پیشنهادهای حسین امیری(نیشابور) (٨٥)
دین زرتشت دین یکتا پرستی ست . و صاحب کتاب بوده است . در قرآن کلمه مجوس یک بار آمده است و در ردیف عیسی و موسی و پیامبران صاحب کتاب است. جستجو کنید مجو ...
جناب قمیشی همانطور که فرمودید لری زبان نیست ، عرض کنم کردی هم زبان نیست ، متاسفانه روس ها فرهنگ لغت کردی را نوشته اند تحقیق بفرمایید عرایض بنده را اگ ...
مال ، ثروت ، دارایی ، خیر و صلاح ، عاقبت کار در کارنامه اردشیر پاپکان به این چم ها ( معانی ) آمده است بر آن هیر بسیار چششنی اندیشیدار بود ( بر آن ف ...
سلام این کلمه در جستجو درج نمیشود اما در وب برنامه آنرا نشان میدهد ؟! این معنی را از وب و همین برنامه کپی کردم جهت اطلاع ارزیز. [ اَ ] ( اِ ) نوعی ا ...
جِهْ ؛ لکنده ، روسپی زن بدکاره جه در کارنامه اردشیر پاپکان ، . در چهارم آمده است
مهر و علاقه ، وابستگی کارنامه اردشیر پاپکان ، . در سوم
وی به معنای ضد به کار میرفته است وی - دَئوَ :ضد دیو یا همان مَزدَیَسنا است که مفهوم یکتاپرستی دارد یا پیروان دین زرتشت را گویند به بد دینان دیو یسنا ...
تولید کردن
سلام برنامه کم کم داره به دفتر عشق تبدیل میشه و هر چه دل تنگ میخواهند مینویسند و جالب است جناب ممیز خان ، حسن تعبیر فراوان دارند ؛ جالب است بخوانید م ...
کُسته :خطه ، اقلیم Coste فرانسوی قدیم شاید خطه معرب همین کلمه باشد بد تخمان از کُسته خوراسان به ایرانشهر بریزند
گِنا : گِنا یعنی ناپاک و نابودکننده. مینو یعنی خوی. گِنامینو : گِنامینوها فرزندان ابلیس هستند که در قلب انسان تخم گذاری می کنند، تخم های شان جوجه م ...
کید : منجم ، پیشگو در پیام فرستادن اردشیر به کید هندی به دانستن فرجام کار پادشاهی خود و پاسخ او کارنامه اردشیر پاپکان انوشه باشید
دروند. [ دُرْ وَ ] ( هزوارش ، ص مرکب ) ( به زبان زند و پازند ) بدمذهب و نامقید و فاسق را گویند. ( از برهان ) ( از آنندراج ) . به معنی دروغزن ناپاک ، ...
گِنا مینو : گِنا یعنی ناپاک و نابودکننده. مینو یعنی خوی. گِنامینوها فرزندان ابلیس هستند که در قلب انسان تخم گذاری می کنند، تخم های شان جوجه می شود، ج ...
خاصیت
غیر تورانی اَتور از دو سیلاب ( اَ ) که نفی است و تور ( تورانیان ) تشکیل شده است مانند انیران : غیر ایرانی توران جای نامی برای یک منطقه در آسیای میا ...
اکوان ، پسر گرکرسیاک و یکی از دشمنان دین مزدیسنان بوده است
جِهْ : لکاته ، لکنده ، جنده ، فاحشه ، زن بدکاره زود باش و بنگر تا آن گناهکار ( اردشیر ) ، با آن جِه روسپی کدام جای شد ، کی شائیم گرفتن؟ کارنامه اردشی ...
پادْیاو در معماری ایرانی، حیاط محصوری که حوضی در آن قرار داشته، و یا جوی آبی از آن عبور می کرده است. به نقل از محمد کریم پیرنیا، در فارسی کهن و میانه ...
به معنی فاضلاب بدن است مانند موی ، ناخن و دندان آخال ؛ پیخال ؛ آشغال
کوشش ، تلاش چارَه تَخشای ، اَچاری خورسندیه در چاره اندیشی بکوش ؛ ( اما ) در ماچاری خورسند باش مثل پهلوی
قیّم ؛ سرپرست
در لهجه نیشابوری ( پارسی دری ) مْنْیْ ؛ انجام دادن سه کلمه ی ساکن که تلفظ آن کنی سخت می نُماید اما در اشعار مولانا و عطار و دیگران بسیار پر تکرار اس ...
