پیشنهاد‌های فاطمه حسین پور (١٣٩)

حبس شدن نفس

هرکسی

با بغض

پیچوندن

رویایی

My heart rank قلبم پژمرده شد

در میون گذاشتن

کُپ کردن ( مبهوت شدن ) رنگ و رو باختن از روی تعجب معمولا

محو

محو چیزی شدن

جلو زون ازکسی

غرغر زد

خبیثانه شیطانی فریبنده

نا پایدار

با افتخار

پنهان کردن بین دوتا انگشت

میتونه معنی دل به دریا زدن هم باشه کاری ک شجاعت بخواد

وقتی هنوز داغ بودم

تو مواردی معنی رقیب هم میده

غرغر کردن

قراردار رازداری

پُر

سطحی

ضر زد

ضر زد

کنارگذاشتن

صغیر

زیرش زد

گیرا

خودداری کردن

برج

تک بعدی

ختم کلام

مصادره

ربط

مزه مزه کردن ( حرف )

صبح خروس خون

با اون بوسیله اون

خبیث

ب درک

نفس تو دادن دَم

سونا

با بیخیالی

دوره نیابت السلطنه

زبانه آتش

تعجبی هم نداشت

یه نفس راحت کشیدن آروم شدن

صدا تیکه تیکه شده ( مثلا از روی ناراحتی نمیشه صریح صحبت کرد )

برگشتن سمت

فضای مخفی