نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prospect: prospect for گزینه مناسب برای یک شغ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wasp: آقای مجید دوست عزیز که نوشتید "زنبو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blatantly obvious: کاملا واضح، باوقاحت اشکار ( در موار ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay off staff: تعدیل نیرو کردن the act of dismissi ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial accounting: حسابداری مالی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel down: unhappy or sad DEPRESSED, DEJECTED ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ostentatious: ظاهرنما، زرق و برق دار، پر جلوه exc ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the offensive: همچنین go on the offensive اقدام به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beauty contest: همچنین Beauty pageant که معمولا در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
incumbent: ( مقام مسئول، رییس جمهور، دولت و . ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shake on it: دست دادن و به توافق رسیدن، دست دادن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tread: Tread carefully/warily/cautiously/g ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
storm out: فقط به معنی ترک کردن مکانی با عصبان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
succeeding generation: نسل بعدی نسل آینده آیندگان Posterit ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
future generation: نسل آینده نسل بعدی آیندگان Succeed ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fragile: زودرنج
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stage: این واژ ه در معنی "برگزاری/برپا کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
in so doing: thereby in doing so consequently به ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commodity: کالا یا ماده خام قابل خرید و فروش ( ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go past: If time elapses, it goes past در ای ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do a degree: do/take a degree in something گذران ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
snort: ( باد را با خنده و خشم از دماغ بیرو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cast light on: پرده برداشتن از یک حقیقت، ماجرا، ات ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shithole: آشغال دونی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
first floor: North American: the ground floor of ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diatribe: از نظر اینجانب در زبان عامیانه و خو ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
receding hairline: به تدریج کم شدن و عقب رفتن ( خط ) م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lobotomy: معنی: نوعی جراحی مغز که در گذشته بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
efl: مخفف: English as a Foreign Language ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pledge of allegiance: سوگند وفاداری به پرچم آمریکا که معم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run dry: ( چشمه /رودخانه ) خشک شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gasp: نفس شبیه آه کشیدن بخاطر تعجب و نگرا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
full of it: الکی حرف زدن، چرت و پرت گفتن، اغراق ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in record numbers: بیش از هر زمانی بیشترین حد تاکنون د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affix: to attach or fasten ضمیمه کردن، پیو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
medic: ( در زبان آمرکایی ) بهیار ارتش بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
publicist: مسئول تبلیغات ( برای یک شخص، کالا و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feelgood: حال خوب کن مثال: Let's go see a fee ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emerging: تازه تاسیس نوظهور نوپا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oblitrate: خانوم شیدا و آقای Ali t، واژه صحیح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk show: گفتگوی تلویزیونی با چهره های مشهور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cavalry: گروه نجات و یا نیروی پشتیبانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
find it hard: I find it hard سختمه برام سخته to f ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
muffle: شدت، وضوح و یا شفافیت چیزی را کم کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spate: موجی از حجمی از
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blast wave: موج انفجار دیکشنری اکسفرد: A destr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fly apart: ناگهان و به شدت به تکه های کوچک تبد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fly apart: ناگهان و به شدت به تکه های کوچک تبد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stand by: نظامی: آماده باش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
7 eleven: نشان تجاری: سوپرمارکت های کوچکی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
currency pairs: جفت ارز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fragmentation grenade: نارنجک دستی hand grenade
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mess with sb: سر به سر کسی گذاشتن لانگمن: to dec ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mess with sb: سر به سر کسی گذاشتن لانگمن: to dec ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chronal: زمانی، مربوط به زمان وبستر: of or ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
full blown: ( بیماری ) پیشرفته، کاملا پیشرفت کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oblique stroke: oblique line/stroke or oblique sla ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on board: هنگامی که کاپیتان در هنگام صحبت با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miserable: بسیار غمگین/نگران/ناراحت very/extr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gnawing: دیکشنری هزاره: ( اضطراب، درد و . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gnawing: دیکشنری هزاره: ( اضطراب، درد و . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cavalry: گروه نجات و یا نیروی پشتیبانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cavalry: گروه نجات و یا نیروی پشتیبانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dash out: آریان پور: ( ناگهان و به سرعت ) حرک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fold: گروه/دسته/افراد/اجتماع دارای هدف و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live culture: کشت زنده میکروب در آزمایشگاه ترجم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
