نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are not even in the same league: در حد من نیستی آخه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold no punches: هر چه در چنته داری، رو کن. رحم نکن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was just calling to touch base: زنگ زدم یه حالی بپرسم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
source region: محل تشکیل توده های هوا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
body of literature: مطالب دانش اطلاعات
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live in honor: با شرف زندگی کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no interrogations: بازجویی ممنوع
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bitter pill: ( نوشیدن زهر ) موقعیت یا حقیقی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ice crystal or bergeron process: فرایند برژرون یا فرایند بلورهای یخی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
isothermal: هم دما
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
money order: حواله ارزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for days: برای روزها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just got a lot on my mind: ذهنم خیلی درگیره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
manyfold: بارها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curse you: نفرین بهت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frictional influence: لایه اصطکاکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sheet lightning: آذرخش ورقه ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on the way to: دارم میرم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where the fuck: کدام جهنم/گور. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who the fuck: چه/کدام خری. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
orographic lifting: صعود کوه نگاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outgoing long wave radiation: امواج بلند گسیل شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pacific high: پرفشار آرام یا پرفشار پاسیفیک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freezing stress: تنش یخ زدگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freezing injury: صدمات یخ زدگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frontal lifting: اوج گیری هوا در امتداد جبهه ها ( در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gravitation force: نیروی گرانش زمین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drive at: به منظوری رسیدن در صحبت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so afraid for you: من خیلی برای تو نگرانم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what time do we have to: چه ساعتی باید. . . ؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when do you plan on: کی قصد داری. . . . ؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're in the process of: داریم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't give up: نمی تونم از. . . . دست بکشم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn't look that: اونقدرها هم . . . . به نظر نمی رسه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if the buckled shoe fits: فحش رو بندازی زمین، صاحبش برمی داره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my gut tells me: حسم میگه. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my gut tells me: حسم میگه. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high school sweetheart: دوست دختر یا دوست پسر دوران دبیرستا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
high jinks: رفتار هیجانی رفتار پرشور و نشاط
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot potato issue: موضوع مناقشه برانگیز ( معمولا سیاسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll see you after: بعد از. . . . می بینمت.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
license and registration: گواهینامه و کارت ماشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
signal please: راهنما بزن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is boiling over: داره سَر میره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i have had it: دیگه بسمه، خسته شدم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so sick of these guys: حالم از اینا بهم میخوره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have to leave for: باید برم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i finally got around to: بالاخره فرصت کردم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
booster injection: دوز یادآور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
home help: پرستار خانگی پرستار در منزل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't play innocent: مظلوم بازی درنیار.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move a muscle: جم خوردن تکان خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to rain on your parade: ببخش که تو ذوقت میزنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a dumb idea: فکر احمقانه ایه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the thanks i get: عوض تشکرته؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring and buy: بازار فروش اشیای دست دوم یا محصولات ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bat out of hell: مثل فشفشه مثل برق
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't sulk: قهر نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fire away: بپرس بپرسید
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fire alarm: سامانه اعلام حریق
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how did: چطور پیش رفت. . . ؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give it time: صبور باش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sixty four thousand dollar question: سوال سختی که اگه جوابش پیدا بشه، یک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caught with one’s pants down: به طور غیر منتظره، با یک اتفاق ناخو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry for snapping at you: ببخشید پریدم بهت.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next best thing: دومین چیز خوب بهترین اولویت دوم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap up: گند زدن، خراب کردن، اشتباه کردن چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap around: وقت تلف کردن، خوش گذرانی کردن به با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time after time again: بارها چندین بار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more fun than a barrel of monkeys: خیلی مفرح شادی آور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
horny: زمخت، سخت، خشن شاخی، شاخ مانند
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see the whites of their eyes: کسی را از فاصله نزدیک دیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
black as the night: مثل شب تاریک به تاریکی شب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
black mark: امتیاز منفی گزارش منفی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
been there done that: چیزی که واسه تو آرزوعه واسه ما خاطر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give the baby up for adoption: فرزند خود را به سرپرستی دیگری دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get away: قسر در رفتن سفر رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up to speed: در جریان بودن از آخرین تحولات آگاه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every one of: تک تکِ. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
maculate: لک شده خال خالی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
green audit: ارزیابی محیط زیستی از کارخانه ها با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am not a mind reader: علم غیب ندارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confidence trick: جلب اعتماد کردن و بعد کلاهبرداری کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three card trick: حقه سه کارت ( بازی با ورق )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's on to us: اون دستمون رو خونده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it's a cinch: آسونه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet sitting: نگهداری از حیوان خانگی ( بطور موقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teach yourself book: کتاب خودآموز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bang shut: ( درب و . . . ) محکم بستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sky marshal: گارد امنیتی ( فرودگاه ) پلیس امنیت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roll with the punches: خودت رو با شرایط وفق بده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a long lane that has no turning: در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you took the words out of my mouth: جانا سخن از زبان ما می گویی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are a back seat driver: کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you may end him but you'll not mend him: توبه گرگ مرگ است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a fault confessed is half redressed: اعتراف به خطا نیمی از بخشودگی است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the joker in the pack: عنصر ناسازگاربودن؛ وصله ناجور بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
let's get the show on the road: خوب دست به کار شویم، شروع به کار نم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a voice in: سهم داشتن در، شرکت داشتن در، سهیم ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in plain english: به زبان ساده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eat one's heart out: افسوس ( کسی/چیزی را ) خوردن؛ غصه خو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a load off my mind: خیالم راحت شد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not even kidding: شوخی نمی کنم، جدی میگم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trick out of: چیزی را با نیرنگ از کسی گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
