میلاد علی پور

خیانتکار - خون در آب :Translator of the books
Over ninety percent of the words I wrote here in this online dictionary are the ones nobody had mentioned before. I' m not here to repeat what already exists in Abadis for I' m not interested in imitating or doing something repeatedly. The only reason I work here is; my countrymen could be able to use my new suggestions
Stay classy my fellow Persians
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
it is common knowledge that١٥:٥٥ - ١٣٩٩/٠٨/٠٣ همه می دانند که، برهمه آشکار است که، بر کسی پوشیده نیست کهگزارش
14 | 0
تفنگ١٧:٣٧ - ١٣٩٩/٠٨/٠٢لطفا اطلاعات غلط به خورد هموطنان ندهیم. اینکه twang چه معنایی داره، توجیه نمی کنه که تفنگ رو از توئِنگ گرفته باشن، این مطلب با یه جستجوی ساده توی ای ... گزارش
62 | 1
stack the deck١٧:٢٥ - ١٣٩٩/٠٨/٠٢پارتی بازی کردن، تبعیض قائل شدن، ناعادلانه رفتار کردن، مهندسی کردن نتیجه ( درست مانند پرسپولیس و بابا مسعودش )گزارش
34 | 1
statute of limitation١٦:١٥ - ١٣٩٩/٠٨/٠٢مهلت مقرر ، مهلت قانونی ( زمانی که برای طرح شکایات یا اقدامات حقوقیِ خاصی تعیین می شود و تنها در آن بازه ی زمانی شکایات پذیرفته می شوند، و بعد از اتم ... گزارش
18 | 0
window١٥:٠٢ - ١٣٩٩/٠٨/٠٢مهلت، زمان، فرصت ( برای نمونه پنجره ی شکایت حقوقی، پنجره ی نقل و انتقال بازیکن و. . . )گزارش
32 | 1
hit the ground running١٠:٠٧ - ١٣٩٩/٠٨/٠٢به سرعت دست به کار شدن، به تندی در صدد انجام کاری برآمدنگزارش
46 | 1
corcraft٠٢:٥٠ - ١٣٩٩/٠٧/٢٩صنعت زندان، صنایع زندان ( به کاری گفته می شود که در زندانها به اسم بازپروری به دست زندانیان انجام می شود و در واقع درآمد حاصله از آن به جیب زندان می ... گزارش
14 | 1
تفنگ٠٩:٠٠ - ١٣٩٩/٠٧/٢٨آقا یا خانوم جدیری، لطفا بی مدرک حرف نزنید همه ی عالم و آدم می دونن که قرار گرفتن دوتا ساکن تو صامت ها خصلت زبون شیرین پارسیه. تمام اون واژه هایی که ... گزارش
126 | 5
kabab٠٨:٠٤ - ١٣٩٩/٠٧/٢٨کباب واژه ی اصیل پارسی است و مربوط به تمام اقوام ایران است، سند این گفته ی بنده را می توان در انواع مختلف کبابهایی که در جای جای مختلف ایران پخته می ... گزارش
16 | 1
gerrymandering٠٤:٤٦ - ١٣٩٩/٠٧/٢٨تخصیص ناعادلانه ی حوزه های انتخاباتی یا اعطای امتیازاتی خاص به برخی از رای دهندگان خاص، ارجحیت دادن به برخی رای دهندگان، دستکاری آرا انتخاباتی، تقلب ... گزارش
14 | 1
band together٠٧:٣٠ - ١٣٩٩/٠٧/٢٧به هم پیوستن، با هم چفت شدن، متحد شدن، کنار هم قرار گرفتن، پشت هم در آمدن، حرف ها را یکی کردن، به اتفاق نظر رسیدنگزارش
41 | 1
tellingly٠٧:١٧ - ١٣٩٩/٠٧/٢٧بدیهی است که، گویاست که، پرواضح است که، معلوم بود که، نیازی به گفتن نیست کهگزارش
9 | 1
most alarming٠٤:٤٤ - ١٣٩٩/٠٧/٢٧نگران کننده تر از همه، چیزی که بیشتر از هرچیز مایه ی دلهره و نگرانی استگزارش
12 | 1
push the envelope٠١:٠٩ - ١٣٩٩/٠٧/٢٧به محدودیت ها افزودن، گره را تنگ تر کردن، شدیدتر برخورد کردن، شرایط را سخت تر کردن، قوانین سخت تر وضع کردن، فشار را بیشتر کردنگزارش
18 | 2