scorer

/ˈskɔːrər//ˈskɔːrə/

معنی: حساب نگهدار
معانی دیگر: حساب نگهدار

جمله های نمونه

1. Another prolific scorer is Dean Saunders.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از گلزنان پرکار دین ساندرز است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از scorer پرکار، دین ساندرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The scorer of the winning goal.
[ترجمه گوگل]زننده گل پیروزی
[ترجمه ترگمان]بهترین گلزن تیم برنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was Italy's top scorer during the World Cup matches.
[ترجمه گوگل]او بهترین گلزن ایتالیا در طول مسابقات جام جهانی بود
[ترجمه ترگمان]او در طی مسابقات جام جهانی امتیازآورترین بازیکن ایتالیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whittingham, the League's top scorer, had an off day, missing three good chances.
[ترجمه گوگل]ویتینگهام، بهترین گلزن لیگ، روز تعطیلی داشت و سه موقعیت خوب را از دست داد
[ترجمه ترگمان]Whittingham، بهترین گلزن این لیگ، روز مرخصی داشت و سه فرصت خوب را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And the only way a goal scorer can regain his touch is to keep playing.
[ترجمه گوگل]و تنها راهی که یک گلزن می تواند تماس خود را به دست آورد این است که به بازی ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]و تنها راهی که یک گل برای بدست آوردن تماس می تواند کسب کند این است که بازی را ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is joint fifth top scorer in the First Division with 1tries.
[ترجمه گوگل]او با 1 بار تلاش مشترک پنجمین گلزن برتر لیگ دسته اول است
[ترجمه ترگمان]او پنجمین گلزن برتر در بخش اول با ۱ بار تلاش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The scorer, teenager Kevin Horlock, who was making his full league debut.
[ترجمه گوگل]گلزن، کوین هورلوک نوجوان، که اولین بازی کامل خود را در لیگ انجام می داد
[ترجمه ترگمان]کوین Horlock، نوجوان (Kevin Horlock)، که اولین بازی خود را در لیگ انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Another regular scorer in the finals, veteran Paul Turner, is also in the squad.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از گلزنان ثابت فینال ها، کهنه کار پل ترنر نیز در ترکیب حضور دارد
[ترجمه ترگمان]پاول ترنر، بازیکن کهنه کار دیگر در مسابقات نهایی نیز در این تیم حضور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since then, Hull has become hockey's most prolific scorer.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، هال به پرکارترین گلزن هاکی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، هال بهترین گلزن هاکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jaha Wilson, the leading scorer against Oregon State, missed eight of his first nine shots.
[ترجمه گوگل]جاها ویلسون، گلزن برتر مقابل اورگان استیت، 8 ضربه از 9 شوت اول خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]Jaha ویلسون، گلزن پیشتاز در برابر ایالت ارگان، هشت ضربه اول خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leading scorer Tommy Mooney netted his eleventh goal of the campaign on 38 minutes.
[ترجمه گوگل]تامی مونی، گلزن برتر بازی، یازدهمین گل خود را در 38 دقیقه به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان](تامی مونی)، گلزن پیشتاز مسابقه، در طول ۳۸ دقیقه به سمت هدف یازدهم فعالیت خود به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most influential absentee has been top scorer Brett Angell.
[ترجمه گوگل]تاثیرگذارترین غایب برت آنجل، برترین گلزن بوده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از absentee influential، Brett Angell، امتیازآورترین بازیکن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But top scorer Craig Maskell saw his weak spot-kick easily saved by Gerry Peyton.
[ترجمه گوگل]اما کریگ ماسکل، بهترین گلزن، ضربه نقطه ضعیف خود را به راحتی توسط جری پیتون مهار کرد
[ترجمه ترگمان]اما کریگ Maskell، امتیازآورترین بازیکن، نقطه ضعف او را مشاهده کرد که به راحتی توسط گری Peyton نجات یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The scorer had been given the benefit of any possible doubt.
[ترجمه گوگل]گلزن از هر شک احتمالی بهره مند شده بود
[ترجمه ترگمان]بهترین گلزن این دوره تردید را از هر گونه تردید احتمالی محروم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حساب نگهدار (اسم)
scorer

انگلیسی به انگلیسی

• (sports) one who scores a point or goal; one who keeps track of the score of a game
a scorer is a player who scores a goal, run, or points in a match.
a scorer is also the official who writes down the score of a match or competition as it is being played.

پیشنهاد کاربران

Score
دروازه گُشا ، دَرگُشا ، دَرب گُشا
باز کُننده ی دروازه
می توان " باس " را به جای " باز " به کار بُرد :
باسَنده = باز کُننده
ارزیابی کننده، ارزشیابی کننده ، بررسی کننده
گلزن، امتیازگیرنده، امتیازدهنده
مصحح

بپرس