وضع و رسم و جشن و نهاده پیشینیان و اوسفرید ( دعای خیر که به دل برات شود ) یزدان و یشت ( یک نسک از بیست یک نسک زند است که برای ارواح مردگان خوانند ) و ...
تنافور. [ ت َ ] ( اِ ) مقداری از گناهان باشد به شریعت زردشت . ( برهان ) . محکوم بسبب گناهان در دین زرتشتی . ( فرهنگ فارسی معین ) . بمعنی گناه اندک بر ...
شراره آتش
ریدکان : چاکران ، غلام بچه ، رهی و خود با ریدکان خویش به پیش کرم شد کارنامه اردشیر پاپکان ، در نهم
سیمرغ که سیمرغ، مرغی است فراخ بال که بر درختی درمان بخش به نام �ویسپوبیش� یا �هرویسپ تخمک� که در بردارندهٔ تخمهٔ همهٔ گیاهان است، آشیان دارد. در اوست ...
در لهجه نیشابوری ( پارسی دری ) . کیدَ kida : کردن ، انجام دادن کاری ، چْ کَرْ کیدَ : چه کاری کرده ؛ چه کاری انجام داده
بارِگی ، اسب تیز رَوْ در بیان تیز رَوْ درست است مانند رَوان
جفا ( برهان قاطع )
باز سری کارنامه اردشیر پاپکان در پارسی دری و در نیشابور سَرْ وُرْ داشتن
در نیشابور ( پارسی دری ) سَرْ وُرْ داشتن
زرایه : دریا ؛. زرایند لغت اوستایی دریا ست کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
بلوغ ، به کمال رسیدن چیزی را گویند
عاملان دولتی کلمه پهلوی
رطیل
ایوکشست ؛ ایوخشست : فلزات ، گوهر کان شهریور، یکی از فروزه های خداوندی و در مادی نگهبان ایوخشست ها ( فلز ها ) خشتهره وئیریه. ایوخشست. فلز. خشهتره ...
بت ، بتکده کارنامه اردشیر پاپکان
فُراز :نزدیک ، بالا به زند و پازند بیاموز که جهان فُراز گویند :تا به کسانی که از صدمین سال آگاه نیستند بگویند : … زند وَهومن یشن
باره : کره اسب سواری ، . اسب توسن ، اسب تیز رَوْ ستوربان ( میر آخور ) آمد و به اردوان گفت که : اردشیر با دو باره شما به جای نیست کارنامه اردشیر پاپکا ...
کار نیک ، انجام تکالیف مذهبی ، کاربغ : وظیفه نسبت به خدا انجام دادن
سپیتام. [ س ِ ] ( اِخ ) سپیتامان. نام نهمین پدر زردشت است یعنی جد هشتم او. در مروج الذهب اسبیمان و استیمان و در تاریخ طبری سفمان ضبط شده است. رجوع به ...
پشتیبانان امرداد در گاه شمار زرتشتی سال به ١٢ ماه ٣٠ روز بخش می شود که هر روز به نامی آراسته است. بیست وپنجمین روز ماه امرداد در گاه شمار زرتشتی است. ...
بالستان ؛ بالست : آسوده ، فارغ البال ، شاد و خرم خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان انو ...
بخداى گرویدن و کارى خاصه براى خدایتعالی کردن و ترک نکاح کردن فرهنگ کنز اللغات جلد اول
گمنامی ، بی نام و نشان و از جمله وظایف سالکان آنست که خمول نزد ایشان احب باشد از شهرت عبدالصمد همدانی . بحر المعارف جلد اول ، شرط اول ، تنها نشستن
آوادی : فال نیک ، خوش شگونی به آوادی دارو و هرچه تو فرمایی کنم کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
انجام دادن ، رایج کردن ، گسترش کاری برای همه مردم که اثر آن را همه تجربه کنند و بسیار هیر ( مال ) و خواسته ( منال ) به درگاه ( پیشگاه ) آذران شاه ( ل ...
دعایی که به دل شخص ، برات شود و بخواند . گیتی خرید