پیشنهاد‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٥٣٧)

بازدید
٢,٥٠٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فن نبرد تن بتن بدو گونه در میدان که فردوسی بزرگ زیاد به ان اشاره کرده است یکی در یک نقطه پابرجا یا بقول عرب متمرکز شده و حریف را چندان بدور خود می پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل لبلاب گل نیلوفر که بر شاخه وساقه درختان و جدار و دیوار محبط و ابنیه ساختمان و عمارت می پیچد و آن را زینت میدهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شالی راکه خانمهای عهدقاجار برای حفظ از سرما و یا در زمستان عمدا برای زینت بدوی گردن می پیچیدند بعضی روی چادر که چادر و روسری را هم حفظ کند وبعضی زیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امداد گر پر جرٱت از جان گذشته که جسورانه ومتحورانه در ریزش بهمن و ویرانه های بوهمن که همان زلزله عربی است بدنبال نجات انسانهای گیر افتاده در زیرآوار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساقط شدن دیون که آقایی فرموده سقوط اجباری تهاتر نیست و تبصره لازم دارد چرا وقتی دو خواسته به یک مرجع از طرف واخواهی میشود و قاضی هم طبق نظرات کارشناس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی نشستن در طوفان ریزگرد ها یاطوفان شن وماسه یاطوفان یخچه و زمهریر با یک پتو و یا جاجیم های پشمی بصورت سه پایه ای چنان چهار گوشه رو پوش جان پناه با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چک بازی ضربه با چک به پشت چک حریف است ضربه و صدمه وآسیبی که از ضربه دست به مضروب وارد میشود چک میگویند با چک به بناگوش یا بیخ گوش یا لطمه و سیلی صورت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چک = دست و دست در اوا خر به پارسی اخیر افزوده شده است والا چک کن یعی از زیر دست همه را یک یک رد کن چکنویس کن یعنی با دست بنویس ارچک یعنی دستکش و آرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته بچه های خراسانی به جای آی که بودی هورا میگویند اورکه بیدی هوروو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان کِبُدی یا بازی آی که بودی است که در خوانش عروضی ه چسبان ساکن آخر که و، واکه واو بزرگ چسبان به ب بود نوشته هم شود با باواکه کوچک ضمه بُد نوشته می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی نام فرد آدم میشود مرد. . . ونام عام و جمع آن میشود مردم و لذا این سیوال را یکی از دوستان مطرح کرده بود و لذا با توجه به آلام و درد کاشت باتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با ارادت و مهر از همکاران صمیمی و بزرگ اندیشه که همه مثل این حقیر سال خورده با اندیشه ورزی امعان معانی دارند پس بدون تعصب طایفه و ایل خدمت به ایران ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پارسی آدم= مرد چون آدم هم نام خاص و فرد جنس مذکر است هم نام عام خلیفته الله جل وجلاله ونام عام انسانها و در پارسی فردآن میشود مردم و عام آن میشود مرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لذا در خراسان زمین هم به سر شیر که واژه غلط است قیماق میگوند سر شیر از هنرهای فرهنگستان اولماست والا در خراسان قیماق و روی شیر هم میگویند البتهمیشه ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دهن حفره به محلی گفته میشود که فوران و فرار آب داشته باشد والی دهنه چاه و دهنه کاریز و دهنه گلبه کهتازی و تاتار دهنه قلبه که شرح آن در قلبکن و غلبکن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فائقه آتشین نام اصلی گوگوش است در کودکی همراه پدر خود که نوازنده تار بوده در لاله زار کار میکرده پدر فقیدم در سفری بتهران جهت خرید سیم تار تار مشکل د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل پیلک =پیل دل = پیل شوک=شوک گر دل = دل شوک=شوک گر=و شوکر لاتین همانا شوگر و شوکگر ما بوده ولی مثل بازار و مادرو پدر و بابا کمی متغیر شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف کاه ربا انرژی مالشی الکتریسته است که انسان از چهار هزار سال پیش به آن پی برده بود ولی نر و ماده آن را نمی شناخت که به هم ممزوج کند و ولد یا فرزن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیخ ساقه بریده شده گندم و جو بدون خوشه و دانه را پیخ میگویند لذا عفونت غلیظ و نیمه خشک شده چشم که شب هنگام مانند اشک غلیظ در گوشه های چشم در خواب بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیل الکتریکی همان پیاله حاوی اسید ها یا باز ها است که آنچه مسجل است به سه قرن قبل از میلاد جام سازان و بدیه یا قدح گران پارسی که عرب دواتی یا دوات سا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قلق همان شیوه وروش پارسیاست و هرخیوانی شیوه و خوی مخصوص بخود را دارد. و هر وسیله کار کرده که از تنظیم کارخانه خارج شده وهر حیوانی که تربیت خاصی پذیرف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی عضلات گردن ورگ شَلمِه هابا خون لخته میگیرد انسان چهار چنگ مثل مجسمه میشودکه میگویند چدار شده و داروی آن روباکسین یا دولکسین ورکسابان و علاج آن ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان بالنده در حال رشد و نمو نباتات و گیاهان و اشجار استو به انسان و حیوانات واحشام هرگز تلقی نگردیده و واژه پارسیالاصل است چون به بذر زعفران که از پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی سر وسامان سر گردان بیقرار گیج وحیران حیرت زده و شگفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاسو کسیکه چاه قنات را به سمت مظهر آن سو میزند از آن جهت کانال را سو گفته اند چون در مظهر با نار و خورشید روبرو می شود. ولذا وزارت نیرو در سفره های آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دِرچه همانا درب کوچک است ولی به پنجره چون درب کوچک دارد. و به خاطر ااینکه مخفف و بدون باز شدن دهان ادا شود لذا با کسره خرف اول دِ و سکون حرف دوم ر و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هَرَسَه در خراسان زمین. خصوصا بلاد بیهق به مترسک هَرَسَه میگویند لذا اولا محمود دولت آبادی یک بازیگر سینمااز یک راهزن وشبروقطاع الطریق دزد قهرمان ساز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی شبیه بی تا و در عربی، چیز تاق و فرد هم بی نظیر میگویند ولی این واژه برای ذات اقدس الهی جلت عظمته کار برد ندارد بی همتا کاربرد دارد ولی بی نظیر کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت نگار در دفتر نیروهای های انتظامی عهد پهلوی بود که رایانه ساعت نگار نبود و افسر نگهبان با دست آنرا می نوشت و اگر کسی میخواست پارتی بازی کند میگفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انبیایعنی افرادی که نباتات تازهرسیده و نباء بزرگ و عظیم را به بشر می رسانند و بگیاه هم نبات و هم نجم میگویند چون هردو رویش دارند ستاره هم که عرب نجم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آقای قهرمانی با سلام شما شعر را خراب خوانده اید و را، ، را متصل به وق خوانده اید اگر واکه بزرگ آ متصل به ر خوانده نشود فاتحه شعر شاعر و هزاران حافظ خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بله آقای پدرام وق نامدیگر قور باغه است و چون در فرهنگ ها همه آمده من از ذکر نامش خود داری کردم و لذا شایدچون این جانور با همه بازیگوشی فاقد زیبایی اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سلام را خود قران مجید در آیه سلام یا آیه 56سوره مبارکه احزاب تفسیر کرده و لذا باز خود نبی مکرم هم در پرسش عربها که گفتند چگونه باید سلام کنیم لذا است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه هرشب چر میکند و نمتواند چر خودرا در مشکانه خود که همان مثانه عربی است نگهدارد بیماری تکرر ادرار شب ادراری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادرار = باچُر پارسی حال ماچه بد بختیم که محاورات یک قبیله عقب افتاده و جاهل خود را زبان محاوره کل امپراطوری صفوی و افشاریه خصوصا با انقلابمشروطیه هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان بِلرند است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان بیل رند است قاشک چوبی کوچک به شکل پارو است که یک سوراخ در آخر دسته خود دارد تا بتوان با یک نخ یک و سی سانت کشاورزان به تسمه کمر خود ببندند چون ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قور گردی بیرون زده محدب و به بیرون زدگی فتق میگویند قور و قوری چون دور تا دور محدب است این نام را گرفته و قور معرب یا مغولی گور است چون هنوز در سبزوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنگان جنگده رزمنده ودلیر که نام روستایی در مرز شرقی کشور که از بلاد خواف و ازحرف ن آخر آن میفهمیم کهقدیمی و قبلاز اسلام است و یک جنگان هم در آن سوی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تکوین در عربی همان کن فیکون است تا حضرت پرورگار جل و جلاله بفرماید کن که در پارسی به معنی میشود است و فیکون ف در اوال هر واژه عربی تاکید است مانند ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جناب در عربی به کسی گویند که در جنب و کنارش و گردادش کسی همتا ندارد و این واژه در پارسی بزرگوار است. . لذا همسادگان را هم جناب و جمعشان را اجانب میگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متِّرِنگ= چلپاسه، کلپاسه سوسمار آفتاب پرست آن چلپاسه هایی که دمشان سم کشنده سیناور خالص است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شکی در نامهای نکوی بهمن نیست و همهدر بالا توصیف آمدهولی متاسفانه هیچکدام بر لرزه و تزلزل برف و بوهمن که یا فاجعه و نام پارسی زلزله است اشاره نکردهاند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

با سلام و ارادت سپاسگزاری مرا پذیراگردید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چرا نام مصیب مهرآشیان را از بالای پیشه نامه حذف کرده اید تا کنون چندین بار این عمل را تکرار کرده اید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تن بی جان پیکر بی جان وبدون علامت حیات که مشخصه آن تنفس و ضربان قلب است انسان مرده نعش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی چیز، مهره شکسته ( کمرشکسته زندگی ) درویش، صافی، صوفی، عابد عاقبت طلب کسیکه ستون فقراتش زیر بارزندگی خمیده واین نام مقدس فقرا و دراویش نعمت الهی وچ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پیشه نامه چون پیشه و فن آوری شخص درآن گویا است و کارنامک نه پارسی است ونه درست است چون یک واژه من درآوردی است و کار رنجبری برای رفاه و حاجت و نیاز را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سئوال کننده نیاز، نیاز مند، متکدی، و گدا، ، ، در فرهنگ ایران زمین برای انسان حرمت و احترام قائل بودند و لذا برای حفظ آبروی نیازمند واژگان را در لفافه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سایل سیلان کننده سیال وآن واژه سئوال کننده سائل است که با عین کوچک روی ی باینگونه ئ نوشته میشود پس ماده سیال وروان است