نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm stuck with you: گیر تو افتادم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm stuck with you: گیر تو افتادم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word travels fast: خبرا زود پخش میشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repellent: منزجر کننده دفع کننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to put on weight: وزن اضافه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm famished: خیلی گرسنمه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get in the way of: مانع از انجام کاری شدن، مانع از رخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you owe me: بهم مدیونی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it sure is: قطعا که همینطوره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it sure is: قطعا که همینطوره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smarten yourself up: خودتو شیک و پیک کن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's new: تازه چه خبر؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headhunter: کاریاب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tenure: جایگاه هیئت علمی، استاد دائم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what are the odds: چطور ممکنه، چه تصادفی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was amazing: خیلی خوش گذشت.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you put me on the spot: منو تو رودروایسی گذاشتی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how do you live with yourself: چجوری با وجدانت کنار میای؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be cocky: مغرور نباش.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an oldi but goodie: قدیمی اما دوست داشتنی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call off: کنسل کردن به هم زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's no longer my concern: این دیگه مشکل من نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'd like to return it: میخوام اینو پس بدم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch your step: مراقب باش.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay off someone: دست از اذیت کردن کسی برداشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay off someone: دست از اذیت کردن کسی برداشتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we could work something out: ما می تونیم حلش کنیم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ain't no pressure: هیچ اجباری نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be a buzzkill: ضدحال نباش.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plenty of other fish in the sea: آدم که قحط نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plenty of other fish in the sea: آدم که قحط نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you'll never pull it off: تو از پسش برنمیای.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if shit hits the fan: اگه کار به جاهای باریک کشید.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in debt: من بدهکارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't evade: طفره نرو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i pull it off: از پسش بر اومدم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mess somebody up: مشکلات روانی و عاطفی برای کسی ایجاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
untrusting: شکاک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make sense: معنی دادن منطقی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have every right: همه جوره حق دارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm just passing through: فقط دارم رد می شم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrub: معنی اسلنگی: خیلی بد بی استعداد د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you thinking what i'm thinking: شما هم به همون چیزی که من فکر می کن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm mad about you: عاشقتم دیوونتم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sick and tired: خسته و کلافه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can handle anything: از پس هرچیزی برمیام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's taken ages: سالها زمان برده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i told her off: دعواش کردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
things are up in the air: همه چیز رو هواست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spam: پیام بدرد نخور هرزنامه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avatar: عکس پروفایل عکس نمایه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's in the bag: موفقیت حتمیه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's in the bag: موفقیت حتمیه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in case: اگه درصورتیکه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roll down the window: شیشه رو بده پایین.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's starting to: داره کم کم. . . میشه. I'm starting ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's drop dead gorgeous: اون خیلی جیگره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't bully me: بهم زور نگو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a sore throat: گلو درد دارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wish i had your confidence: کاش اعتماد به نفس تو رو داشتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just peachy: اوضاع عالی و بر وفق مراد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
for ever and ever: تا اَبَد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prick: پفیوز لاشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i give in: من کم آوردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got fooled: گول خوردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make it real: واقعی جلوه بده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you had me at hello: با اولین نگاه دلمو بردی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you seem grouchy: بدخلق به نظر میرسی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't deny it: انکارش نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're out of touch: خبر نداریم از هم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's out of date: از مُد افتاده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's out of reach: از دسترس خارجه .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's out of stock: تموم شده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's out of order: خرابه، کار نمی کنه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm out of work: بیکارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in my name: به نام منه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as far as i recall: تا جایی که یادمه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like watching paint dry: فوق العاده کسل کننده. خیلی حوصله س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's nothing wrong: هیچ اشکالی نداره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get ducks in a row: برنامه ریزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way out of my league: خیلی از من سرتره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the bottom line is: خلاصه کلام اینکه. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
working a double: دو شیفت کار کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
woofy: بوی پا خفه، تاریک و مرطوب و سرد، بد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s impressive: قابل تحسینه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are incredible: تو شگفت انگیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you are incredible: تو شگفت انگیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn nose up: قبول نکردن چیزی یا کاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can pull it off: از پسش برمیای.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you stiffed me: تو پولم رو خوردی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're just being paranoid: تو فقط خیالاتی شدی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in over my head: توی بد مخمصه ای گیر افتادم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take me for a fool: منو احمق فرض نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
didn't sleep a wink: چشم رو هم نزاشتن اصلا نخوابیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beb: عزیزم. کوتاه شده babe
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pray to j: راز و نیاز با عیسی ( ع ) دعا کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm at a loss for words: موندم چی بگم ، نمیدونم چی بگم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm very disappointed in you: بدجور ازت ناامید شدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the real: راست حسینی. خداوکیلی. راستشو بخوا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