show one's hand: نقشه یا برنامه خود را افشا کردن/آشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medicine chest: جعبه کمک های اولیه first aid kit/f ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a big deal: موضوع یا اتفاقی که اهمیت خاصی دارد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joint task force: سازمان یا نیروی ویژه فعالیت های مشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upset the apple cart: idiom, informal آرایان پور: کارها ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upset the apple cart: idiom, informal آرایان پور: کارها ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on somebody’s terms: طبق شرایط/خواست یک فرد according t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catering manager: مدیر تدارکات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inundate: با سیلی/انبوهی از کمک، درخواست، تما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excursion manager: مدیر تور مدیر گردشگری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fast food outlet: همون "دکه ی ساندویچی" خودمون هست، م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bulk package: بسته بندی فله ای It is large scale ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میان رس: middle - ripening دیر رس: late - r ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیر رس: late - ripening
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
middle ripening: میان رس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late ripening: دیر رس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در نظر گرفتن: Take ( something ) Into Considerati ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shelf life: قابلیت نگهداری مدت زمان نگهداری و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sugar crystallization: شکرک زدن و همچنین: Crystallization ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
side dishes: همان "مخلفات" خودمان مثل سبزی سالاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prey animal: prey animals are those which are hu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choke point: تنگراه یا گلوگاه استراتژیک وبستر: ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smell funny: to smell odd/unusual/strange بوی عج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
security: حراست Does campus security know yo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
assemble: گاهی به معنی "تشکیل دادن" به مثال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
defect: عارضه نارسایی heart defect = عارض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
denounce: denounce to بر اساس دیکشنری هزاره: ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is anything the matter: چیزی شده؟ طوری شده؟ ?Is something ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear it alone: تنها به دوش کشیدن فقط به دوش خودت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shred of evidence: بر اساس فرهنگ هزاره: هیچ مدرکی، کو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concrete evidence: مدرک مستدل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anything more recent: اتفاق جدیدی نیفتاده؟ خبر تازه ای ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm flattered: گاهی ممکن است معنی "خوشم اومد" یا " ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whirling dervish: درویشی در حال سماع یک درویش در حال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vocabulary: دامنه ی لغات دامنه ی واژگان در زبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slender reed: slender reed idiomatic: A person, ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surpassed the expectations of: exceed ( someone’s ) expectations ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trustworthiness: بر اساس فرهنگ هزاره: اعتبار قابلیت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
at capacity: با حداکثر ظرفیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strictly: I'm here in a strictly journalistic ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raving lunatic: بر اساس فرهنگ هزاره: دیوانه ی زنجیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
harvest festival: جشنواره برداشت محصول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
denature: بی اثر کردن with an absorbing agen ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don’t mean to upset you: قصدم ناراحت کردنت نیست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can abandon ship: می توانی کشتی را ترک کنی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't go i can't abandon these guys: نمی توانم بروم. نمی توانم از این رف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
l will never abandon you: هیچوقت ترکت نمی کنم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you would abandon your king and his time of need: میخواهی پادشاهت را در زمان احتیاجش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
but change does not mean that we abandon our principles: اما تغییر به این معنی نیست که ما از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
remember you said you'd never abandon your friends: یادت هست که گفتی هیچوقت دوستانت را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the coward must abandon his dignity: آدم ترسو باید از شرافتش دست بکشد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look closer the pattern will emerge: دقیق تر نگاه کن نقشه ظاهر خواهد شد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emerging: تازه تاسیس نوظهور نوپا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toothless: بر اساس فرهنگ هزاره: ( قانون ) فاق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plea agreement: توافق، مصالحه plea bargain also p ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow weary: از چیزی خسته شدن to become tired or ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no rest for the weary: همچنین: There's no rest for the wea ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you met: آیا . . . را ملاقات کرده ای؟ آیا با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thanks a million: بی نهایت ممنونم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how thoughtful of you: بر اساس فرهنگ هزاره: خیلی لطف کردید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how thoughtful of you: بر اساس فرهنگ هزاره: خیلی لطف کردید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three course meal: "Also known as "a full course meals ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
