پیشنهادهای مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٥٢٥)
مقیاس فاصله در کشاورزی بیش از صدمترمحل کشتزار
واحدی در کشتزاررتقریبا به طول صدمتروعرض ده الی پانزده متر که تقریبا تا پانزده نفر نشسته سر دو پا چه در وجین و چه در درو آنرا اداره کنند
کَللِه لحظه کمتر از نیم ساعت مثلا در قدیم در بیابان کارگران میگفتند یک کلله دیگر کار کنیم ظهر است به فتح کاف وسکون لام اول و کسره لا م دوم وسکون ه آخر
نورافشان، درخشان
نور افکن، پرژکتور
لامع پرتوفکن نورانی
نور افکن پرژکتور برقشگر
درخشندـگی لامع نورافشان نور پراکن نور افکن
کسیکه تدارکات لش. ر و سپاه و حتی در منازعات دودستـی روستاها تا چند سال پیش آن شخص سر دسته که معاش وارتزاق مردانش را بدوش میکشید میگفتند اوژنگی دسته ش ...
محل بر آمدن نور روشن سازی اذهان مردم تنور روشنائی شعله و نار
در اصل نام این بیماری پوستی سگ گیر است چوناز سگ انسان هم میگیرد و به انسان سرایت میکند ولی در طول مرور زمان بدل به سگیل گردید
عوار للتهاب تب مانندی که گریبان گیر ملیت و قومیت های یک منطقه ای را ملول و ملتهب دارد مانند عوارضات قفقاز و افغانستان با حکومت خود سر زبان نفهم افغان ...
پرستو که در قرآن با نام ابابیل آمده در قدیم مردم نمیدانستند که این پرنده مهاجر است فکر میکردند عمر آن کلا ششماه است حتی اگر کسی کسی را بطور طعنه نفری ...
جریب برابر است بایک ششم هکتار و تقریبا به آن یک جفت هم میگویند یعنی یک جفت گاو نر هم زور و یوق کش مقدار زمینی که در یک روز شخم بزنند یک جفت میگوزیند ...
شمارش اعداد ریاضی و هندسه و نجوم. در جهان پارسیان بودند و شکل اعداد لاتین متعلق به ما است و این شکل و صورت کنونی را ریاضیدانان ایرانی بازم برای اعراب ...
چکاوک جل که هوژه هم به آنمیگویند و نام های گوناگون دارد این پرنده خوش صدا و زیبا را ابوالملیح هم میگویند
چل یا جل مرغکی است خوش آوا و بیابانی میوه خوار و گیاه خوار است کاکلی به اندازه گنجشک که خربزه تازه از گل در آمده که از خیار خوش عطر وبو تر است تغذیه ...
چوپ به معنی گوسفند است وکسی که بانی آن است چوپان و کسیکه مالک آن است چوپدار که امروز تنها به کیبکه در کار خرید وفروش آن است میگوییم فلانی چوپدار است ...
با اسب نر تاریان میگویند وبه اسب ماده ماریان اصلا واژه ای در قرآن بنام ناریان نداریم که به اهل دوزخ بگویند نار آتش است و چون مولد نور است نار میگویند ...
بکسراول وفتح دوم وسوم آن به فله ای میگویند که مقدار شمع یا شمه آن زیاد بوده و سفت شده است و شمه به اولین شیر پستانداران بعد از زایمان است و اگر بره گ ...
استنکاف از پذیره کردار قبول نکردن کار و بار مسئولیت آن
حرکت زیکزاکی برای فریب و بند صید زیکزاکی برای دام صیاد تا کشیده شود صید درچند زاویه گرفتار آید و هر حرکتی که گیج کننده باشد چه در رفتن چه در شطن و رس ...
پیشه نامه است نه پیشینه نامه چون پیشینه سوابق و سابقه بزه و جرم های صورت گرفته توسط یک مجرم را پیشینه یا پیشینه نامه میگویند بدون اینکه واژه سوء را پ ...
حروف مقطعه قرآن مجید به خاطر اینکه تبذیر وقت نشود الف لام میم را بصورت الم نوشته چون آبه تبذیر هیچ فاکتوری ندارد حتی اگر در شرح و بسط تشریحات علمی زی ...
بکسر حرف اول وسکون دوم وکسرسوم وچهارم و سکون پنجم که آخرین حرف است اِرخِرِق قبا جبه مردانه که مثل مانتوهای بانوان امروزی بود چه بسا نام مانتو یک نام ...
