
از مصرف متعادل ویتامین های A ، B ، C و D اطمینان حاصل کنید.
روزنامه سعی می کند در برخورد با خبر بی طرف ( منصف ) باشد.