تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقل توو سرش نیست مغزش معیوبه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Generally speaking

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مدت طولانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

باشه بابا، خب حالا ( به حالت دلخوری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مترادف های but: Although However Nevertheless Still Though Yet

پیشنهاد
٧

اگه حافظه م خوب یاری کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

عاشق سفر بودن - یه جا بند نبودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تا دیر وقت بیدار ماندن - شب زنده داری کردن

پیشنهاد
٨

خیلی بهم خوش گذشت

پیشنهاد
٤

نم پس نمیده - خیلی پنهان کاره

پیشنهاد
٦

اصلا برام اهمیتی نداره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی ماشین دو نفره کوچک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

توی شک و تردید نباش - مردد نباش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اخم و تخم نکن - قیافه ناراحت به خودت نگیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

کم کاری نکن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستی خاله خرسه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کرم نریز - مسخره بازی در نیار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در علوم کامپیوتر یکی از تکنیک های ( الگوریتم های ) پردازش زبان طبیعی است. این الگوریتم از یک مدل شبکه عصبی برای یادگیری وابستگی کلمات از یک مجموعه مت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نزدیک بود ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

حماقت محض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جدی میگی؟ راست میگی؟

پیشنهاد
٦

سلیقه خوبی در چیزی داشتن مهارت خوبی در چیزی داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

قیمت خیلی بالا - قیمت نجومی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مترادف های hence: As a result So Therefore So then Consequently Subsequently

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

عاشقتم - خرابتم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

زدی زیر قولت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

من مرد عملم نه حرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آبروی کسی رو بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چه خوب شد که. . . چه کار خوبی کردیم که. . . مثال: It's just as well that we go there

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عذاب وجدان دارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بریم یه چیزی بخوریم Let's get something to eat

پیشنهاد
٥

گواهی عدم سو پیشینه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خدا صبرت بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پول جمع کردن - ذخیره کردن پول مثال: We're trying to put by for a new car

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کنار گذاشتن اختلافات گذشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

این جمله نشان از هوایی بارانی و طوفانی پیش رو داشتن است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تغییرات قابل توجه - تغییرات چشمگیر

پیشنهاد
١٣

پیامدهای بسیار زیاد - عواقب گسترده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مفید بودن، تاثیر مثبت داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اهلش نیستم - این کار یا این چیز باب میل من نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

نمیفهمی - نمیتونی تشخیص بدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

خارج از حد رفتار کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

جا زدن - از زیر چیزی در رفتن - کناره گیری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بدگویی کردن از کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خودت رو به نادانی نزن - خودت رو به خریت نزن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خوب کسی را گفتن - از کسی تعریف کردن مثال: I always speak highly of you همیشه ازت تعریف میکنم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انتظار وقوع چیزی را داشتن He didn't see that coming او انتظار این اتفاق رو نداشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شیفته و عاشق کسی بودن I've been smitten with you since last year

پیشنهاد
٧

به طور غیرمنتظره با چیزی یا کسی مواجه شدن - بدون آمادگی با چیزی یا کسی روبرو شدن - غافلگیر کردن مثال: The security guard caught the thieves off balan ...

پیشنهاد
٨

وظیفه و کار سنگینی را به کسی تحمیل کردن I don't want to burden you with my work

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

از ته دل آرزوی چیزی را داشتن - اشتیاق چیزی را داشتن I long for that sport car

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ذهن رو مشغول چیزی کردن - حواس رو به چیزی جمع کردن He's trying occupy his mind with reading romance novels

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرد خیلی جذاب و خوش چهره

پیشنهاد
٤

کسی را به زندگی امیدوار کردن - جان تازه بخشیدن به کسی مثال: Being with you bring me back to life

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به خوبی در میان گروهی پذیرفته شدن و جا باز کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فهم و درک بالا داشتن - شعور بالا داشتن - فهمیده بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که خود را وقف انجام کاری کرده - علاقمند - کوشا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هوس چیزی کردن مثال: I got an urge for pizza last weekend

پیشنهاد
٣

دود از کنده بلند میشه

پیشنهاد
٧

There's life in the old dog yet

پیشنهاد
٩

دود از کنده بلند میشه ( سرزندگی و انرژی داشتن در سنین بالا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

نسخه تازه منتشر شده فیلم و کتاب و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کسی را عصبانی کردن - کسی را ناراحت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خودتو بپوشن مثال: بیرون سرده، خودتو بپوشون it's freezing out there, bundle yourself up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به دل نگیر - ناراحتش نشو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو کفتم - تو نختم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

من نشئه ام

پیشنهاد
٣

با همدیگه مو نمیزنید - خیلی شبیه هم هستید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فضولی موقوف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گند زدیم - گاومون زایید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شهامت و جراتشو ندارم - عرضشو ندارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تو بی حیایی - تو بی شرمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مست و پاتیلم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حوصله م پوکید - حوصله م حسابی سر رفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دیوانه شده ام - رد داده ام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرم خیلی شلوغه - وقت سر خاروندن ندارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از دهنم پرید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این حقیقت ماجرا نیست

پیشنهاد
٣

دنبال نخود سیاه فرستادن

پیشنهاد
٤

به ما نمیخوری - مال این حرفا نیستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چشمام سیاهی میره سرم گیج میره

پیشنهاد
٥

پشت سر کسی حرف زدن - غیبت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مترادف های because: Due to Owing to Since As a result of Now that As

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اینجا چه خبره؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - پر و مملو شده از چیزی 2 - درگیر مساله ای بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سوار آسانسور شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی تاریکه

پیشنهاد
٣

میدونم چی میگی - میفهمم چی میگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نه از نظر من

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفهمیدم چی شد - نفهمیدم قضیه چی بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

منظورمو نفهمیدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

وزارت کشور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وزارت تعاون

پیشنهاد
٢

وزارت رفاه و تامین اجتماعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وزارت نیرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

روی هم رفته - جمعا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طعم کنایه و تمسخر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تاخیر موردی - گهگاهی دیر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درباره این موضوع - در این حیطه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودستایی نباشه - فخرفروشی نباشه - تعریف از خود نباشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسی که لباس قدیمی و خز میپوشه - آدم غیرمعمول - آدمی با روابط اجتماعی بد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

هنگام گفتن: طرف رو داشته باش، اینو نگاه ( به حالت تمسخر ) مثال: Get a load of him, full of himself آقا رو داشته باش، خیلی خودشو میگیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

perish the thought

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی میل نبودن i wouldn't mind seeing her again بدم نمیاد ( بی میل نیستم ) که دوباره ببینمش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در یک محل - در یک جا مثال: i bought everything in one stop همه چیز را در همان جا خریدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بخشی از خطبه عقد انگلیسی به معنی باشد که ( امید است که ) در آرامش و صلح و صفا برای هم بمونید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

نوعی صبحانه که شامل تخم مرغ عسلی و نوعی نان تست است

پیشنهاد
٦

burnt child dreads the fire

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

من صندلی جلو میشینم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

نادان - احمق a stupid person

پیشنهاد
٥

بین خودمون باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

impatiently

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

معایب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

حالا که بحثش شد. . . حالا که راجبش حرف میزنیم. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ده دلار شرط میبندم که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خوابگاه دانشجویی دخترانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بوم سم شناسی - سم شناسی زیست محیطی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

احمق - نادان i feel like a perfect arse احساس میکنم واقعا احمقم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

اوه زرشک - اه لعنتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

اوه خدای من

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از قدیم تا الان از گذشته تا حالا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Bundle up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Hang out