پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٦٠)
اتفاقی که دیگه تکرار نمیشه
نزدیک کسی شدن، جلو رفتن
لطفا از دستم عصبانی نباش.
دختر جذاب
حالمو بهم میزنه
تمام کردن، جمع و جور کردن
دخل و خرجم باهم نمیخونه.
پله های بین طبقات
بیرون دنبال شریک جنسی بودن
به چه اتهامی؟
قبل از صفت معادل "چه" در زبان فارسیه. How cool چه باحال.
مسخره ام نکن
معانی اسلنگی: تابلو بودن کاری آدم معروف آدم فروش آدم فصول آدم جذاب غذایی که تو ظرف غذا همراه خودمون میبریم.
پی بردن به ذات واقعی کسی
شجاعت ( کاری را ) پیدا کردن
تو باغ نبودن
گمشو بیرون
نمی تونم تحملش کنم.
آشغال افتضاح
واسه من چیز جدیدی نیست
اشتباه زدن
هِر رو از بِر تشخیص ندادن کاملا خنگ بودن
قانونا
رفتار پر فیس و افاده
بهم کمک کن
باحاله.
از نظر من مشکلی نداره، بدم نمیاد، برام فرقی نمیکنه
بچسب به کار.
باهام رُک باش رُک بهم بگو
سر و دست شکوندن.
نوعی تاب شبیه نیمکت
گمشو هل دادن
بزدل نباش. ترسو نباش. بی عرضه نباش.
دخلت اومده!
به درستی از چیزی استفاده کردن، هدر ندادن چیزی، نهایت استفاده را از چیزی کردن
تو آدم خوش قلبی هستی.
دستشویی مردونه
تو عقلتو از دست دادی. دیوونه شدی .
بزن به چاک. راهتو بکش برو.
مزین شدن لباس پوشیدن به شیوه ای خاص برای مراسم مهم
حق خوری
من اخراج شدم تعدیل شدم
لعنتی
همکاری
حمایت کردن از کسی، امیدوار بودن برای موفقیت ( کسی یا چیزی )
خل و چل، عجیب غریب، غیرعادی
مشت زدن. خرابکاری. رفیق فابریک.
من دیگه گول نمیخورم
رفتن ترک کردن محل
برو پی کارت.