پیشنهادهای مظاهر بابائی سیاهکلرودی (١٨٦)
گردش علمی a short trip that a school organizes for schoolchildren, usually during the school day, to a place of interest such as museum or art galle ...
قیمت منصفانه
شخصی که شغلش درمان درختانی است که آسیب دیده یا بیماری دارند، به ویژه با قطع شاخه ها، برای حفظ آنها.
به طور اساسی
دستگاه یخ ساز
پولی که میهمان بابت تعمیرات وسایل هتل بدهکار است ( به دلیل انجام اعمال خشونت آمیز یا بی دقتی )
( also not by a long shot ) not nearly; not at all It's not over yet—not by a long chalk. اصلاً و ابداً
احیاناً
کشور های جهان سوم
to make a quick or sudden escape به سرعت در رفتن ، سریعا فرار کردن ، فلنگ را بستن ، زدن به چاک
to become completely known, felt, or understood به طور کامل شناخته، احساس یا درک شود.
تب استخوان شکن/ سوز
با یک دندگی
با انجام کارهای بیهوده وقت را به بطالت گذراندن و هدر دادن
نگاه کردن به ویترین مغازه ها بدون قصد خرید
احساس میکنم مورد سوء استفاده/ استثمار/ بهره برداری قرار گرفتم.
از روی عادت
همینی که هست
باز ماندن، زنده ماندن
یک روز به یاد ماندنی
پتوی اطفای حریق
سامانه پاششی اطفاء حریق
احساس گناه و تاسف از کار بدی که انجام داده اید، ندامت ، پشیمانی، عذاب وجدان داشتن = ( formal ) – feeling guilty and sorry for something bad that yo ...
پیش کسی که ز تو خیلی سر است این همه پررو نشوی بهتر است.
هر چی تو بگی
پیش از آنی که به بی عقلی خود پی ببرد مال و سرمایۀ بی عقل ز دستش بپرد.
تو اول بگو با کیان زیستی، پس آن گه بگویم که تو کیستی
عالم بی عمل به چه ماند به زنبور بی عسل.
فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه.
بی پولی بد دردیه.
مسابقه یا رقابت شنا
کدام کلمه با بقیه ناهماهنگ است. ( از نظر معنایی یا گرامری )
دانشجوی مهمان
( informal ) something stupid or not true ( غیررسمی ) چیزی احمقانه یا نادرست
اهالی/ ساکنین / تبعه های
مرحله ای از یادگیری زبان که در آن کودک سخنان نامفهومی را می گوید. / سخنان نامفهوم
اهل همکاری
بینوا ، فقیر، تهیدست، بیچاره، ضعیف، مفلس
شغلی که خالی هست و شما میخواهید آن را تصاحب کنید.
حرفه ای
بسیار آسان، راحت مثل آب خوردن، بدون هیچ زحمتی
فکر کردن
اصلا مهم نیست. بیخیال
محکم در آغوش گرفتن
گل و بلبل
گوشت سنگینه؟ نمیشنوی؟
مور تپه
به حیات وحش برگرداندن
صرفا ، به تنهایی، منحصرا
نان بیات، نان مانده