three course meal: "Also known as "a full course meals ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put another way: به طرز دیگری بیان کردن طور دیگری گف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come again: چی گفتی؟ دوباره بگو ( یید ) ، دوبار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ought to: بایستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain: It's a bargain ( یک ) معامله با قی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come down: کم کردن قیمت، پایین آوردن قیمت to a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wiggle room: همچنین wriggle room آزادی عمل، قدر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meet in the middle: همچنین meet halfway به معنی: to com ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meet in the middle: همچنین meet halfway به معنی: to com ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shake on it: دست دادن و به توافق رسیدن، دست دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit the rush hour: توی ترافیک گیر افتادن/کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nip: to go somewhere quickly or for a sh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
first floor: North American: the ground floor of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
top floor: طبقه ی آخر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breakdown: breakdown truck معادل a tow truck و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breakdown truck: معادل a tow truck و به معنی کامیون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breakdown truck: معادل a tow truck و به معنی کامیون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feelgood: حال خوب کن مثال: Let's go see a fee ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chocolate covered raisins: Chocolate - covered raisins شکلات م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come with baggage: bring problems مشکلات را با خود یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
'tis: فرم مخفف قدیمی it is می باشد "an ol ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take the offensive: همچنین go on the offensive اقدام به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
relieved of duty: از انجام وظیفه برکنار شدن/کردن to r ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb the heave: پایان دادن به یک رابطه ی عاشقانه، خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run: I have to run باید بروم، باید عجله ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nickname: Nickname دقت کنید که این کلمه سرهم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
available: آقای وحید به معنای "در دسترس" هست. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
great: گاهی به معنی بلند A great wailing ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
golden oldie: ( بخصوص آهنگ ) همان "زیرخاکی" خودما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i'd like: می خواهم تمایل دارم I would appreci ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rehabilitate: در مورد زندانیان: باز پروری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
efl: مخفف: English as a Foreign Language ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overgenerous: سخاوتمند، بسیار دست و دل باز، بسیار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resist the urge: در برابر فشار/اصرار مقاومت کردن خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resist the urge: در برابر فشار/اصرار مقاومت کردن خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the oath of allegiance to: سوگند وفاداری به چیزی را ادا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take that personally: to get upset by the things other pe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to know: to learn, to discover ( a new fact ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grave situation: موقعیت بسیار خطرناک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang on in there: همچنین: hang in there hang though ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
better luck next time: با سلام. در اینجا luck لزوما به معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prix fixe: همچنین set lunch به معنی یک خوراک ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set lunch: همچنین prix fixe یک خوراک کامل ( شا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coming right up: الان آماده/حاضر میشه وبستر: used b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coming right up: الان آماده/حاضر میشه وبستر: used b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cash on delivery: پرداخت در محل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draw lots: همچنین draw straws یا cast lots
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone’s word for it: همچنین take ( one ) at ( one's ) wo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone at his or her word: همچنین Take someone’s word for it ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mc: مخفف: Master of Ceremonies هم معنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
receding hairline: به تدریج کم شدن و عقب رفتن ( خط ) م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the onset of something: شروع چیزی ( معمولا یک چیز یا اتفاق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shock schlock movies: فیلم ترسناک آشغال/به درد نخور/درپیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
feather one's nest: از نظر اینجانب دو معادل در زبان فار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feather one's nest: از نظر اینجانب دو معادل در زبان فار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fan out: ( معمولا در مورد گروه جست و جو ) از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
salvation army: the Salvation Army ( UK informal th ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sow your wild oats: همچنین sow one's wild oats ( در ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sundae: دسر بستنی با مغز، میوه و شکلات تلف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil strike: همچنین strike gold/oil etc به معنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an oath of allegiance: همپنین pledge allegiance to
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet student: شاگرد عزیز دردانه معلم شاگرد سوگولی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one at one's word: همچنین take someone’s word for it t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the constitution: طبق قانون مطابق مقررات برطبق قوانین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
convulse with anger: همچنین convulse with rage etc از شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bigot: افراطی و متعصب فردی که اعتقادات و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
debit and credit: حسابداری: بدهکار و بستانکار debits ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaunty angle: با حالتی شیک و متداول طوری که مد هس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quoted as saying: به نقل از . . . ، از زبان کسی نقل ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conventionally grown: مواد خوراکی غیر ارگانیک/غیرطبیعی ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
band descriptors: معادل پیشنهادی اینجانب: معیارهای تو ...
١ سال پیش