پیشنهاد‌های مظاهر بابائی سیاهکلرودی (١٩٢)

بازدید
٥٨٩
تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی را نادیده گرفتن با تظاهر به ندیدن او

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فکر کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به چشم نیامدن، در نظر گرفته نشدن، نادیده گرفته شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشک شده ، سوخته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت منصفانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسابقه یا رقابت شنا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذهن خود را برگردانید ( به چیزی )

پیشنهاد
٠

بی پولی بد دردیه.

پیشنهاد
٠

فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) something stupid or not true ( غیررسمی ) چیزی احمقانه یا نادرست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to become completely known, felt, or understood به طور کامل شناخته، احساس یا درک شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شکایت نامه ، شکواییه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to make a quick or sudden escape به سرعت در رفتن ، سریعا فرار کردن ، فلنگ را بستن ، زدن به چاک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

با دقت به چیزی نگاه کردن یا خواندن، بررسی موشکافانه، مو رو از ماست کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با انجام کارهای بیهوده وقت را به بطالت گذراندن و هدر دادن

پیشنهاد
١

عالم بی عمل به چه ماند به زنبور بی عسل.

پیشنهاد
١

تو اول بگو با کیان زیستی، پس آن گه بگویم که تو کیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بینوا ، فقیر، تهیدست، بیچاره، ضعیف، مفلس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تب استخوان شکن/ سوز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کشور های جهان سوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گوشت سنگینه؟ نمیشنوی؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گردش علمی a short trip that a school organizes for schoolchildren, usually during the school day, to a place of interest such as museum or art galle ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

( also not by a long shot ) ​not nearly; not at all It's not over yet—not by a long chalk. اصلاً و ابداً

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پولی که میهمان بابت تعمیرات وسایل هتل بدهکار است ( به دلیل انجام اعمال خشونت آمیز یا بی دقتی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دستگاه یخ ساز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصلا مهم نیست. بیخیال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با یک دندگی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شخصی که شغلش درمان درختانی است که آسیب دیده یا بیماری دارند، به ویژه با قطع شاخه ها، برای حفظ آنها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

محکم در آغوش گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شغلی که خالی هست و شما میخواهید آن را تصاحب کنید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رزرو کردن میز پذیرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهالی/ ساکنین / تبعه های

پیشنهاد
٢

شاهان کم التفات به حال گدا کنند

پیشنهاد
٢

به محض اینکه نفسم سر جاش بیاد بهت می گم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهل همکاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از روی عادت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

girly - girlie

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حواس پرتی - پریشان خاطری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

می تونم روت حساب کنم؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوباره سالم و سر پا بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مور تپه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چند معنی مختلف از come on: 1. Come on, we are going to be late. عجله کن ( بجنب ) ، داره دیرمان میشه. 2. Come on, try once more. آفرین ( بارک الل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دانشجوی مهمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگاه کردن به ویترین مغازه ها بدون قصد خرید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هر چی تو بگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

احیاناً

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نان بیات، نان مانده

پیشنهاد
٣

پیش کسی که ز تو خیلی سر است این همه پررو نشوی بهتر است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

احساس میکنم مورد سوء استفاده/ استثمار/ بهره برداری قرار گرفتم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گل و بلبل