پیشنهادهای محمد م (٥٥)
جشن پانزدهمین سال تولد یک دختر و عبور او از مرحله کودکی به بزرگسالی که معمولا همراه با شادی و پایکوبی و برگزاری یک پارتی است ( بیشتر در آمریکای لاتین ...
زمین بازی فوتسال ( زمین فوتبال داخل سالن )
A design classic is an industrially manufactured object with timeless aesthetic value. It serves as a standard of its kind and remains up to date reg ...
شاعر ترانه سرا
فیله سینه مرغ
کاهش
فرسایشی
ما احتمالا به دردسر افتادیم ( بخاط کاری که انجام داده ایم )
وسایل الکتریکی با وجود خاموش بودن جریان الکتریکی مصرف می کنند . این عبارت به معنای مصرف این نوع جریان الکتریسیته ( استفاده در حالت خاموشی ) بکار برده ...
افزایش
1 - داشتن رابطه جنسی با جنس مخالف A lot of the college kids on spring break in Florida do nothing but get drunk and get screwed 2 - فریب خوردن ( در ...
این صفت همراه با communication دارای کاربرد خاصی در مباحث مدیریت پروژه می باشد : Osmotic Communication به معنای روابطی در محیط کار است که در آنها اطل ...
معادل ز گهواره تا گور ( از رحم مادر تا گور )
در تقابل با ، در برابرِ Practical knowledge as oppose to theoretical knowledge
تضاد داشتن
Surrogacy is an arrangement, often supported by a legal agreement, whereby a woman agrees to become pregnant and give birth to a child for another pe ...
چند راهی برق به عنوان مثال power strip with USB ports و . . .
نکات مثبت و منفی موافق و مخالف
کلمات meter و metre هر دو به یک معنا بوده و کلمه metre در زبان بریتیش استفاده می شود و meter در زبان امریکن . اما در زبان بریتیش meter به معنای کنتور ...
یهو یادم افتاد که . . . با اضافه کردن had و has میتونیم زمان جمله رو تغییر بدیم : It had occurred to me that I forgot something at the grocery. It ...
هم راستا بودن با
یک فعل phrasal به معنی عبور با سختی زیاد از یک محیط و یا فضا می باشد. برای مثال : the plane overshot the runway and ploughed through trees before com ...
در زبان انگلیسی God - Given می تواند به عنوان معادل آن بکار برده شود
این کلمه بیشتر در قراردادهای حقوقی دیده میشود و به معنای زیر است : مبلغی از هر پرداخت کارفرما به پیمانکار که به عنوان ضمانت حسن انجام کار کسر شده و ن ...
بر اساس معنی eye catching که چشم نواز می باشد ، شاید بتوان این عبارت را گوش نواز ترجمه کرد .
پس اینطور
به افراد مسن ( به عنوان یک گروه گفته می شود ) . دقت شود که The Elderly به این معنا می باشد نه Elderly . به عنوان مثال : The city is building new hous ...
فرسایش
راحت
آشتی کردن
فعل مناسب برای برگزاری جلسه hold می باشد : hold a meeting یعنی برگزار کردن جلسه
علاوه بر معنی پیاده روی کردن و قدم زدن ، این عبارت می تواند به معنی دور شو ( یا گم شو ) نیز باشد ( در انگلیسی محاوره ای ) . یعنی معادل با go away بکا ...
به معنای شروع یک موضوع و یک بحث هم می تواند باشد . تقریبا معادل کلمات initiate و start هم می تواند باشد.
نرخ استاندارد و یا مرسوم یک کالا یا سرویس . به عنوان مثال وقتی در مصاحبه کاری حقوق مورد نظر شما پرسیده می شود ، می توان جواب داد که انتظار پرداخت go ...
هر کی دنگ خودشو بده
حرف زدن بی محتوا و طولانی ( چرت و پرت گفتن! ) She only half - listened as Ella rambled on
کلمه درست با معنی لایق دانستن و عزت و احترام esteem است نه steem
nuptial به معنای عروسی است و prenuptial به معنای قبل از عروسی . در کشورهایی مانند آمریکا ، کانادا و . . . زوجین قبل از ازدواج می توانند توافقنامه ای ...
معادل انگلیسی این فعل collect and combine است . یعنی جمع آوری و ترکیب ( اطلاعات، تصاویر و . . . )
اگر تعریف از خودم نباشد
هفت خان رستم را طی کردن I had to jump through hoops to get a visa. I was asked to prepare different kind of documents.
این کلمه به معنی کتاب جذاب و هیجان انگیز می باشد ( an exciting book ) و کاربرد Informal دارد : page - turner
روش یا تکنیکی که باعث می شود یک کار مشخص در زندگی را به شکل بهتری انجام دهید و یا مدیریت کنید . بطور خلاصه می توان گفت معادل � درس زندگی� است .
If you say that something happened the other day, you mean that it happened a few days ago.
تجربه کردن یک موضوع خاص ، امتحان کردن یک موضوع خاص : Everyone should give it a try یعنی هرکسی باید یک بار امتحانش کند ( تجربه اش کند )
جشن پانزدهمین سال تولد یک دختر و عبور او از مرحله کودکی به بزرگسالی که معمولا همراه با شادی و پایکوبی و برگزاری یک پارتی است ( بیشتر در آمریکای لاتین ...
شخص ورزشکار
این کلمه همراه با the به عنوان اسم نیز کاربرد دارد و به افراد مسن ( به عنوان یک گروه ) گفته می شود . دقت شود که The Elderly به این معنا می باشد نه El ...
تطابق داشتن ، متناظر بودن
افزایش دادن ( مخصوصا در مورد قیمت کالا یا خدمات ) Any shortage could push up prices