پیشنهاد‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٥٥٢)

بازدید
٢,٦٩٧
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

توشیح = همان تنفیذ حکم و انتخاب ان مقام توسط مقام بالاتر می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

توشیح=امضاء پادشاه که معمولا بر احکام برحسب بزرگ منشی بجای ذیل نامه بر حاشیه ان بود بحای توضیح بر حسب احترام توشیح گفته اند یعنی حاشیه زینت گردیده به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پیکر مثل حمایل که یک تسمه بر دور کمر و دو تا تسمه از روی دوش تا تسمه کمر بود که درقرن حاضر تسمه روی دوش را فقد به ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توشیح=توشیح= تزئین نامه و حکم منتخب آرایش حاشیه و تذهیب است ولی از بس این واژه را در دربار پادشاهان هنگام امضای پادشاه بر حکمی� نام بردند مردم فکر کر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

یوشح =حاشیه آرا چه با قلم چه با گلدوزی و سوزن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

یوشح=حاشیه پرداز تذهیب گر حواشح قران یا حدیث و یا تصویر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نضیج =در گردش ایام کسب تجربه کردن و پخته شدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نضیج=پخته در کار مانند خرمایی که بر اثر تابش خورشید ومکیدن شیره درخت خرما رسیده شده است و این واژه تحریف معنایی پیدایی کرد از وقتی که به گوشت پخته هم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نضیض=چکه چکه کردن یخ منجمد سخت بر اثر گرمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چشمه ای که بعد از یخ بندان آب ان جاری شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انکشاف=کشف دارویی مثل الکل رازی و یا کشف بیماری و میکروب مانند پاستور و یا کشف ستاره یا سیاه چال آسمان در کهکشانها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انکشاف=از دل آیات قرآن موضوع مهمی کشف کردن مثل اینجانب که سوره الطارق را کشف معنی نمودم و گفتم طارق طرق و راه های آسمانی است که امروز کریدور هوایی می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف=کشف کردن کاشف چیزی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انکشاف= اورانیوم را غنی نمودن مثلا انیشتن هسته را انکشاف کرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف=نوترون را از دل هسته بیرون آوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف=از غنچه در آمدن و قبای غنچه را شکافتن و گل شدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

انکشاف=شکوفایی و تجلی و رشد و نمو مثلا انکشاف شهر سبزوار و بلد بیهق یا انکشاف تهران و یا انکشاف کابل و هرات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف زیبا ترین واژه که معلوم نیست در چه زمانی تحریف معنی شده زیرا شکفته شدن است و الا اصلا برهنگی و عریانی و بد نامی نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرکتاب= واژه مرکب و ترکیبی نیست بدکه دو واژه سر و کتاب است. ولذا سر درپارسی علاوه بر اینکه عضو مهمی از حیوانات زنده چه گیاهی چه حیوانی سر آغاز و سر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاج چوب مانند پنبه و قوزه را چوفلک می نامند که ارزش غذایی بسیار کمی برای دام دارد و دام از مجبوری ان را میخورد والا اشتهایی به ان نشان نمیدهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتیبان دین یاور دین مدد رسان دین که در پست قبلی متوجه نشده ام ودناصرالین و دال از قلم تایپ افتاده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشتی بان دین یاور دین نصرت رسان دین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیروز و یاور هم هست هلمن ناصر ایا کسی یاور من هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیروز و فاتح و نصرت یافته و یاور رسیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

در اصل نصرت یافت است ولی کسی هم که ناصر و یاور به او رسیده است منصور میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

همان حدف سده فنا شده پاک شده برداشته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در علم عروضیان شعر وقتی رکن آخر تقطیع مفاعیلن فعولن شود یعنی چند حرف حذف شده و مفاعیلن شده مفاعی که بر حسب وزن عروض مفاعی را فعولن می نویسیم و میخوان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه به عشاق هم گفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیوانه خطرناک را هم بندی میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسجن در بند زندان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زمین دیمه ساری که اب بند دارد و با دیمه سار های دامن کوه فرق میکند چون در سال چند بار از اب باران ابیاری میشود و کاملا مهندسی شده از گذشته های دور به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اراضی دیمی که با خاک مهندسی شده است و از آب باران اتوماتیک وار پر میشود و اگر موش دیواره انرا سوراخ نکرده باشد باران زیاد هم سبب شکستن آن نمیشود چون ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اب را در حصار خاکریز گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نظم و نثر هم در خراسان میگویند مثلا فلانی طبع و نظم و نثر نضیجی داشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجرت مزد اسیابان که معولا از یک عشر بیشر نبود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اجرت ارد کردن گندم چون در روستاها که آسیاب بود و چون نیروی مکانیکی از اب قنات یا رودی بود که همه درآن سهیم بودند لذا مقدار گندمی که از گندم مشتری بر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

درب تزریق گریس در وسایل مکانیکی که بدون روغن کارمیکند با گریس استحکاک انرا کم و لیز میکنند تا فرسودگی ان اندک شود و با یک ساچمه سوپاپ مانند هنگام دری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کُرُک=مرغی که تب عشق کرده و از جوجه درآمده است و روی تخم و یا هرچیزی به مثل تخم مرغ حتی پیاز سفید میخسبد چون هوس مادر شدن را دارد یا باید تخم مرغ در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کَرَک=بلدرچین کبک صحرایی پرنده گندمزار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کرک=کام است سقف دهن کرک نام دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکاف بالای کام و حلق را کرک میگویند مثلا کرک گرفتگی یا کرکش افتاده است و خیلی خانم ها در قدیم تخصص گرفتن کرک و بالا دادن ان را از توی دهان شخص بیمار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشمی بسیار نرم ولطیف که در زیز موی بز می روید و بسیار گران هم هست منتها باید مو و شعور ات انرا گرفته و کرک خالص باشد و کرک از پشم گرانتر است و گرمی و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عذوبت=عذاب الخاص بک عرب خودش عذاب خاص و مخصوص برای شخص خاص معنی کرده حال ان معنی جاهلیت ان را استعمار در فارسی ما رقم زده شیرینی و حلاوت که شرح ان د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عذوب=شخص معذب و در حال کشیدن عذاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عذوب=عذاب ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عذوبت=شیرینی و حلاوت برای عرب است چون اعراب جاهلیت مثل داعش دشمن را در عذاب داشتند برای آنها شیرینی و حلاوت از شکنجه و عذاب او بود لذا این واژه زشت ر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عذوب=معذب فتاده در عذاب اگر حیوان باشد در این حال از خوردن و آشامیدن خود داری میکند و فرقی نمیکند انسان هم در عذاب چیزی نمی تواند بخورد و تنها عذاب ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گریس خور=ممه کوچک سوپاپ مانندی که با یک ساچمه و فنر پنجره یا سوراخ کوچک ارسال گریس را هنگام فشار از بیرون باز و هنگام فشار گریس از داخل وقت پرشدن آنر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تلمبه فلزی مخصوص گریس که به گریسخور های یک دستگاه و یا ماشین دیزل ویا بنزینی گریس تزریق میکند تا محل اصتحکاک دو جسم فلزی را لیز و چرب کند تا سودگی آن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف گازوئیل پمپ است تلمبه دستی که با فشار گازوییل را بر فیلتر هوا که در روغن تصب است جهت شستشو می پاشد و وسیله ای جهت باز کردن لوله های سوخت یک ماشی ...