پیشنهاد‌های کاردۆ / Kardo (١,٥٣٥)

بازدید
٤,٥٨١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وَحشَت - زَدِگی: ترسیدگی، هراسیدگی، بیم - زدگی، دهشت - زدگی؛ نگرانی، دلواپسی، دلهرەزدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وَحشَت - زَده: ترسیده، هراسیده، بیم - زده، دهشت - زده؛ نگران، دلواپس، دچارِ دلهره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِطمینان: ١. دلگرمی، آرامش، بی - خطری، ایمنی ۲. باور، باورداشت، خوشگمانی، بیگمانی، دلپُری، آسودەدلی، دل - آسودگی، اُستوانی، اُستیگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِثناعَشَری: ١. [پزشکی، روده] دوازده - انگشتی ٢. [ستارەشناسی] دوازده - برجی ٣. [کیشِ تَشَیُّع] ( باورمند / وابسته به ) دوازده امام، دوازده - امامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یَقین: بیگمانی، باور، باورداشت، دلپُری، دل - استواری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَنطَقەالبُروج: گردونەیِ دوازدەگانه، آبامهایِ دوازدەگانه، آبامگاه

پیشنهاد
١

شیعەیِ اِثناعَشَری: شیعەیِ دوازده - امامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَبذول: ١. بخشیده، بخشیدەشده، بخششی، داده، دادەشده، پیشکش - شده ٢. انجام - شده، بەجاآوردەشده ٣. پذیرفته، پذیرفتەشده، پذیرش - شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَبذول داشتَن: ١. بخشیدن، بخشش کردن، دادن ٢. انجام دادن، بە جا آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِئتِلافی: ١. همپیمان، همبسته، یگانه، یکپارچه، سازوار ٢. [کهنه] یارشده، خوگیر، خوگرفته، بەهم - خوگیرشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

فَلَج: زمینگیر، ناتوان، ازکاراُفتاده

پیشنهاد
١

تَغییرِ ماهیَّت دادَن: دگرگون شدن، دگرش یافتن، دگردیس شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دَسیسه: ساخت - وپاخت، زدوبند، دست - بەیکی کردن، زمینەسازی، پاپوش - سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تُوطِئه: ساخت - وپاخت، زدوبند، دست - بەیکی کردن، زمینەسازی، پاپوش - سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَبانی: ساخت - وپاخت، زدوبند، دست - بەیکی کردن، زمینەسازی

پیشنهاد
١

جایِ بازِ میانِ جنگل، واشُدگاه

پیشنهاد
١

جایِ بازِ جلویِ ساختمان، میدانگاهِ جلویِ ساختمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَلّاخ: ١. پوست - کَن، پوست - کَننده ٢. کشتارگر، انسان - کُش، جاندارکُش، کُشنده، مردم - کُش؛ دژخیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حاضِرجَوابی: ١. زودگو، زودپاسخ، آمادەپاسخ ٢. شوخمندی، شوخپردازی، خوشمزگی، لُودگی، شیرین - سخنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حاضِرجَواب: زودگو، زودپاسخ، آمادەپاسخ

پیشنهاد
١

نِظامِ مُلوک - الطَّوایِفی: دستگاهِ خان - سالاری / خانگرایی

پیشنهاد
١

مُلوک - الطَّوایِفی: خان - خانی، خان - سالاری، خانگرایی، ارباب - سالاری، دارندەسالاری، زمیندارسالاری، خاندان - سالاری، تبارسالاری

