پیشنهاد‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٤٩٤)

بازدید
١,٧٥٩
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اولیه =انچه خواسته شما بوده که در پارسی به آن نخستین میگوییم و مخفف ان نخست است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اوّل=دوستر مهمتر و این واژه اصلا یک تنها نیست و نمیتوان کسی که مقام اول را کسب کرده بگوییم مقام یکم شد اول یعنی انچه دوست داشت انچه اولا تر و بهتر بو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اولیه=اولویت داده شده است واین واژه از دوست =ولی است گرفته شده است یعنی انچه از همه بیشتر دوست داری که کم کم به مرور زمان اولا ها جای گزین نخستین ها ...

پیشنهاد
٢

عرب تمام سازهایی که با آرشه نواخته میشود از کمانچه و قیچک و ویلن و ویلن باس و ویلن سن و ساغر همه را کمانجه به تقلید از ملت پارس که کمانچه گفته او فکر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

عازف الارغن=نوازنده ارغنون سازی ذوالاوتار ایرانی که مانند قانون با پنجه نواخته میشود و مخفف آن ارغون است و لذا چون این ساز تشابهات زیادی با چنگ و سنت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطربت=جمع مطارب است و در این واژه هم از نوازندگی خبر ی نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطارب=ج طرب راهای نتفرقه کوچه های باریک پس در این واژه هم اثری از نوازندگی نیست و بیخود این ملت عرب خود را اهل تمدن و فرهنگ میدارند آنها هرچه امروز د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مطرب=کسیکه می خواند و می سراید و خال چه نوحه باشد و چه ترانه و اصلا عرب نوازندگی و رامشگری را نمیدانسته و حتی در واژه عازف و عزف و موسیقاریش صریح به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

طرب=شادی تفسیر پارسیان است ولی عرب برای طرب تعریف خاصی ندارد چون لرز و خشم و ناراحتی را هم عرب طرب می نامد و مطرب که فاعل طرب است هم اواز خوان در شاد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فوج فوج یعنی هر گروه با یک بیدق مخصوص امده اند تیم تیم گروه گروه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

الم درد و رنج و بیماری است و فوج فوج را علم علم گویند و براثر نوشتار غلط در مرور زمان ع را به الف داده اند والا ان الم الم دردی است که تیر میکشد و هن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

درد میکند الم دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

المنادارد=درد دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

موئلم=دردمند بیماری که تالم دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دژم=خشمگین و دژ شکن است مانند شیردژم غضبناک و دلاور را هم گفته اند و این واژه پارسی است و بجای شجاع و دلاور و خشمگین و غضبناک عربی هم هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نام پارسی مرداویج شهریار بزرگ ایران سر سلسله آل زیار است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرداویج =معرب مرداویژ شهریار دلیر و دلاور ایرانی است که تاریخ در حقش ظلم نموده چون مرد افکن و شجاع بود در میدان با دلاوران گلاویز میشد اورا مرداویز ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیذقان=کیذگان است که در تاریخ بیهق ابن فندوق یادمرکز بیش از ۱۱ روستا یاد شده استو گ ان معرب شده و ج گردیده است و لذا عزیزان پارسی باید توجه داشته باش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیذگان روستایی از توابع ششتمد بیهق یا سبزوار است که عرب نام ان را کیذقان نموده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بژ= زمهریر . زرورق . ریزه برفی که باد از ارتفاعات بر دامنه می برد و بسیار سرد و کم آب می باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بژدن=بژ دان یعنی جایی که بژ زیاد می بارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بژدن روداب روستایی کوهستانی از توابع روداب که در دهه های قبلی هردو بژدن َ شرقی و غربی از توابع کوه میش سبزوار بوده چون در زمستان پژ می باریده است بژد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نام روستایی سرد سیر از توابع ششتمد است که نام اصلی آن بژدان بوده یعنی زمستان ها برف ریزه یا زمهریر یا زرورق می باریده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سورچی=درشکه چی وکالسکه ران وشوفر و راننده رجال را میگفتند زیرا به هرجا ارباب خود را می برد سور فراهم بود و انرا میچرانید سورچران واژه ناپسندی بود لذا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجسس=جاسوسی جستجو کردن غیرمحسوس در هر امری است که در قران شدیدا نهی گردیده است ولا تجسسو آ . ۱۲. س مبارک احزاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاویدن درون است حال خواه درون خانه بابستر یا درون مغز وعقیده کسی را کاوش کنی تا چیزی بر علیه او یا دیگران بدست اوری که این عمل در ایه دوازدهم سوره مب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اصابت است ودر ایه ششم سوره مبارک حجرات ان تصیبو را آسیب معناکرده درست نیست بلکه میفرماید همانا مصیبتی بر قومی براثر خبر دروغ فاسقی که در بین شما بیان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رب العالمین=ارب دو جهان این آیه چندان زیباست که پروردگار به ان افتخار دارد و ان را بدون ال الف ولام اورده یعنی من ارباب دوجهان شما هستم که مرا حمد و ...

پیشنهاد
٢١

بسم الله قاصم الجبارین اصلا ایه نیست ومن گفتم که خداوند خیلی بالاتر از ان است که بنام خود فخر کند که در هم شکننده است این واژه در دعای افتتاح سندی که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه از صعد اشتقاق واقتباس گرفته و مانند سعد سعید و مبارک همه گونه ادات فعل خود را معنی می بخشد و لذا تصاعد نور و امواج هم هست چون آنها هم از پای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بالاترین مدرک علمی را گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به مقام بالایی دست یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

صعود به قله کوه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ترفیع یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بر بلندی قرار گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ستارگان درخشنده مثل زهره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه زیبا را اگر فارسی عربی کنیم همان سرازیری است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالت سر پایین انداختن است و معمولن انسان وقتی از ستیغ و قله به پایین میرود سرش را پایین میندازد و به پاهایش نگاه میکند چون اگر به دامن نگاه کند حالت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سرازیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

از قله به دامن و شیبی رفتن است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سرازیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه به مهر متوسل شده واز او حاجت می خواهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

میترائیان خورشید پرست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که خورشید را عبادت میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامی دخترانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خورشید پدران و اجداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامی پسرانه که با یک پسوند آ یا الف نامی زیبای دخترانه باستانی ایران است به معنی خورشید پدران و آبا و اجداد و که نبی مکرم هم دختر صدیقه خود را با الق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقتی تصویر خورشید در اب می افتد و لذا میترائیان انرا نوعی دعا و ذکر میخواندند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نامی پسرانه از عهد باستان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

محراب عبادت محل اقامه نماز امام جماعت است