پیشنهادهای حسین امیری(نیشابور) (٨٥)
وَیاوان :شیفته ، دلباخته ، فریفته ، گمراه کارنامه اردشیر پاپکان در سوم: در ویاوان شدن کنیزک اردوان بر اردشیر و گریختن اردشیر با کنیزک ( بانو ، خانم د ...
آور : زودباش ؛ حاضر باش آور ، تا گیهان گیریم ، بشویم ؛ اگر یزدان فره ایرانشهر به یاری ما رسد کارنامه اردشیر پاپکان ؛. در سوم
اوسفرید دعایی که به دل شخص برات شود و بخواند
نام جشنی که فارسیان در پنج روز آخر سال میگیرند وآنرا خمسه مسترقه گویند ( برهان قاطع ) و نیز کتاب التفهیم چاپ تهران صفحه ۲۵۶ ، لغت پروردگان دیده شود
ایوکشست یا ایو خشست : فلزات ، گوهرکان شهریور، یکی از فروزه های خداوندی و در مادی نگهبان ایوخشست ها ( فلز ها ) خشتهره وئیریه. ایوخشست. فلز. خشهتر ...
دعایی که به دل شخص ، برات شود و بخواند . گیتی خرید
اوسفرید دعایی که به دل برات شود و بخوانند
وَئیر یَ در فرهنگ واژه های اوستا در پی نوشت واژه ی وَ ئـیـریَ آمده است : � ۱ - باب دل، خرسندی. هم آهنگی. ۲ - خواهش، آرزو. ۳ - به خود چیره. بی ن ...
تبت و خداوندی و پادشاهی به بندگان انیران ( غیر ایرانی ) رسد ، چون خیونان ، ترک ، اَتور ( غیر تورانی ) ، و توپیذ ( تبتی ) چون اودرک ( قبایل خزر ) و ک ...
قبایل خزر ، اودرک
خودرک : قبایل خزر
اَرومیان : بیزانس است که شامل یونان نیز میشود اَ علامت نفی و منفی کننده کلمه است کتاب زند وهومن یشن ( قسمت ۵۹ )
در باب ، در خصوص کارنامه اردشیر پاپکان ؛. در سوم
هفت ستاره ؛ ستارگان خوشه ی پروین با اسامی دیگری چون "ثریا" و "هفت خواهر" شناخته شده اند. کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
بنات النعش ، خرس مهتر کارنامه اردشیر پاپکان ، . در سوم
برج اسد کارنامه اردشیر پاپکان ، در سوم
جوزن : سکه ، پول کارنامه اردشیر پاپکان ، در سوم
خویش دادن ، پیوند خویشی اغلب اروپائیان این لغت را در کتاب زند وهومن ، ازدواج بین خویشان نزدیک ، ترجمه کرده اند
ازدواج با خویشان نزدیک مانند پسر عمو و دختر عمو ازدواج با محارم مانند خواهر و دختر تفسیر اشتباه ازین لغت است که اولین بار یک یهودی بیان کرد خویدوده ...
زرایه : دریا ؛. زرایند لغت اوستایی دریا ست کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
باز کردن ، گشودن و همچون که کرم زَپَر ( دهان ، پوزه ) باز گافت که خون خورد ، اردشیر روی گداخته به زَپَر کرم اندر ریخت کارنامه اردشیر پاپکان
پیکار ، زد و خورد ، ستیزه مردم دز ، هرچه کشته شدند، ویا به شتاب و کوخشش کارزار از دز افتادند کارنامه اردشیر پاپکان
بالِست : فارغ البال ، آسوده ، شاد و خرم ، خرسند خورسند و بالستان باید بودن ، و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان مث ...
رایج کردن ، انتشار دادن ، تدبیر کردن امور و بسیار کِرفَه ( کار نیک و ثواب ) فرمود رائینیدن کارنامه اردشیر پاپکان انوشه باشید
فرمانروایان ، فرمانفرمایان کارنامه اردشیر پاپکان
خودسری ، نافرمانی کارنامه اردشیر پاپکان
بالستان ؛ بالست : آسوده ، فارغ البال ، شاد و خرم خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان انو ...
پند دادن ، موعظه چاشش ؛ چشش؛ کلمه زبان پهلوی
پند و موعظه ؛ چاشش ( کلمه پهلوی ) در کارنامه اردشیر پاپکان چششنی بکار رفته است
باره : کره اسب سواری ، . اسب توسن ، اسب تیز رَوْ ستوربان ( میر آخور ) آمد و به اردوان گفت که : اردشیر با دو باره شما به جای نیست کارنامه اردشیر پاپکا ...
بالستان ؛ بالست : آسوده ، فارغ البال ، شاد و خرم خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن ) کارنامه اردشیر پاپکان انو ...
بخداى گرویدن و کارى خاصه براى خدایتعالی کردن و ترک نکاح کردن فرهنگ کنز اللغات جلد اول
گمنامی ، بی نام و نشان و از جمله وظایف سالکان آنست که خمول نزد ایشان احب باشد از شهرت عبدالصمد همدانی . بحر المعارف جلد اول ، شرط اول ، تنها نشستن
آوادی : فال نیک ، خوش شگونی به آوادی دارو و هرچه تو فرمایی کنم کارنامه اردشیر پاپکان ؛ در سوم
انجام دادن ، رایج کردن ، گسترش کاری برای همه مردم که اثر آن را همه تجربه کنند و بسیار هیر ( مال ) و خواسته ( منال ) به درگاه ( پیشگاه ) آذران شاه ( ل ...
کار نیک ، انجام تکالیف مذهبی ، کاربغ : وظیفه نسبت به خدا انجام دادن
سپیتام. [ س ِ ] ( اِخ ) سپیتامان. نام نهمین پدر زردشت است یعنی جد هشتم او. در مروج الذهب اسبیمان و استیمان و در تاریخ طبری سفمان ضبط شده است. رجوع به ...
پشتیبانان امرداد در گاه شمار زرتشتی سال به ١٢ ماه ٣٠ روز بخش می شود که هر روز به نامی آراسته است. بیست وپنجمین روز ماه امرداد در گاه شمار زرتشتی است. ...
رذیلت ، ضد فرارونی : فضیلت
اوارونی : رذیلت ضد کلمه فرارونی : فضیلت
اسراف کننده ، بر باد دهنده منابع
دلپُر : مطمئن ، جگر دار
بد عهد ، خائن
آنچه مورد علاقه و پسند نیست. متضاد علایق . که هردو ( علایق و عوایق ) گرفتاری و وابستگی است و هر دو ناپسند است برای عاشق سالک و او را از مراد دور می ...
سقط جنین
فُراز :نزدیک ، بالا به زند و پازند بیاموز که جهان فُراز گویند :تا به کسانی که از صدمین سال آگاه نیستند بگویند : … زند وَهومن یشن
در لهجه نیشابوری ( پارسی دری ) . کیدَ kida : کردن ، انجام دادن کاری ، چْ کَرْ کیدَ : چه کاری کرده ؛ چه کاری انجام داده
بارِگی ، اسب تیز رَوْ در بیان تیز رَوْ درست است مانند رَوان
جفا ( برهان قاطع )
ریدکان : چاکران ، غلام بچه ، رهی و خود با ریدکان خویش به پیش کرم شد کارنامه اردشیر پاپکان ، در نهم