پاسخ‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١٩)

شتابگیر.. یا.. شتابنده... یا. پرشتاب

به دنبال یا بدنبال هردو یکی است چون  ه  جز به  حروف  صامت  است چه در نظم  و چه در نثر در هرچه بیاید خوانده نمیشود  من شاعر هستم و در تقطیع مصاریع و ارکان  ابیات  حروف  وقتی  حرکتی.  نداشته باشد صامت  است و این مختص  عربی نیست  که  قرائت  صامت را نمیخواند  بلکه به فارسی هم نفوذ  کرده است

از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو
سعدی

گو بشتاب تو بکجا میدوی
بذری که پاشی همان بدروی
خودم مهرآشیان

قسمتی از داستان ساختن زین  به داستان  مارکوپلو به سرقت رفته و آنچه مسجل است  ساختن کجاوه و پالکی که خیلی نمیدانند و منم فراموش کرده ام شرح دهم  یک خبرنگار بی سواد پالکی را  نو ...

نمز دگری  یا اتندگری  است که اتن نوعی رقص و عبادت مقدس بود  و هنوز در افغانستان و کشمیر و بنگلادش  وپاکستان و قست پارسی هندوستان بر گزار میشود

درین دَرَگَه کِه گَهگَه  کُه  کَهُ کَه کُه شود ناگَه به امروزت مباش غَرِه  كِه  از فدای نِئِی  آگه درین درگه که گه گه کهُ که  کُه که شود  ناگه بامروزت مشو غره که ...

کلیله و دمنه  نام  دو روباهی است که وزیر سلطان جنگل شیر  بودند این  کتاب در زمانی نوشته شده که اوج بیداد استبداد بوده ونویسنده درد دل  مردم و انتقاد از پادشاه و درباریانش را ب ...

ناچاراً،، لا جرم.  را  عربی  که از بیخ و بن و ریشه عرب بوده  از پارسی  استراق سمع کرده و لا  واژه نفی عربی  است که گاهی  میگوید ما و گاه لا و به معنی نه و نا &n ...

ریعان الشباب  در اوج جوانی است  وریعان السراب در  نهایت  سراب  و پوچ و  پوشالی بودن است  چون مشکل عرب  اینجاست که  نیروی  دراکه ندارد که سراب خودش  هیچ و پوچ است اوج او دیگر کجا میباشد که  بگوئیم در اوج  سراب  و مجبوریم  به فرهنگ خودمان  بگوییم در  نهایت و انتهای سراب

موج  صوت هرتز می باشد  که مقیاس  هرتزو کیلو هرتز و مگاهرتز دارد و برای کرات دیگر گیگا ترتز و تراهرتز  هم دارد

روز  نا تمام عربها سبوال جدولی ایت و پاسخ آن یو میشود چون میم یوم که به معنی روز است  نوشته نشده است ناتمام است

گشایشگاه  درست آن است تفرج گاه   یک واژه  من درآوردی است  از ترکیب عربی با فارسی  تفرج به معنی  

طبل غزا و جنگ  که نام پارسی طبل غازی کوس  جنگ است  .  غازی.  به  غزا رفت و غذا خورد وقضاکرد رزمنده به جنگ رفت وغذا خورد و در گذشت.  یا نوع دیگرش جناس  است قا ...

خَمّار با فتحه خ و مشدد میم  الف ما  و سکون ر  صامت  است که قدیم در حجی  میگفتند خ و میم زبر خَم  باز مشدد میم دوباره تکرار میشد میم الف ما خمما و را  را ساکن یا صامت  و بی حرکت  پس میشد خمّار

دی= سپری شدن  زمان ماننددیروز دیشب به  این خیام  اشاره کرده 

غرب گدا باید  بکسی گفته شود که  با توجه به  فرهنگ  غنی خود فرهنگ  فقیر وحقیر غرب را  کسبکرده اند  مانند  خوانندگان  امروزی  که با توجه باینکه  تم ...

گوهر نیک بباید که شود  لایق فیض ورنه هر سنگ و گلی لوءلوء مرجان نشود  یا شعر دیگری به همین معنی ومفهوم...  ذاتبد نیکو نگردد چونکه بنیادش بداست تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد &nbs ...

یعنی  همان رنگ خاص مطلق باشد مثلا سرمه ای مایل به آبی نباشد و مشکی  مایل به سرخ نباشد

الهام در پارسی به معنی سروش   است،  و سروش و هاتف غیبی  از جانب الله جلت عظمته است وبدان سبب الهام  میگویند اگر  سروش آسمانی به قول ما پارسیان  نبود به  آن اعلام میگفت عرب یعنی علمی کسب کرده و کسیکه  الهام باو رسیده  علم لدونی  دریافت کرده است