پیشنهادهای مَعصومه عَفراوی (٢٤٥)
مواجهه، در معرض قرارگرفتن
عملکرد بهتری داشتن
استدلال، دلیل آوردن، گواه آوری، دلیل، برهان
مربوط به حساب، محاسباتی
روانشناسی عصب شناختی، عصب روانشناختی
عُروقی
به دلیل، به علت، ناشی از، در نتیجه ی. .
اجبار، فشار، محدودیت، توقیف، قید، مانع یک نوع تحمیل کننده به سیستم است و موضوعاتی که باید به گونه ای صحیح در سیستم نگهداری شوند را نشان می دهد. د ...
تغییرپذیری، تنوع، قابلیت تغییر
گذشته ی have به معنی داشتن یه معنی دیگه اش وادارکردن، واداشتن هستش I had him study the book من او را وادار به مطالعه ی کتاب کردم
نظارت، مراقبت، سرپرستی
قیاس پذیر، قابل مقایسه، مطابق، مشابه
پلیس، پاسبان
مشخص شد که. .
صرع، تشنج صرع نوعی اختلال در سیستم عصبی مرکزی ( عصبی ) است که در آن فعالیت مغز غیرطبیعی می شود، این عارضه باعث تشنج یا رفتار غیر معمول، بروز احساسات ...
بزرگسالان جوان
boggle: غرق در شگفتی شدن drown: غرق شدن در آب shipwreck , sink: غرق شدن کشتی
سد، آب بند، مسدود کردن ، سد ساختن ، مانع شدن یاایجاد مانع کردن ، محدود کردن
به همین نحو، به همین ترتیب
قانع کننده، متقاعد کننده
در ساده ترین حالت ممکن ؛ اندکی؛ به طور حداقل؛ کمترین
ناآشنا، نامأنوس
درمانی، شفابخش
عبارت مصطلح ، جمله مرسوم درگفتگو، زبان عامیانه
پس از جراحی
بی قراری، بی طاقتی، بی تابی، بی صبری، عدم تحمل
فشارخون بالا، پرفشاری خون، افزایش دهنده فشار خون
از شنیدن . . . خوشحالم خوشحالم که شنیدم. . .
رایگان، مجانی، مفتی، بدون هزینه
درحال آمدن، پیش رو، ورود ، نزدیک شدن ، ظهور نویدبخش ، در راه رسیدن به شهرت یا موفقیت ؛ نزدیک شدن ، بعدی ، قریب الوقوع یک رویداد که به زودی اتفاق می ا ...
مختل شده، دچار اختلال، خراب، معیوب
Thanks God
گلزن، امتیازگیرنده، امتیازدهنده
در نتیجه ی. . ، به علتِ
درصد
پیشگو، پیش بین، عامل پیش بینی کننده
پیش مرضی، پیش بیماری
به خدا قسم
روش و عملکرد بالینی
وساطت، مداخله، میانجیگری
گران، پرهزینه، پرخرج
درمان، معالجه، تغلیظ مواد معدنی ، آمایش ، عمل آوری ، عملیات
دیداری فضایی
روان سنجانه
توضیح دادن، به حساب آوردن، گزارش دادن
آنالژزی بی حسی، تخفیف درد عدم حس درد بدون از دست رفتن هشیاری
پساعمل، پس از عمل، پس از عمل جراحی
اسم خاص، نام کامل، اسم واقعی
دریافتی، ادراکی
رونویسی، رونوشت، نسخه برداری