present company excepted: بلانسبت جمع! ( شما )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
present company excepted: بلانسبت جمع! ( شما )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bizounce: رفتن ترک کردن محل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not falling for that again: من دیگه گول نمیخورم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
biff: مشت زدن. خرابکاری. رفیق فابریک.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
root for someone: حمایت کردن از کسی، امیدوار بودن برا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got laid off: من اخراج شدم تعدیل شدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat bitch: حق خوری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk away: بزن به چاک. راهتو بکش برو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk away: بزن به چاک. راهتو بکش برو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’re out of your mind: تو عقلتو از دست دادی. دیوونه شدی .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
little boy's room: دستشویی مردونه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your heart is in the right place: تو آدم خوش قلبی هستی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make something count: به درستی از چیزی استفاده کردن، هدر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dog meat: دخلت اومده!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be a wuss: بزدل نباش. ترسو نباش. بی عرضه نبا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't be a wuss: بزدل نباش. ترسو نباش. بی عرضه نبا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat a path to door: سر و دست شکوندن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay on task: بچسب به کار.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don’t mind: از نظر من مشکلی نداره، بدم نمیاد، ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don’t mind: از نظر من مشکلی نداره، بدم نمیاد، ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's dope: باحاله.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lend me a hand: بهم کمک کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
act brand new: رفتار پر فیس و افاده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not know his ass from his elbow: هِر رو از بِر تشخیص ندادن کاملا خنگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been there done that: واسه من چیز جدیدی نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
asstastic: آشغال افتضاح
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the hell out of here: گمشو بیرون
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get up the courage: شجاعت ( کاری را ) پیدا کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up the courage: شجاعت ( کاری را ) پیدا کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to see through somebody: پی بردن به ذات واقعی کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't mock me: مسخره ام نکن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's the charge: به چه اتهامی؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the pull: بیرون دنبال شریک جنسی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flights of stairs: پله های بین طبقات
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't make ends meet: دخل و خرجم باهم نمیخونه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grossing me out: حالمو بهم میزنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please don't be mad at me: لطفا از دستم عصبانی نباش.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a one time thing: اتفاقی که دیگه تکرار نمیشه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check in: جویای احوال کسی شدن، بررسی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take too long: لفتش نده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take a scene: الم شنگه نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm fond of it: بهش علاقه دارم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i pick your brain: میشه نظرتو بدونم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're one to talk: خودت که بدتری.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was being sarcastic: دستت انداخته بودم سرکارت گذاشته بو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit stalling: معطل نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quit stalling: معطل نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat my shorts: برو بمیر گمشو
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat my shorts: برو بمیر گمشو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk right up: به سمت کسی رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the last straw: کاسه صبرم لبریز شد طاقتم طاق شد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll make it up to you: برات جبران میکنم .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heavy loss: خسارت سنگین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morning person: کسی که اول صبح سرحال و پرانرژی است
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it hit me: یهو یادم اومد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't hesitate: تردید نکن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't hesitate: تردید نکن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't catch you: مطلبو نگرفتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you may have a point: ممکنه حق با تو باشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we don’t know for sure: ما دقیق نمیدونیم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s nothing wrong: هیچ اشکالی نداره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you have a lot of nerve: خیلی رو داری.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you have a lot of nerve: خیلی رو داری.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to brag: حمل بر خودستایی نباشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get even: تلافی میکنم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get along with it: باهاش کنار بیا.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't follow you: متوجه نمی شم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it takes willpower: اراده می خواد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not a quitter: من اهل تسلیم شدن نیستم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have company: مهمون دارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it looks great on you: خیلی بهت میاد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm over you: بیخیالت شدم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm over you: بیخیالت شدم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are done: همه چی تمومه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
we are done: همه چی تمومه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've made up my mind: تصمیم رو گفتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat ass: آدم چاق خپل خیکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nose up in the air: برای توصیف رفتار آدم افاده ای بکار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dirt: اطلاعات در مورد فعالیت ها و زندگی ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be rational: منطقی باش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t fluster me: دستپاچه ام نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in on time: خیلی زود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
getting hitched: ازدواج
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
this is not fair: این عادلانه نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
same as always: مثل همیشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head towards: رفتن به سمت چیزی یا کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twat: آدم عوضی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morning wood or blue balls: به شق شدن سالار پسرا سر صبح میگن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is for your own good: این به نفع خودته.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you killed it: از پسش براومدی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i got your back: هواتو دارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was nothing: کاری نکردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it was nothing: کاری نکردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my pleasure: باعث خشنودی منه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass the car: سبقت بگیر.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll take care of it: من درستش میکنم. من ردیفش میکنم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm fired up: ذوق زده ام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in a jam: توی دردسر افتادم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boys in blue: پلیس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's eating you: دردت چیه؟
٤ ماه پیش