نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
succeeding generation: نسل بعدی نسل آینده آیندگان Posterit ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
future generation: نسل آینده نسل بعدی آیندگان Succeed ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
efl: مخفف: English as a Foreign Language ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
medic: ( در زبان آمرکایی ) بهیار ارتش بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feelgood: حال خوب کن مثال: Let's go see a fee ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emerging: تازه تاسیس نوظهور نوپا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cavalry: گروه نجات و یا نیروی پشتیبانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blast wave: موج انفجار دیکشنری اکسفرد: A destr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fly apart: ناگهان و به شدت به تکه های کوچک تبد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
7 eleven: نشان تجاری: سوپرمارکت های کوچکی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
currency pairs: جفت ارز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mess with sb: سر به سر کسی گذاشتن لانگمن: to dec ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chronal: زمانی، مربوط به زمان وبستر: of or ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
full blown: ( بیماری ) پیشرفته، کاملا پیشرفت کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oblique stroke: oblique line/stroke or oblique sla ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gnawing: دیکشنری هزاره: ( اضطراب، درد و . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live culture: کشت زنده میکروب در آزمایشگاه ترجم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medicine chest: جعبه کمک های اولیه first aid kit/f ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a big deal: موضوع یا اتفاقی که اهمیت خاصی دارد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joint task force: سازمان یا نیروی ویژه فعالیت های مشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on somebody’s terms: طبق شرایط/خواست یک فرد according t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catering manager: مدیر تدارکات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inundate: با سیلی/انبوهی از کمک، درخواست، تما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excursion manager: مدیر تور مدیر گردشگری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fast food outlet: همون "دکه ی ساندویچی" خودمون هست، م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bulk package: بسته بندی فله ای It is large scale ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میان رس: middle - ripening دیر رس: late - r ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
middle ripening: میان رس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late ripening: دیر رس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sugar crystallization: شکرک زدن و همچنین: Crystallization ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prey animal: prey animals are those which are hu ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smell funny: to smell odd/unusual/strange بوی عج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is anything the matter: چیزی شده؟ طوری شده؟ ?Is something ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear it alone: تنها به دوش کشیدن فقط به دوش خودت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shred of evidence: بر اساس فرهنگ هزاره: هیچ مدرکی، کو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anything more recent: اتفاق جدیدی نیفتاده؟ خبر تازه ای ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whirling dervish: درویشی در حال سماع یک درویش در حال ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slender reed: slender reed idiomatic: A person, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surpassed the expectations of: exceed ( someone’s ) expectations ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raving lunatic: بر اساس فرهنگ هزاره: دیوانه ی زنجیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don’t mean to upset you: قصدم ناراحت کردنت نیست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can abandon ship: می توانی کشتی را ترک کنی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't go i can't abandon these guys: نمی توانم بروم. نمی توانم از این رف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
l will never abandon you: هیچوقت ترکت نمی کنم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you would abandon your king and his time of need: میخواهی پادشاهت را در زمان احتیاجش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
but change does not mean that we abandon our principles: اما تغییر به این معنی نیست که ما از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
remember you said you'd never abandon your friends: یادت هست که گفتی هیچوقت دوستانت را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the coward must abandon his dignity: آدم ترسو باید از شرافتش دست بکشد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look closer the pattern will emerge: دقیق تر نگاه کن نقشه ظاهر خواهد شد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plea agreement: توافق، مصالحه plea bargain also p ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow weary: از چیزی خسته شدن to become tired or ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no rest for the weary: همچنین: There's no rest for the wea ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you met: آیا . . . را ملاقات کرده ای؟ آیا با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how thoughtful of you: بر اساس فرهنگ هزاره: خیلی لطف کردید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three course meal: "Also known as "a full course meals ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
three course meal: "Also known as "a full course meals ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ought to: بایستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain: It's a bargain ( یک ) معامله با قی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wiggle room: همچنین wriggle room آزادی عمل، قدر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meet in the middle: همچنین meet halfway به معنی: to com ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shake on it: دست دادن و به توافق رسیدن، دست دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit the rush hour: توی ترافیک گیر افتادن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nip: to go somewhere quickly or for a sh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
top floor: طبقه ی آخر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breakdown truck: معادل a tow truck و به معنی کامیون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chocolate covered raisins: Chocolate - covered raisins شکلات م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come with baggage: bring problems مشکلات را با خود یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