پیشنهاد
١

تُوسِعەنَیافتِگی: ١. گسترش - نیافتگی، گستردەنشدگی، ناپهناوری، کم - گستری، نافراخی ٢. پیشرفت - نکردگی، ناپیشرویی، جاماندگی، واپسماندگی، درجازَنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تُوسِعەنَیافته: ١. گسترش - نیافته، گستردەنشده، ناپهناور، کم - گستر، نافراخ ٢. پیشرفت - نکرده، ناپیشرو، جامانده، واپسمانده، درجازَن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُفول: ١. ناپدیدی، ناپدیدشدگی؛ نابودی، نابودشدگی، فروپاشی، فروپاشیدگی ٢. ناپدیدیِ ستاره، فروروی، فرورفت، فرونشست، فروشد، فروکش، پایین رفت، پایینروی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تَصمیم: آهنگ ( داشتن / کردن ) ، برآن شدن، رای، گزیر ( کردن ) ، گزیرش، گزینش ( کردن ) ، گزیدن، برگزینش، برگزیدن، کمربستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُصَمَّم شُدَن: گزینش کردن، آرمانمند شدن، برآن شدن، آهنگ - کردن، اراده کردن، گزیرش کردن، استوار / پایدار / پابرجا شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قُرُق: ( قانونِ ) پیشگیری از رفت - و - آمد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حُکومَت: ١. کشوَرداری، سرزمینداری، قلمروداری، شهرداری، روستاداری، فرمانروایی، فرمان راندن ٢. چیرگی ٣. داوری، دادوری ۴. فرماندهی، فرمانداری ۵. پادشاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اِئتِلاف: ١. همپیمانی، همبستگی، یگانگی، یکپارچگی، سازواری ٢. [کهنه] یارشدگی، خوگیری، خوگرفتگی، بەهم - خوگیرشدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سُرعَت بَخشیدَن: شتاب بخشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اِرتِکاب: ١. آغازگری، آغازکنندگی، آغازندگی؛ سرگرم - شوندگی ٢. سوارشوندگی ٣. برنشینندگی ۴. سازندگی، فراهم - آوری، فراهم - آورندگی، زایندگی، زایایی ۵. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُرتَکِب: ١. آغازگر، آغازکننده، آغازنده؛ سرگرم - شونده ٢. سوارشونده ٣. برنشیننده ۴. سازنده، فراهم - آور، فراهم - آورنده، زاینده، زایا ۵. بەجاآور، بەج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شَهوَت: ١. تَنکامگی، زنبارگی، مردبارگی، آمیزشجویی، آمیزشخواهی، آمیزشرانی، آمیزشپرستی، تَنجویی، آرزویِ جنسی، کامجویی ٢. فزونخواهی، افزونخواهی ٣. آزمند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هَوَسران: ١. دمدمی ٢. تَنکامه، زنباره، مردباره، آمیزشخواه، آمیزشران، آمیزشپرست، تَنجو، آرزومندِ جنسی، کامجو ٣. فزونخواه ۴. آزمند ۵. خواهان، خواستار، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هَوَسبازی: ١. دمدمی بودن ٢. تَنکامگی، زنبارگی، مردبارگی، آمیزشخواهی، آمیزشرانی، آمیزشپرستی، تَنجویی، آرزومندیِ جنسی، کامجویی ٣. فزونخواهی ۴. آزمندی ۵ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هَوَسباز: ١. دمدمی ٢. تَنکامه، زنباره، مردباره، آمیزشخواه، آمیزشران، آمیزشپرست، تَنجو، آرزومندِ جنسی، کامجو ٣. فزونخواه ۴. آزمند ۵. خواهان، خواستار، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هَوَس: ١. گرایش، خواست، خواهش، آرزو، خواستەیِ دل؛ شور، سُودا ٢. تَنکامگی، زنبارگی، مردبارگی، آمیزشخواهی، آمیزشرانی، آمیزشپرستی، آمیزشجویی، تَنجویی، گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حُضور: ١. هستی، باشایی، باشندگی، پیشِ - رویی، پیدایی، پدیدیی، پیشگاه، درپیشگاهی، بەپیشگاەآمدگی، بودن، بودش، نزد ٢. آمادگی، فراهم بودن، تیار بودن، ( د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حاضِر: ١. هست، باشا، باشنده، پیشِ - رو، پیدا، پدید، درپیشگاه، بەپیشگاەآمده ٢. آماده، فراهم، تیار، ( در ) دسترس ٣. هستنده ۴. کنون، اکنون، اینگاه، ایند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیاب: ١. نهستی، نبود، نبودگی؛ ناپیدایی، ناپدیدی، ناهویدایی، ناباشندگی ٢. پنهان، پنهان - شدگی، نهان، نهفتگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غایِب: ١. نهست، نبوده؛ ناپیدا، ناپدید، ناهویدا، ناباشنده ٢. پنهان نهان، نهفته ٣. [دستورِ زبان] فردِ سوُّم، سوُّم فرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَرقِ اِضطِراری: برقِ کمکی

پیشنهاد
١

حالَتِ فُوق - اُلعادّه: روالِ نابەهنجار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِعلامِ وُجود ( کَردَن ) : بیانِ باور ( کردن ) ؛ ناهمسویی ( کردن ) ، واخواهی ( دادن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر تَبعید: در زمانِ بیرون - شدگی/تاراندەشدگی/راندەشدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاریزماتیک: فرِهمند، گیرا، مردم - پسند، همەپسند، دوست - داشتنی، پسندیده، پسندشده، دلخواه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شَخصیَّت: ١. منش، درون؛ کردار، رفتار ٢. چهره، کس، فرد ٣. فرد بودن، فردبودگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَشروحِ اَخبار: گزارشِ کاملِ خبرها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مُستَحدِث: ١. نویاب، تازەیاب؛ بازیاب ٢. آغازگر، آغازکننده، نوآور مُستَحدَث: ١. نویافته، تازەیافت؛ بازیافته ٢. آغازشده، نوآورده