نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of: از
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crack someone up: کسی رو خندوندن.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let's just say: سربسته بگم. به همین بسنده کنم. وقتی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make headlines: تیتر روزنامه ها شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live it up: حالشو ببر.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
listen to yourself: مواظب حرف زدنت باش
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clean bill of health: تاییدیه سلامت پروانه بهداشت
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what if: اگه. . . . چی؟؟؟ What if you get lo ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't get carried away: زیاده روی نکن. خودتو کنترل کن.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't cross me: با من درنیفت.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if you would: اگه میشه ( اگه امکانش هست )
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't backwash: دهنی نکن.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burger joint: رستوران همبرگر برگری برگر فروشی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold out: با دست چیزی را به کسی دادن باقی مان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i got hope in you: ببینم چیکار میکنی.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call it a day: پایان دادن به یک کار
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lame: کسل کننده
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let's face it: بزار واقع بین باشیم بیا قبول کنیم ک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come through: موفق شدن از عهده برآمدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you are one to talk: خودت که بدتری.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how: قبل از صفت معادل "چه" در زبان فارسی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get hooked on: معتاد شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
stay out of it: دخالت نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moral compass: فطرت، درک درونی خوبی و بدی، وجدان.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give it to me straight: باهام رُک باش. رُک بهم بگو.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
settle down: بشینید سرجاتون.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pulling teeth: به زور کاری رو انجام دادن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it seems like: ظاهرا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly reason: دلیل موجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freak out: به شدت ناراحت شدن، ترساندن از کوره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck with: دست کاری کردن، وَر رفتن درگیر شدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the hell out of here: گمشو بیرون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trash someone: به باد انتقاد گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bark up the wrong tree: اشتباه زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up: سَرووَضع، لباس.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there you go: بیا، بفرما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toot own horn: لاف زدن خودستایی و رجزخوانی در مورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk up: پیاده به کسی یا چیزی نزدیک شدن جلو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
we stick together: ما هوای هم رو داریم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not that i know of: تا جایی که من اطلاع دارم، نه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull someone's leg: با کسی شوخی کردن. دست انداختن. سر ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anytime: هر زمانی درخدمتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fat ass: آدم چاق خپل خیکی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as though: انگار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the cake: نوبره والا.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the most of: بیشترین بهره را از چیزی بردن، بیشتر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
privileged: نازپرورده ژن خوب!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i regret to inform you that: متاسفم که به اطلاعتون برسونم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tickle pink: ذوق زده. خیلی خوشحال.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
first impression: برخورد اول
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you got this: از عُهدش برمیای.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boys in blue: پلیس
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sophisticated: شیک زیبا برازنده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a turn for the worse: وخیم تر شدن بیماری بدتر شدن بیماری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lighten up: سخت نگیر ، جدی نگیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
here goes: خدایا به امید تو!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clueless: نادان، ناآگاه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read the room: درست رفتار کن شرایط رو بسنج.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut out: از کاری دست برداشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
visibility: دامنه دید
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spank: سیلیکون : ) ) ) )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
veered: ناگهان تغییر مسیر دادن تغییر جهت د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you shouldn't have: نباید زحمت می کشیدی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come first: اولویت اول را داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
who am i kidding: دارم خودمو گول میزنم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't interrupt me: وسط حرفم نپر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in due time: به وقتش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
curiosity killed the cat: فضولی کار دستت میده.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live off: فقط غذای به خصوصی را خوردن زنده مان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to learn the ropes: فوت و فن چیزی رو یاد گرفتن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i lost my train of thought: رشته افکارم پاره شد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you disgust me: حالمو بهم میزنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when it rains it pours: بدبیاری ها پشت سرهم میان.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's unlike you: از تو بعیده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'll walk you out: تا دم در همراهیت میکنم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave no stone unturned: هر کاری از دستت برمیاد انجام بده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
big deal: چیز مهم و بزرگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brb: الان برمیگردم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
around the corner: در نزدیکی سر نبش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
down the street: در امتداد خیابان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
youse: شماها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by far: با اختلاف زیاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there there: چیزی نیست، ناراحت نباش. عیب نداره، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swallow one's pride: غرور خود را زیر پا گذاشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of my league: به وسعم نمیرسه در اون حد نیستم از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dragon lady: زن ستیزه جو/سلیطه/پرمدعا/ترسناک، پت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel free: اجازه داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard pass: به هیچ عنوان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i’ll take care of it: من درستش میکنم. من ردیفش میکنم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guest of honor: مهمون افتخاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freelance: آزاد آزادکار مستقل خود اشتغال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give me a buzz: باهام تماس بگیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drop dead gorgeous: به طور خارق العاده زیبا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think twice: خوب فکر کن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut dead: محل سگ نذاشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
root for somebody: یعنی کسی رو ساپورت بکنی و حمایتش بک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see through: ذات واقعی کسی را دیدن پی بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i owe you: بهت بدهکارم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run that by me again: لطفا دوباره تکرار کن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
