تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جان تازه بخشیدن روح تازه ایی بخشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شمردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

صرفا / فقط برای نشان دادن اینکه چیزی اونقدر مهم یا بزرگ نیست مثلا : It cost a mere 20 dollars

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

شخصی یا چیزی که بهترین است در نوع خودش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یکی از معانی : بغل کردن سریع و کوتاه to give someone a quick, tight hug ( = an act of holding someone close to your body with your arms ) . For ex ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to succeed, win, or pass a test by a very small amount so that you only just avoid failure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای تولید شده از انسان یا حیوانات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمام و کمال ( بدون عیب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیرمجموعه - زیر نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

احساس غربت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قوانین اساسی ( معمولا درباره ی آینده ) the principles on which future behaviour is based

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوشیده شده از . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیاده رو ( UK ) آسفالت و یا سنگ فرش ( US )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a person who plans the way in which towns and cities are built in order to make them pleasant to live in شهر ساز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

طراحی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوستر ( پوستر های نموداری برای دادان اطلاعات مختلف )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نهایی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

قابل اطمینان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

to remove unwanted things from the bottom of a river, lake, etc. using a boat or special device

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اولین بار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حذف و یا برداشتن یک لایه از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

to provide what is wanted or needed by someone or something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

استعداد دانشکده ( mainly US ) هیئت علمی ( mainly UK )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a very wet area of reeds and other plants between water and land, which is the natural environment for some birds, insects, and small animals

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به طور طبیعی . . in a way that happens or develops naturally over time, without being forced or planned by anyone

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

قورت دادن . بلعیدن . . to eat or drink something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مخصوصا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حصارکشی کردن فنس کشی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

the feeling of excitement or nervousness that you have when you are waiting for something to happen and are uncertain about what it is going to be

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اصطلاحی است که یعنی زبان باید درچارچوب یک سری از قوانین خاصی باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تهدیدکننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ساختمان ها و مکان هایی که به راحتی قابل تشخیص هستند و می توان از آن ها به عنوان نشانه استفاده کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تاندومی که ماهیچه ی ساق پا را به پاشنه پا متصل می کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

انجام دادن کاری بدون این که به عاقبتش فکر کنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیر شدن ( از غذا ) If food fills you up, it makes you feel as if you have eaten enough

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترغیب کردن . to encourage people to like, buy, use, do, or support something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علوفه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شروع کردن - آغاز کردن . . . to start something new or important

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

یک کار یا چیزی را دقیقا مثل سری قبل انجام دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

احیای کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پنداشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

able to change or be changed easily according to the situation

١