butcher's hook: صلابه قلابی که قصاب برای آویزان کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's youth: در جوانی خود، در دوران جوانی خود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up the tap: هزینه/صورتحساب کسی را پرداخت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dark horse: آدم مرموز و تودار و ناشناخته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rob of: محروم کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up: مواجه شدن ( با یک مشکل ) روبه رو ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upset the apple cart: کاسه کوزه های کسی را برهم زدن نقشه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fiery orange: نارنجی آتشین مسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
black tie: لباس رسمی مردانه ( کت و شلوار و کرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the stroke of a pen: سریع و آسان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make someone tick: رگ خواب کسی را پیدا کردن، نقطه ضعف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone tick: رگ خواب کسی را پیدا کردن، نقطه ضعف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the weight off one's feet: نشستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i saw that coming: انتظارش رو داشتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's make a pact: بیا یه قراری بذاریم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leader of the house: رئیس مجلس
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
green around the gills: مریض بودت ناخوش احوال بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bushed: خیلی خسته ام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not on the way: من تو دست و پا نیستم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me rephrase that: بذار یه جور دیگه بگم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let something roll off one's back: تحت تاثیر قرار نگرفتن چیزی را نشنید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old goat: پیرمرد خرفت هوس باز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chew on that: خوب بهش فکر کن تمام جوانب کار رو بس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you talked me into it: تو منو متقاعد کردی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust one's ass: سخت تلاش کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if it'd been a snake it would've bitten you: کاملا در دید بود کاملا قابل ملاحظه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead somebody astray: از راه بدر کردن منحرف کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
goal area: محوطه شش قدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the law into one's own hands: شخصا قانون را برای کسی اجرا کردن شخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm parched: خیلی تشنه ام
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't do anything for yourself: شما نمی تونید گلیم خودتون رو از آب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the cat's out of the bag: ماجرا لو رفت، حقیقت آشکار شد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slept like a log: مثل خرس خوابیدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
promo code: کد تخفیف
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you need a lift: برسونمت؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't patronize me: منو احمق فرض نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's all coming together: همه چیز درست میشه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you had a close call: خطر از بیخ گوشت گذشت.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock yourself out: این گوی و این میدان، ببینم چیکار می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so full of it: داری چرت میگی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
last rites: مراسم مذهبی لحظات قبل از مرگ مراسم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're a little wet behind the ears: دهنت بوی شیر میده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll bust your ass: دهنتو سرویس میکنم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was the last straw: دیگه صبرم تموم شده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a people pleaser: من یه شخص مردم راضی کن هستم نمی تون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to walk somebody: کسی را پیاده همراهی کردن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i bruise like a peach: مثل شفتالو کبود شدن مثل هلو سیاه شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not the end of the world: دنیا به آخر نرسیده این نشد دفعه دیگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can we just drop this: صحبت و بحث رو متوقف و تموم کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the nose of a bloodhound: شامه تیز بویایی قوی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i flew off the handle: از کوره در رفتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
start at the bottom: از پله اول شروع کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop me off: پیاده می شم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drop me off: پیاده می شم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up with: به ذهن خطور کردن به فکر و ذهن افتاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you left me hanging: بلاتکلیفم گذاشتی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a slap in the face: تو دهنی، توهین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to show your true color: نشون دادن چهره واقعی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's stoned: اون خماره اون نشئه است اون مواد کش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hunt you down: گیر انداختن شکار کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
great news: خبر درجه یک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm heading: قصد دارم شروع کنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i nabbed him: قاپیدمش گیرش انداختم یهویی و ناگهان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'd like to be acknowledged: منم به حساب بیارین. نگاه! منم هستم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cat condo: جا گربه ، خونه گربه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace on earth: انشالله همه جا صلح و صفا باشه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one's lips done: کسی لب هاشو ژل بزنه، برجسته کنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hit on: مخ کسی رو زدن، تیکه انداختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you won't mind: اگه اذیت نمیشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a makeover: قیافه و ظاهر را زیباتر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ditch your friends: دوستات رو بپیچونی دوستات رو سرکار ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be around: دور و بر بودن در حوالی بودن نزدیک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
same old: مثل همیشه، طبق معمول.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm no helping: خرابترش کردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a stand up guy: یه مرد وفادار یه مرد قابل اعتماد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't mind: اهمیت ندادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i second that: من هم تایید میکنم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kitchen sink: ملغمه. آش شله قلمکاری از راه حلها.
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
double down: شدت عمل بیشتر نشون دادن. لج کردن. ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the interest of time: چون وقت کمه. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three orders of magnitude higher: هزار برابر بیشتره. این اصطلاح رو خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it came back to haunt me: پای لرزش نشستم. تصمیم غلطی که گرفته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your cake and eat it too: هم خدا رو بخواهی، هم خرما ( همچنین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottom of the barrel of humanity: آشغالهای انسان نما
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
band aid solution: سمبل کردن، راه حل موقتی و خیلی سطحی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's weird: عجیبه جای تعجب داره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the grass is greener on the other side of the fence: مرغ همسایه غازه. آواز دهل از دور شن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of this world: یعنی خیلی خوبه. انگار از بهشت اومده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play it by ear: فی البداهه تصمیم گرفتن. بدون برنامه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all the bells and whistles: با همه مخلفات. مثلا ماشین میخرین، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blew up in my face: نقشه هام نقش بر آب شد. افتضاح شد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close the loop on something: بستن پرونده یه چیزی. کاری یا پروژه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw the baby out with the bathwater: عطایش را به لقایش بخشیدن. تر و خشک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
funny you should mention that: چقدر جالب! اتفاق من هم دقیقا همینو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's the matter of hours: دیر و زود داره، سوخت و سوز نداره.
٤ ماه پیش