پیشنهادهای مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٤٩٤)
همان خایه گونه غذائی است که از تخم پرندگان حلال گوشت تهیه میشود
متذووق تکه پاره خور مانند حیوانات پرت وپلا خور
ایوان سر سرا که کارپذیرایی و ورود و خروج مهمانان را آسان میکند چون بشکل تی مانند با دوخروجی عام و خاص در ترمینال های هوائی بین المللی ساخته شده وبرگر ...
گر گرفتگی اندیشه پریشان حالی چالش روحی که معرب آن کراش است. تو درمیان دلی دل میان حلقه زلف بجام رند وحریف ناطل گراش مزن مصیب مهرآشیان مسکنی گراش آ ...
درکشت پوسار هیچ گیاه هرزی سبز نخواهد شد
پوسار مخفف پاسدار کهنوعی کاشت با دقت است بدین معنی که بذر مرغوب سم زده را در زمین آب داده شخم زنند و می پاشند تاروزی که بر شود یعنی مثل بیابان خشک شو ...
یعنی زمین خشک را تخم بپاش و آب بده که در کشت سنتی با تراکتور از مجبوری بدترین نوع کاشت است و علم تراکتور های کوچک و تلر را برای کاشت پاسدار که در خرا ...
یعنی بذربپاش مثل زمین بالا را اشو تخم کن
پنهان مخفی دشو را تا دشمنان پیدات نکنند ، یا بذر هایت را تخم کنم ودشو خاک کن=بذرایت را بپاش و زیرخاک کن
شو@= زیر تحت مثل در شو قالی یانمد یا پلاس یا فرش
نام گردنه ای در جنوب سبزوار که تا پیش از جاده آسفالتهسبزوار بردسکن از دروازه ترشیز که پیش از سرای حاج طاهر که مابین فلکه شیرها و سر ریز که سبزواری ها ...
فرهنگ ایران در غزنین خراسان افغانستان امروز در دربار غزنوی با قلم ابوالفضل بیهقی حارث آبادی و احمدابن ابوبکر بیهقی خسروجردی راوی سنن بیهقی نوشته شده ...
درخراسان به معنی نفرین شخصی است که با لعنت زیاد فرق دارد مرحوم مادربزرگم مدام با مادرم مشکل داشت او تا نفرین میکرد مارا قهر میکرد و میگفت بزن نوه های ...
تو فیق وبر وفق مراد بودن ابر چالش هارا وفاق میگوئیم اگر چالش جزئی باشد میگوئیم وزش نسیم بر وفق مراد است
یاررب مباد آنکه گدا معتبرشود گر معتبر شود زخدا بی خبرشود فکرکنم امارات ودیگر اعراب خلیج فارس تصمیم گرفته اند انجا دریای خون راه بیندازند ما فلسطین تا ...
که ما تینپکو و تینپو به آن میگوئیم
در گروه موزیک پارسی این تنب کوس و تنبک ها یا طبلک ها هستند که باید تنب کوس بزرگ را بگیرند وقتی طبل ریز مرتب بگوید یکصدوبیست و چهار آهنگ تنبک ها یا کو ...
پیداگران نجات غریق های گا ردساحلی
پیداگر و جستجوگر
جوینده و بوینده و جستجوگر است
زمان چشیدن غذا ولذا چون چشم علاوه بر بینایی حس چشائی را هم درگیر حس بینایی میکند و از رنگ و رخسار غذا حس چشائی را تحریک میککند و نگاه کردن هم نوعی چش ...
چشم چاشت هم خانواده هستندداگر بی شعوری باز نگوید افغانی و هندی و لاهوری است اصلا واژه زشت افغانی را عمال انگلیس به سرزمین آریانا یا خراسان بزرگ یا ای ...
وجر اخمی است که موجر در زمان عصبانیت تحیل مستاجر و اجاره کار یا کارگر اجرتی میدهد ودر خراسان وقتی کسی اجرت خود را از شخص بد بده مطالبه کند اگر از اوپ ...
دژم بر سر خشم و غضب امروز تمام واژه نویسان سعی در تخفیف و خلاصه نویسی دارند که این روش با فرهنگ نویسان تازه کار نادیده گرفته وحت زحمات دکتر حسن عمید ...
