گلی افجه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

much the same: تقریبا همانطور

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unbelievable: باورنکردنی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quora: Question and answer ترکیب دو کلمه ...

١ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

شاید بشه این تعبیر رو &nbsp ...

٢ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

به معنی چرخه طبیعت

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shower resistant: ضد آب و باران.

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shower proof: ضد آب و باران و رطوبت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

league: دسته ، رده ، طبقه Out of my league ...

١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

حقایق، خود گویا هستند. شاید ...

١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در دسترس بودن جهت انجام کار

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

momentous moment: لحظه مهم ، لحظه سرنوشت ساز

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attested: تایید شده اثبات شده

٢ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

خوشحالی زیاد مثل رو ابرها ر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

predate: ماقبل سابقا در گذشته اسبق

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

مخفف تاریخ انقضا هست معمولا روی مح ...

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

تو مو می بینی و من پیچش مو.& ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adventure: آقای چوبین معانی مختلف این کلمه ذک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commendable: قابل تحسین

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

چیزی که اتفاق خواهد افتاد،خوب یا ب ...

٤ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Don't tease me Don't annoy

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

واسه من فرقی نداره . Make ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wife: زن شوهر میشه husbanD نه هازبنت

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سه اتاق خواب هست، من و خواهرم یک ا ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک رسوایی و اقعی یک افتضاح ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

قبلا کار خونه انجام نمی داد ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Try به معنای سعی هست او سعی ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در اینجا و قتی که یا در حین ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preplax: پر دردسر ، پیچیده، گرفتاری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abdominal: شکم , معده , belly

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom: How can I get to the bottom of all ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invented: طراحی دوستان وقتی کلمه اختراع نوشت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

short list: فهرست برگزیده ها لیست نامزدها

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

و تنش های دیگری هم گاهی با آن آمیخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hippie: گروهی که در اواخر دهه شصت میلادی ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

p or n: فیلم مبتذل هرز نگاری

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

virtues: پاک دامنی فضیلت

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اما زمانی رسید که او برای خوابیدن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

observed: مشاهده بدقت دیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

straight: راه راست رفتن ( نداشتن انحراف ) م ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

City شهر هست و town شهر کوچک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

furthermore: هم چنین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall back: برگشتن

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paternal cousin: دختر عمو ، پسر عمو دختر عمه ، پسر ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

آخرین چیزی هست که نگرانش هستم به ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

به معنی پاتوق هست ،مکان خاص

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take advantage: استفاده از امتیاز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

social class: طبقه اجتماعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observed: مشاهده بدقت دیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

own money: پول خودش ( پولی که متعلق به کسی باش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look at: تماشا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hands down: بدون تلاش، مسلما، قطعا به راحتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formulation: عملکرد بر اساس دستور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it down: آرام باش

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

day of judgment: روز داوری روز جزا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

day of judgment: روز داوری روز جزا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

day after day and year after year: روز به روز سال به سال زنجیره مداوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

day after day and year after year: روز به روز سال به سال زنجیره مداوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

day and date: تاریخ بر اساس تقویم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

day and date: تاریخ بر اساس تقویم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

daybed: کاناپه یا مبل تختخوابشو جای استراحت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daybed: کاناپه یا مبل تختخوابشو جای استراحت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outbreak: واگیر انتشار ، سرایت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

life of a well: موفقیت خوب زندگی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

life of a well: موفقیت خوب زندگی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

life after death: زندگی پس از مرگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

life after death: زندگی پس از مرگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lifeblood: مهم حیاتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

badass: جوشی ، عصبانی ، تند مزاج ، کله خر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep away: نزدیک نشدن فاصله گرفتن دوری کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aint: در اصطلاح iam not نیست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aint: در اصطلاح iam not نیست

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ladybug: پینه دوز ( جانور شناسی ) کفش دوز م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exchange student: دانشجوی خارجی جابجائی دانشجو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give somebody a hand: کمک و یاری دست و آستین بالا زدن د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ladybug: Ladybug وladybird پشت سر هم نوشته م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

esthetician: زیبایی شناس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

esthetician: زیبایی شناس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be a has been: شخص معروف یا مهم در زمان گذشته

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take away: با خود بردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the time: زمانبر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

babysitting: پرستار بچه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low key: خفیف ، آرام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پوکر: بازی ورق ، ۵ کارتی برای هر نفر معمو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smog: غبار الود

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thermal comfort: دمای ارامبخش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foreseeable future: اتفاق حتمی در آینده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good: کالا خوب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wild: غیر اهلی خشن رام نشده سرکش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haptic: لمسی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frequency: پی در پی مکرر بارها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it seems like: مثل اینکه شبیه آنکه بنظر میرسد که

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go round: چرخاندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise a red flag: پرچم قرمز اعلام جنگ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mendacity: غیر واقعی دروغین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nodding: آشنایی مختصر سرتکان دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snapper: ناظر ( عامیانه و شاید تمسخر امیز ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

referrer: رجوع کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: مشخص کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ascend the throne: پادشاه شدن تاج پادشاهی گذاشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visit a friend: ملاقات دوست