قبا، خرقه، ، روپوش مردانه
قبا، ، خرقه، روپوش لباس مردانه
سبزوار قتلگاه سهراب یل و محل دفن این پهلوان ناکام است منتهای مراتب نه در دوران گذشته نه حکومت بیگانه پرست پهلوی که بدروغ شعار وطن پرستی میداد و ده مت ...
پنهان کاری در اصل پنهان داری است ولی در خراسان دوشوداری میگویند
پنهان
یک عده قلیل و اندکی اگر گیو را بد تلفظ کنند از آن جمله بلاد بیهق وسبزوار هم به مدفوع بجای گه گی میگویند نه گیو پس این دلیل نام زشت برای یکی از اسطوره ...
کسیکه پدر مشخصی ندارد وابل مخفف ابول است که عرب تا اولین فرزند بدنیا می آید آن فرد را پدر آن فرزند بجای اسم میخوانند مانند ابوالقاسم ابولفضل ولی ابو ...
کلپائی، سرازیری، شیب روبپائین
کَلِّپا. سراشیب
سرنگون، ، ، سرازیر
kalepa=� کَلِّپا =سرازیر ، ، ، کلپا درست است و سرازیر در فرهنگستان اول هدیه تحفه آن فرهنگستان استو قبل از ان ما واژه سرازیر نداشتیمو بجاش سرنگون داشت ...
پل در هرکجا و در هر ابزاری آمده خود وسیله است که توسل به این واژه پارسی آسانی را برای ما میسر میسازد و عبور از روی آن از میسرات است مثلا بر روی رودخا ...
شتاب چقدر بشتو داری یعنی چقدر شتاب داری بشتو. با اشتو متفاوت است بشتو شتاب و سرعت عمل است ولی اشتو عجول و با عجله است درست مثل خود واژ ه عجیل و عجول ...
زمین زمینه و بوم نقاشی هم چون زمینه نقش برای نقاش است بوم نام گرفته حضرت سیخ اجل سعدی علیه الرحمه میفرماید. وگر پای اخلاص در بوم نیست اگر خالصی نیت ...
veshun وقتی شخصی خوب پذیرائی میشود و یا اسبی در رفاه کامل به آذوقه او برسند میگویند آخورش وِیشوَن یا اِیشوَن است این واژه اوستایی است و هنوز هم کار ب ...
جغد بوم کوف شباهنگ بلبل و مرغ سحر نیست بلکه بوم و جغد شوم است که از سر شب تا صبح در ویرانه ها میکچد و آوای غم انگیزی داردفغان کین لولیان شوخ چشم کار ...
terengمیوه کال و نارس قوزه، غوزه، یا پنبه را که هنوز دهان باز نکرده ترنگ میگویند فکر کنم چون بشکل سر چلپاسه یا کلپاسه است ترنگ میگویند زیرا وقتی تازه ...
قشقرق جار وجنجال و سروصدا علیه کسی سردادن
بولحه کسیکه دیوانه نیست ولی مانند انسان های معمولی وعاقل نمیتواند اظهار هویت و موجودیت کند والی فراگیری خوبی دارد ولی آموزگار خوبی هرگز نمیباشدچون گو ...
با ضمه ب و سکون لام پیوست دو هه مانندجبهه بکسی میگویند که خل مدنگ است یعنی نه عاقل است ونه دیوانه اگر در یک مجمع ویا در یک جزیره یا. کویری با او تنها ...
سرشاخه هایی است که تگرگ و طوفان در هم شکسته و سیل همه را در اولین آب خسب روی آب رها کرده و باد وموج. اب آنها را در انتهای مسیر باد در آبگیر بکناری زد ...
ب الف بامتفاوت از حرف ب وه ساکن یا صامت است زیرا آ به تنهایی درتقطیع موسیقاری هم. دوضرب ظرف زمان دارد و در تقطیع ادبی هم دو واگ یا دو واژ یا بقول عرب ...
پیشه بدون پیشه نامه یا بقول عغرب مآب ها بدون رزومه جز مکررات هفتگی است و هیچ رژیمی برایش تهیه وپیش نویس نشده است.
تالارک کریدور کوچک سالن کوچک ایوانک جمع وجور وکوچک
خصیصه یا بهتر بگویم خصوصیات ژنتیکی خود را بدیگران نسبت دادن است