point taken: گرفتم چی میگی. منظورتو فهمیدم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
black out: غش کردن بیهوش شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let alone: چه برسه به. . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look forward to: لحظه شماری کردن مشتاقانه منتظر بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it back: حرفتو پس بگیر.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scoop: بلند کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
must have: ضروری لازم یک چیز ضروری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fan out: پخش شید متفرق شید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive away: کسی را با ماشین بردن با ماشین دور ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
admit: تایید کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring together: کنار هم آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i wonder why: نمیدونم چرا. . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how can i ever repay you: چطور میتونم برات جبران کنم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buy into: اعتقاد داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couch potato: تنبل تن لش بیکاره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
under a cloud: زیر ذره بین رفتن. از چشم افتادن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fit the bill: راستِ کار کاملا مناسب کار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the writing is on the wall: شواهد که نشون میده اتفاقی ( بد ) قر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let's give it a shot: بیا امتحانش کنیم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put 'er there: بزن قدش.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prick: پفیوز لاشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
something to do with: ربطی به چیزی داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start off: کاری را آغاز کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm stumped: هنگ کردم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smooth: عالی تمیز بی عیب و نقص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no matter: صرف نظر از، هرچقدر هم . . . ، هر کج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breathtaking: نفس گیر، خیره کننده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yowza: هَی وایِ من، پشمام ! آره آقا.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay put: در جای خود ماندن تکان نخوردن حرکت ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make it: به موقع جایی رسیدن، سر قرار حاضر شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you dishonor me: آبروی منو میبری.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in sync: تفاهم داشتن توافق داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one thing at a time: آسیاب به نوبت یکی یکی دونه به دونه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go around: به اندازه کافی بودن برای همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i missed you: دلم برات تنگ شده بود.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have over: کسی را به خانه خود دعوت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring up: موضوعی رو مطرح کردن موضوعی رو پیش ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i didn't catch that: متوجه نشدم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pin on: ( تخلف ) به گردن کسی انداختن، نسبت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buy a pig in a poke: چشم بسته خرید کردن معامله سربسته کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pile: مقدار زیاد ( کلی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two wrongs don't make a right: بدی رو با بدی نباید جواب داد .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
high point: بهترین بخش هیجان انگیز ترین قسمت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
already: همینطوریش همین الانشم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
learn the ropes: با روال کاری آشنا شدن، بر کاری مسلط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hook up: متصل کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
music to my ears: خوشمان آمد! این ایده / حرف رو پسندی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't be stingy: گدا بازی درنیار.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not so fast: عجله نکن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drag on: به درازا کشیدن طولانی شدن کِشدار شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backfire: اثر/نتیجه معکوس داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't take it to heart: به دل نگیر!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you ain't seen nothing yet: تازه کجاشو دیدی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
batshit: کاملا دیوانه!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw under the bus: تو دردسر انداختن کسی آدم فروشی خیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's worth a shot: به امتحانش می ارزه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am all set: من آماده ام.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat cow: آدم چاقالو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am mortified: بسیار شرمنده ام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rare event: مورد غیر معمول، مورد نادر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
far fetched: باورنکردنی باورناپذیر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give yourself something to aim for: چیزی را برای خود هدف قرار دادن برای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
five o’clock shadow: ته ریش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off air: پخش نشدن ( از تلویزیون و رادیو ) د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go away empty handed: دست خالی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am at a loss for words: موندم چی بگم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we just click together: زود با هم جور شدیم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bitter dispute: مباحثه شدید و تلخ مباحثه خصمانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is beneath me: در شأن من نیست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tsk tsk: نوچ نوچ ( به نشانه مخالفت )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hov lane: باند چندسرنشین باند یا بخشی از جاده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me pass: بذار رد بشم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
horse trailer: کابین حمل اسب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sand wedge: چوب گلف مخصوص ضربه در شن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as poor as a church mouse: آه در بساط نداشتن آه نداشتن که با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as pleased as punch: بسیار خشنود شادمان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as plain as the hump on a camel: مثل روز روشن تابلو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as pretty as a picture: زیبا مثل تابلوی نقاشی مثل عکس زیبا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as thin as a rake: خیلی لاغر لاغر عین شن کش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as we have seen: همانطور که مشاهده کرده ایم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your achilles heel: نقطه ضعف شدیدت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i truly appreciate the gesture: واقعا ازت ممنونم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i pity you: دلم به حالت می سوزه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cough it up: رد کن بیاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budge up a bit: یکم برو اون ور تر.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this plan is targeted at: هدف از این طرح. . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every chance i get: هر فرصتی پیدا میکنم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d appreciate it if: ممنون میشم اگه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't put that on me: گردن من ننداز.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please yourself: هر جور راحتی!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vibe check: زمانی استفاده میشه که میخوایم مطمئن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you do the math: دیگه خودت حسابشو بکن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're not thinking straight: عقلت سرجاش نیست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're in hot water: تو هچل افتادی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have run my race: من دیگه عمرم رو کردم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's mind off something: فکر کسی را از چیزی دور کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rip me off: رفت تو پاچم. گولم زدی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue chip shares: سهام معتبر، مطمئن و سودآور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't make a fuss: دعوا نکنید. قشقرق به پا نکنید.
١ سال پیش