پیشنهاد‌های خشایار نوروزی (٤٧٠)

بازدید
٢٠٤
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاملن در اشتباه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کاملن گناهکار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم احمق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گفتگو کردن برای انجام شدن کاری یا بدست آوردن چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

شوخی با کلمه ای که معنی دوپهلو میدهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جاساز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقطه ای که در آن کارها ( امور ) از کنترل خارج میشود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کوتاه شده ی : "Just Enough Essential Parts" ( تنها قطعه های ضروری کافی است )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دچار ستیز و ناسازگاری شدن با

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ماسماسک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شلوار خود را کثیف کردن ( بی ادبانه : به خود ریدن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یه چُرتی زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

میز کمدی بزرگ وسط آشپزخانه ( که بعضی هاشون سینک ظرفشویی هم دارن ) و دورتا دروش خالیه میگن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اقدام عملی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کِز دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نمیتوانم به خاطر بیاورم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تقویت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمک به بهبود اقتصادی بدست دولت با کمک محرکهای مالی یا پولی. ( در واقع دخالت دولتهای آزاد است در بحرانهای اقتصادی مانند بحران 2011 یا بحران کرونا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گسترش تولید و تحرک اقتصادی ( بدست دولت ) با محرکهای مالی یا پولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که از دادن مالیات فرار میکند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی خوشحال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

سخت پسند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

توان و کارایی موتور را بالا بردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برآورد قیمتی بالا دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

او مرا کاشته ( سر قرار نیومد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

وقتی در مسابقه ورزشکار به دلیلی ( آسیب دیدگی ) نمیتواند مسابقه را ادامه دهد و حریفش به آسانی پیروز میشود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اُق زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به کسی احساس ناخوشایند ( ترس یا ناراحتی ) دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر و کله کسی ( چیزی ) دوباره پیدا شدن. مانند این جمله : A serial killer who resurfaces every nine years

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمل آزادانه ( سلاح )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در نیروی هوایی : به سرعت برخاستن جنگنده و آماده نبرد شدن آن را میگویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( back foot هم نوشته میشود ) : پا پس کشیدن ، عقب نشینی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چرخ دنده ای است که تنها در یک جهت میچرخد ( یک ضامن بنام شیطانک از گرش آن در جهت دیگر جلوگیری میکند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سررسید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناهنجاری روانی ترس ( شدید و فلج کننده ) از فضای باز ( بیرون از خانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

صدای تلپ مانندی که با افتادن یک چیز سنگین پدید میاید، بگونه ی کارواژه ( فعل ) هم بکار میرود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

( واژه هایی هست که برابر درستی تو زبان ما ندارن درست مانند این واژه ) یعنی کسی که زیر چشمی و با بدبینی و احتیاط حواسش به دور و برش هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سخنان نغز و گهربار گفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک خوشانسی پیش بینی نشده بزرگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

عذاب وجدان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیولای دریا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثل لبو از خجالت سرخ شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کسی که وارد و خبره است در چیزهای سلیقه ای مانند نوشیدنی ، غذا، موسیقی و . . بگونه ای که میتواند درباره آنها داوری کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتیاد به کوکایین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لبی تر کردن ( شراب نوشیدن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسیار فراگیر و ر ایج، بسیار مردم پسند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چسپ ( نام )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

یک نفس مقدار زیادی ( بویژه آبجو ) را سرکشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوش تیپ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قایق موتوری