پیشنهادهای هوشیار (٣٠)
در شرف وقوع بودن
وجدان کاری
در یک روال خسته کننده گیر افتادن و همان کارهای قدیمی را انجام دادن
کاری را با احتیاط یا محافظه کارانه انجام دادن ( به آرامی و با دقت کاری را انجام دهید که قبلاً انجام نداده اید ، زیرا مطمئن نیستید که آن را دوست دار ...
کنایه از نداشتن تصویر کلی و تمرکز بیش از حد بر روی جزئیات است.
( برآوردن خواسته ها و آرمانهای شخصی از راه کوشش خود ) خودکامبخشی، اغنای استعدادهای فردی، خودشکوفایی، رضایت شخصی
کارهای مختلف زیادی را همزمان انجام دادن و هیچ یک از آنها به درستی انجام ندادن
البته ، حتما
فامیل - خویشاوند - بستگان
کالای مشتری آور ( فروش محصول زیر قیمت برای جلب مشتری )
درکاری وقفه ایجاد کردن
ترغیب - تشویق
سعی می کنید خیلی کارها را به طور همزمان انجام دهید، به طوری که شما نمی توانید به اندازه کافی به هر یک از آنها توجه کنید.
با استراحت برای مدتی قدرت و انرژی خود را بازیابی کردن
i was impressed by her sheer dedication تحت تاثیر فداکاری او قرار گرفتم
جمع کل درآمد
کسبه
بنا به دلایلی
کاری انجام دهید بدون اینکه خیلی تلاش کنید یا سعی در بهبود آن داشته باشید.
کنار گذاشتن
تلاش زیاد بدون رسیدن به چیزی
عینک رنگی ( همه چیز را عالی دیدن )
بدون حواس پرتی
به هر جهت
دموکراتیک، اجتماعی
رویا آفرین ( افرادی که فقط فکر می کنند و اقدامی انجام نمی دهند )
لذت بردن ( از چیز غیر معمول )
غیر خلاق
صنعت تحت نظارت ( قوانین دولت )
مستقل شدن، حمایت از خود