تخت پوست انداختگ و روی آن نشستن و خوابیدن. . . . کنایتا بکسی گفته میشود که سور چرانی میکند و در منزل کسیکه اورا تحویل گرفته جاخوش میکند
گیو ابن گودرز پسر گودرز وزیر و پهلوان نامی ایران و داماد رستم دستان یعنی ـگشست است که در میدان با برادرش سهراب چند ماه هم نبردبود تا اینکه کتف آسیب د ...
هنوز در خراسان خیلی کم مردم میگویندتنقل Tanghalانداخته ای بلکه اکثر آنراپارسی میگویندتخپوست انداخته ای و تخپوست مخفف تخت پوست می باشدولی الی ایهالحال ...
Tanghal همان تخپوست نقالان است که مانند مفرش کاروان نقّال هنگام نقالی زیر خود پهن میکرد
در پارسی خراسان به شخص بد اخلاق عنق میگویند ولی در عربی به معنی گردن کلفت. و خرگردن است
تخپوس=همان تنقل عربی است و دراصل پوست پوستینی یک گوسفند است که هنوز دوخته ــنشده است
تنقل= تخت پوست کوچک نقالی. که نقالان مانند مفرش ساربانان زیر اندازشان بود و نقالی که تمام میشد آنرا بیک نفر که بیست وچهار ساعته آنجا کاسبی میکرد وا و ...
چرباضمه عربی که چور خوانده شود همان ادرار عرب است وعرب این واژه را از باران مدر، یا باران مطر که مطر همان مدر است که در لهجه های متفاوت عرب بیان شده ...
دستشویی و توالت و دورالمیاء عربی
بند دام صیاد زندان محبس و سجن افراد خلافکار لذا چون محبس و بازداشتگاه سدی است که افراد خلافکار را در محیطی مسدود کرده به آن بندی یا زندانی و به صید گ ...
لانچر پرتاب موشک
سکوی پرتاب موشک و ماهواره بر فضائی
پوشش خربزه وهندوانه که از ساقهای بدون برنج شالیزارها صیفیکاران اللخصوص خربزه کاران برایپرکردن فاصله خربزه ها در اطاق کامیون ها میریزند تا سالم به مقص ...
حوادث غیر مترقبه حادثه ای که اگر مراقبت از آن به عمل می آمد رخ نمیداد پس بر اثر سهل انگاری و غیر مواظبتی بوجود آمده است
رباطی است که جهت امنیت مسافران درمدخل شهرستان سبزوار بعد درب دروازه نیشابور باهزینه فرامرزخان خیر اواخرعهد زندیه و اوایل دوره قاجار ساخته شده است
خواندن سگ برای امری یا نوازش یا دادن غذا و گرفتن طعام ضمنا سگ گله اگر ده روز گرسنه باشد طعام از دست غیر صاحب خود و دیا دشمن صاحب خود نمیگیرد نمیدانم ...
پیشی پیشی خواندن گربه برای نوازش یا گرفتن غذا
چیخه راندن سگ با ملایمت
راندن سگ با تشر
پیشته راندن گربه با ملایمت
پیشت دورکردن گربه با غضب
همان پرز گیاهی یا چمن چه اهلی و چه وحشی آن پر از ریز سبزه ها می باشد که چون تا پیش از صفوی گچ و پژ در پارسی نبود به آن فرز میگفتند پس یادتان باشد که ...
ریع زمینی که مرعات و گیاهان ان زمین را. پوشانده است ریع حشمت زمین دولت را حاصل از بارش ابر وار توباد مسعود سعد سلمان مرع گیاه و بیشتر بگیاهان خود ...
تنگدست، تهی دست بی چیز. . . ما هرچه میخواهیم واژگان پارسی را از عربی تصفیه کنیم ولی دوستان ما بازم فرهنگ نداشته عرب را در نخستین معنی می نویسند فقی ...
بخته همان قوچ است و پارسیان بخته میگویند و به خر و گاو اخته میگویند وهنوز در روستا های سبزوار مانند چند سال پیش خود سبزوار قصاب بایستی خایه گوسفند را ...
خربزه و خیار و کدوی دوقلوی به هم چسبیده