'tis: فرم مخفف قدیمی it is می باشد "an ol ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relieved of duty: از انجام وظیفه برکنار شدن/کردن to r ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb the heave: پایان دادن به یک رابطه ی عاشقانه، خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i'd like: می خواهم تمایل دارم I would appreci ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resist the urge: در برابر فشار/اصرار مقاومت کردن خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the oath of allegiance to: سوگند وفاداری به چیزی را ادا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take that personally: to get upset by the things other pe ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang on in there: همچنین: hang in there hang though ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set lunch: همچنین prix fixe یک خوراک کامل ( شا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coming right up: الان آماده/حاضر میشه وبستر: used b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coming right up: الان آماده/حاضر میشه وبستر: used b ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone’s word for it: همچنین take ( one ) at ( one's ) wo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone at his or her word: همچنین Take someone’s word for it ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
receding hairline: به تدریج کم شدن و عقب رفتن ( خط ) م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the onset of something: شروع چیزی ( معمولا یک چیز یا اتفاق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shock schlock movies: فیلم ترسناک آشغال/به درد نخور/درپیت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sow your wild oats: همچنین sow one's wild oats ( در ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil strike: همچنین strike gold/oil etc به معنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an oath of allegiance: همپنین pledge allegiance to
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet student: شاگرد عزیز دردانه معلم شاگرد سوگولی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one at one's word: همچنین take someone’s word for it t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the constitution: طبق قانون مطابق مقررات برطبق قوانین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
convulse with anger: همچنین convulse with rage etc از شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
debit and credit: حسابداری: بدهکار و بستانکار debits ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaunty angle: با حالتی شیک و متداول طوری که مد هس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quoted as saying: به نقل از . . . ، از زبان کسی نقل ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conventionally grown: مواد خوراکی غیر ارگانیک/غیرطبیعی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
band descriptors: معادل پیشنهادی اینجانب: معیارهای تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
domestic sphere: فعالیت ها و کارهای مربوط به داخل خا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have something against: مخالف یا بیزار بودن کسی یا چیزی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
propitious moment: لحظه مساعد/مناسب زمان مناسب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peculiar to: idiom peculiar ( to somebody/someth ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
home world: سیاره/دنیای مادری ( معمولا در داستا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the limit: تا سرحد چیزی The team performed to ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
last will and testament: وصیت نامه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infinity of space: بیکرانی فضا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rites and rituals: رسم و رسوم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
war declared: در تیتر روزنامه یا اخبار: اعلان جنگ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fresh off the press: مطبوعات/روزنامه دست اول یا تازه چاپ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your dander up: خشمگین/عصبانی کردن mainly US inform ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your dander up: خشمگین/عصبانی کردن mainly US inform ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by a stroke of luck: از روی خوش شانسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rubbish bin: سطل زباله/آشغال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
powerfully built: زورمند، قوی، نیرومند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bulletproof car: ماشین ضدگلوله
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the conclusion: در انتهای در پایان the end or fina ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pending the results: به شرط موفقیت آمیز بودن نتایج
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass the milestone: پشت سر گذاشتن یک اتفاق مهم در زندگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gift for: داشتن استعداد ذاتی برای کاری یا چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
simultaneous interpretation: simultaneous translation ترجمه همزم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no cost: free of charge بدون هزینه مجانی، را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barrel of laughs: مایه خنده ( فلانی مایه خندس ) شخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not a barrel of laughs: ناخوشایند بودن/لذت بخش نبودن a ver ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trundle past: trundle someone past trundle ( som ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn someone's thoughts to: ذهن خود را معطوف به چیزی کردن ذهن خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
within the space of: In/within the space of در عرض کمتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
figure of authority: مقام مسئول مسئول امر شخص در تصدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
figures of authority: مقامات مسئول مسئولان امر اشخاص در ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arms deal: معامله اسلحه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
requested an extension: درخواست تمدید ( مثلا برای ویزا )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alight from: رسمی: پیاده شدن از یک وسیله نقیه to ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bored stupid: خودمانی و غیر رسمی: بسیار کسل و بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bored silly: خیلی خسته و کسل very/extremely/utte ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arrivals lounge: لابی لابی در فرودگاه و یا پایانه قط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
