پیشنهادهای حمید (٧٩)
انتشارِ آلاینده
توجه، تبلیغات get/attract/receive/gain publicity مورد توجه قرار گرفتن
هدیه خداحافظی ( به کسی که کاری یا جایی رو برای همیشه ترک میکنه میدهند )
فرضیه
هر چه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند
ناجور سخت ناراحت معذب ناخوشایند
اَبر نگرانی دغدغه توده انبوه
شناور بودن معلق بودن غوطه ور بودن با ناز راه رفتن خرامیدن منتشر کردن عرضه کردن سهام یک شرکت در بورس چک بی محل کشیدن
خودرویی، ماشینی
خوب و بدش پای خودته
دچار اشتباه شدن، پف دادن بالشت با تکان دادن آن، پف دادن بالهای پرنده
دلهره
تکراریِ خسته کننده
شکلات تخته ای روکش دار
زبانی a child’s linguistic development ( رشد زبانی کودک )
مشتری مداری
نگران، پرتنش، آشفته
شریک زندگی
غرق در چیزی شدن، فرا گرفتن شگفت زده شدن، تعجب کردن خسته کردن، کلافه کردن در هم کوبیدن
خوش لباسی
توطئه، داستان، فیلمنامه، طرح، نقشه
التماس، بهانه plead guilty =اعتراف کردن به جرم plead not guilty =انکار کردن جرم enter a plea of not guilty = انکار کردن جرم
get/receive a pension =دریافت حقوق بازنشستگی یا مستمری pay into a pension =پرداخت حق بیمه private/personal pension = بیمه خصوصی state/public pensio ...
درد داشتن، زیاد خواستن، دلت واسه کسی سوختن
امیداوار کننده، خوشبینانه
آزار، اذیت، سو استفاده، ناسزا، بدرفتاری، خشونت، توهین، نقض
قتل عمد
کارمند اداری
ایده آل پنداشتن، بی عیب و نقص نشان دادن
خط مشی، دستورالعمل
سخنرانی علمی، سخنرانی آموزشی
ضد عفونی کردن
خاطرات را مرور کردن
کامل، از صفر تا صد She learned the business from the ground up او کسب و کار را از صفر تا صد یاد گرفت
مشارکت، همکاری، کمک مالی، پرداخت حق بیمه
اثر هنری، نمایشگاه، سند و مدرک
بمب هیدروژنی
افراط و تفریط
محاکمه در دادگاه
وقتی حاکمیت، حق اکثریت مردم یک کشور را برای تعیین سرنوشت کشور به رسمیت نمیشناسد
دِنج
اشعه
غیر قابل کنترل، سرتق، حرفگوش نکن
پذیرش شدن، تحویل دادن وسایل برای بررسی، زنگ زدن به کسی برای خبر دادن از خودت
به تعویق انداختن، دست به سر کردن، منصرف کردن، حواس کسی رو پرت کردن، پیاده کردن
سنتی، مرسوم
خواستن، تمنا کردن، اصرار کردن، راندن
ادعا، مطالبه، حق
عامل اصلی