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gab: حرف زدن خودمانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gab: حرف زدن خودمانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pay mind: توجه نشان دادن ،

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twist: چرخاندن نوعی رقص نسبتا قدیمی ،

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unknown: ناشناس نا شناخته نامعلوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

والپیپر: کاغذ دیواری ، زمینه ، در موبایل هم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

live a little: کمی زندگی کن ،

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iove: عشق

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall back: برگشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

full: پر بودن ، نه فقط در مورد خوردن کلا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall back: دوباره سراغ کسی، یا چیزی رفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eyebrows: ابرو ها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high profile: مورد توجه مردم پرطرفدار معروف

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affair: موضوع ، رابطه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

serving: خدمت رسانی در سرویس بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang out with: با هم زندگی کردن و وقت گذراندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just like that: صرفا از این قرار بنابراین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recognizing: شناسایی تشخیص

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheeky: پر رو شیطون

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warrer: مبارز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat: زدن شکست دادن غلبه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bang: موی چتری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buble: حباب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

false: جعلی دروغین ساختگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise children: بچه بزرگ کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chain smoker: پشت هم سیگار کشیدن سیگاری شدید

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

place: جایگاه مکان موقعیت شهر محوطه قرار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drain: خالی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unproductive: بدرد نخور بی فایده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compound: ساخته شده از چند عنصر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

his days are numbered: روزهای آخر زندگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

within: در میان در طی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high birth: اشراف زاده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mythical: افسانه ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attempt to: قصد نیت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don: اشراف زاده ( لقب بیشتر اسپانیایی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eye opener: هشدار دهنده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comeing clean: اعتراف کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

objective: هدف یا مقصودی که برای آن تلاش شود

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in company: در زمره. . به همراه. . در کنار شخ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monothread: تک نخ لیفت صورت با نخ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rip off: دزدیدن گول زدن دغل بازی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

before long: نسبتا زود در یک دوره کوتاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if ever: اگر هرگاه اگرهر زمان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antedate: سبقت جلو افتادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irreducibility: غیر قابل تغییر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

information question: سئوال تشریحی که با بله و خیر جواب د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

duff: داف ، دختر خوشگل ، تیکه در اصل مخ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duff: در ضمن دوستان سانتال مانتال تلفظ در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you too: بعضی اوقات معنی من هم همینطور دارد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exist: زنده بودن وجود داشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give lessons: درس دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

army: ارتش ، سپاه ، لشگر ، قشون ، گروهان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lbd: Littel black dress لباس مشکی کوتا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sclerosis: تصلب شرایین سخت شدن دیواره رگها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breach: Breach law قانون شکنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wolf cry: گریه گرگ یا همان اشک تمساح

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

successfully: موفقیت آمیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

successfully: موفقیت آمیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it looks like rain: بنظر میرسد باران ببارد هوا بارانی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supereme: عالی ترین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blush: سرخی گونه یا صورت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

held: گذشته فعل hold نگهداشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

donating: بخشیدن اهدا هدیه صدقه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afraid: Iam afraid so متاسفانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

most difficult: دشوارترین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invented: طراحی دوستان وقتی کلمه اختراع نوشت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

short list: فهرست برگزیده ها لیست نامزدها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short list: فهرست برگزیده ها لیست نامزدها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turned: بر گرداندن چرخاندن مثل روی گرداندن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull out: کناره گیری بیرون آمدن ترک کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duty: کار گمرکی وظیفه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the way: ان طور جوری که به اندازه. . .

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy camper: کسی که راضی است

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

protagonists: شخصیت اصلی داستان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protagonists: شخصیت اصلی داستان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowd rating: نظر عموم رتبه جمعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high: سرحال خوشحال

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intimacy: رابطه عشقی یا جنسی بدون ازدواج ، رو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارایشگاه زنانه: Beauty salon

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conditioner: Hair conditioner نرم کننده موی سر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collect: در مورد تلفن به معنی درخواست پرداخت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross: Cross my heart به جان خودم!

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take your fat off of me: تن لش منو ول کن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

league: دسته ، رده ، طبقه Out of my league ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby botox: بوتاکس مخصوص صورت که دوز کمتری از م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its been a rough couple of months: این یکی دو ماه سخت گذشت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nothing is permanent: Nothing lasts forever هیچ چیز همیش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

highly paid: حقوق زیاد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no cap: بی کلک ،

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auburn: برای مو خرمایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marionette: خط غم و اندوه در مورد صورت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marionette: خط غم و اندوه در مورد صورت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nontaster: فاقد قوه چشایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm telling you: من دارم میگم، ، ، ( باور کن )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contrast shower: دوش اب گرم و سرد بطور متناسب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

switch eyes: انحراف چشم چپ بودن چشم لوچی در اصطل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overwhelme: غرق شدن یا دفن شدن در موضوعات می ت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extra ordinary beautiful: زیبایی فوق العاده

١١ ماه پیش

مدال‌های گلی افجه