family unit: ( تخصصی ) جامعه شناسی: ( به طور سنت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bang up to date: غیررسمی ( خودمانی ) : کاملا به روز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passport size photograph: تصویر اندازه پاسپورت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seek compensation: همچنین a compensation claim ادعای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a prestigious award: یک جایزه معتبر/پر افتخار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
viable peace: صلح پایدار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to accept: به این نتیجه/فهم/باور رسیدن مواجه ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couple of days: چند روز به صورت عامیانه: یکی دو روز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come out in spots: جوش زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come out in a rash: جوش زدن come out in spots/a rash et ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off to sleep: همچنین get off به خواب رفتن ( اینکه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
elevated blood pressure: فشار خون بالا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
elevated blood sugar levels: میزان/سطح بالای قند خون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exhibiting a rash: exhibiting a rash/spots در آوردن جو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head a team: رهبری یک پژوهش/طرح تیمی را بر عهده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weighty matters: موضوع های مهم و جدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weighty issues: موضوع های مهم و جدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run into problems: همچنین: run into difficulties/probl ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
community sentence: محکوم به انجام خدمات اجتماعی رایگان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
custodial sentence: حکم حبس تعزیری Custodial sentences ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
manslaughter resulting from culpable negligence: . . . قتل غیرعمد به سبب غفلت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incontrovertible evidence: مدرک قاطع/غیر قابل انکار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blatantly obvious: کاملا واضح، باوقاحت اشکار ( در موار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loosely based on: تاحدودی بر اساس . . . to develop ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is alleged that: گفته می شود که . . . ادعا می شود ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on appeal: بنا به درخواست تجدید نظر بر اساس در ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get somebody a fair shake: a fair shake get/give somebody a fa ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reach a plateau: به ثبات رسیدن a period during whic ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
criminal enforcement: از نظر اینجانب به معنی امور/اقدامات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an escape: idiom موفق به فرار شدن to succeed i ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make somebody’s acquaintance: به make someone's acquaintance مرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make an offer on: همچنین: make ( somebody ) an offer ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodge a protest: British English همچنین lodge a comp ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodge an appeal: British English همچنین lodge a comp ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
judge something on its merits: همچنین judge/consider etc something ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consider something on its merits: همچنین judge/consider etc something ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on its own merits: مراجعه شود به: on its merits
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
getting out: دراومدن/آزاد شدن از زندادن یا یک مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nomadic life: همچنین a nomadic existence زندگی آو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nomadic existence: همچنین a nomadic life زندگی آواره، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
police harassment: سواستفاده ی پلیس از قدرت و اختیارات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marrying kind: اهل ازدواج ازدواجی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not the marrying kind: اهل ازدواج نبودن ( شخص ) که قصد ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not be the marrying kind: اهل ازدواج نبودن ( شخص ) که قصد ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't fancy being: تمایلی ندارم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the interests of somebody: به to be in the interests of someon ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the interests of someone: به نفع کسی بودن British English to ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m telling you: به i can tell you مراجعه شود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i tell you: به I can tell you مراجعه شود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nomadic tribes: قبایل کوچ نشین/بادیه نشین/کوچ گرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurl abuse at someone: همچنین hurl abuse/insults/accusatio ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurl accusations at someone: همچنین hurl abuse/insults/accusatio ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the grapevine has it that: گفته ها/شنیده ها از این حکایت دارند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell somebody’s fortune: مراجعه شود به tell someones’s fortu ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell your fortune: مراجعه شود به tell someones’s fortu ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell someones’s fortune: همچنین tell your fortune طالع کسی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
underprivileged children: کودکان کمتربرخوردار کودکان محروم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pronounce dead: به صورت رسمی مرگ کسی را اعلام کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
impart knowledge: انتقال دانش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
protest innocence: protest/maintain your innocence اص ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
profess ignorance: ادعا/اظهار/ابراز بی اطلاعی یا بی خب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
justice minister: وزیر دادگستری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tv commercial: تبلی/آگهی تلویزیونی Television adve ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw criticism: برانگیختن انتقاد موجب انتقاد شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attract criticism: رجوع شود به draw criticism
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
provoke criticism: رجوع شود به draw criticism
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take up office: US: take office پذیرفتن و یا به عهد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
education commission: Officially known as the Internation ...
١ سال پیش
١