تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Short - term storage: حافظه کوتاه مدت Long - term storage: حافظه بلند مدت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چرت زدن، taking a nap

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دی اکسید گوگرد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Statue: مجسمه، تندیس Status: وضعیت، حالت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Extinct: منقرض، منقرض شده Instinct: غریزه Insect: حشره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری پوستی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm heading off now:دارم میرم دیگه.

پیشنهاد
٠

کسی رو توی رودربایستی قرار دادن. If you put someone on the spot, � you cause them embarrassment or difficulty by forcing them at that moment to answ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We had a wild time: زمان معرکه ای داشتیم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Alien feeling: حس بیگانه، حس غریب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pinch to zoom in: فشار دادن برای بزرگنمایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Badger sb into sth: پیله کردن به کسی، مدام از کسی بخوای یه کاریو انجام بده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Ingrain in sb's mind: در ذهن کسی نهادینه کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشدید نیر وهای پلیس:Additional police enforcement

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دید ضعیف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Be the same league as: در سطح کسی یا چیزی بودن، مشابه کسی یا چیزی بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Being attached to sb: به کسی وابسته بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلید سازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیت ذهنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Camping outdoors without a tent

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بهم چسبیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشوری با مشکل کم آبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Write all the necessary information on a cheque, etc

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take a dive into sth:پرداختن به موضوعی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی پر پشت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی پر پشت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارش برف به صورت افقی به جای عمودی، در هنگام وزش باد و طوفان شدید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Digestive process: فرآیند گوارش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Impressionist painting: نقاشی امپرسیونیستی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Most banks charge interest: بیشتر بانک ها سود دریافت می کنند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مبصر کلاس: in some schools in the UK, an older student who controls the activities of younger students and helps them to obey the rules

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The joy of giving: لذت بخشش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

With a twinkle in eye: با برقی در چشمان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Telecommunications company: شرکت مخابرات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We roll into the winter: داریم وارد زمستون می شیم .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوباره جمع آوری کردن، باز جمع آوری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Highly likely: به احتمال خیلی زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معلق ماندن در هوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the girl on the half - shell: این عبارت برای توصیف زنی زیبا و جذاب استفاده می شود .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stray into sb's arms: در آعوش کسی پرت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

BC onwards:قبل از میلاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابطه موقت برای گذران وقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارچه جناغی: پارچه ای در دوخت لباس های معمولی استفاده می شود.

پیشنهاد
١

اشک در چشم حدقه زدن، به سبب احساساتی شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشارکت عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Striking a balance: برقراری تعادل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

On - the - spot fine: جریمه در محل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Global reach: دسترسی جهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پلیس راهنمایی رانندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به صورت عامیانه معنی در برخی متون معنی "بستر" می تواند داشته باشد.