پیشنهادهای مَعصومه عَفراوی (٣٧٠)
کشتی باری، ، کشتی تجاری است که محموله، کالا و مواد را از یک بندر به بندر دیگر حمل می کند.
به عبارت ساده، ساده بگویم که. .
هیچ محدودیتی وجود ندارد و هرچیزی امکان پذیر است، محدودیت خاصی در کار نیست
کمک کردن، یاری رساندن
کنار آمدن با چیزی مثلاً: you must come to terms with this fact یعنی: باید بااین حقیقت کنار بیایید، یا این واقعیت را بپذیرید که. .
به طور خلاصه، خلاصه، خلاصه اینکه
کاسب صاحب کسب و کار
به نظرِ بسیاری از مردم از نظرِ بسیاری از مردم
تومان یکای شمارش و یکای پول نیمه رسمی ایران است.
چطوری رفیق ( یه جور سلام غیررسمی )
سلام رفیق
دریک چشم بهم زدن، به سرعت اتفاق افتادن ( چیزی مثل معجزه )
چشمانش برقی زد ( از هیجان، یا شادی )
بفرمایید یا خدمت شما
املاک و مستغلات
خلاصه اینکه، به طورخلاصه بگویم. .
افزودن، اضافه کردن
ملک مسکونی
شغل دولتی
احمقانه، ابلهانه، از روی حماقت Stupid things :کارهای احمقانه
خطوط هوایی، شرکت های هواپیمایی
سرتاسر جهان، در سراسر جهان
جهانی، کلی، سراسری
آدم سست عنصر، آدم بی پشتکار
تعمیرکار خودرو، متخصص مکانیک خودرو
نظام آموزشی، نظام آموزش و پرورش
تعدد وظایف چند وظیفگی
بی اهمیت
زمان حال
مفرط اندیش
زهکش پنجه ای
پذیرای چیزی بودن
زمانی را صرف چیزی کردن
اغماض: چشم پوشی، نادیده گرفتن
آرایشگاه، سالن آرایش
زشت، رکیک، ناپسندیده، زننده
بازنشستگی، باز ایستادن از کاری، بازنشسته شدن
نور کم، روشنایی اندک توبعضی کشورها برای مخفف کردن یه سری اسم هاهم استفاده میشه مثل سوسن
اثر نظاره گر اثر مشاهده گر اثر ناظر
مواجه شدن با
نوه فرزند دختر یا پسرتان
خواستار
اصالت
مایوس نشو ناامید نشو
سجده کردن
جمع علت به معنای دلیل علل=دلایل، اسباب
طرح تسهیلات
سلبی= منفی ایجابی=مثبت
رویداد رخداد مسابقه
از a به b رسیدن