تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

اظهار نظر در مورد چیزی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اخراج شدن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

If you say that the �joke� is on a� particular �person, you �mean �that that� person� has �tried� to make someone� else� look� silly �but has made hi ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

شوخی کردن با کسی A playful or lighthearted remark or comment made towards someone in a friendly or humorous manner; teasing or making fun of someone ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تقلید کردن از کسی برای خنداندن مخاطب، ادای کسی را در آوردن An attempt at copying another person's manner and speech, etc. , especially in order to ma ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

شانسی ، وابسته به شانس Depend on chance or luck, rather than any skill or effort you make.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با کسی ارتباط برقرار کردن

پیشنهاد
٠

اطلاعات جدیدی در مورد یک موضوع خاص به شخصی دادن. Tell somebody what he/she needs to know about something.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت ناجیزی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در ابتدا، اول از همه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اختلال تمرکز

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برند برتر، محبوب، پیشرو

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازیکن پارالمپیک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وزیر ارشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Legacy media: رسانه های قدیمی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Comic genius: نابغه ی طنز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

like a cow dancing the twist on a rooftop: برای توصیف موقعیتی استفاده می شود که کاملا نا به جا، بی معنی و غیر منتظره به نظر می رسد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Have a damped down immune system: سیستم ایمنی ضعیفی داشتن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Short - term storage: حافظه کوتاه مدت Long - term storage: حافظه بلند مدت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چرت زدن، taking a nap

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دی اکسید گوگرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Statue: مجسمه، تندیس Status: وضعیت، حالت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Extinct: منقرض، منقرض شده Instinct: غریزه Insect: حشره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری پوستی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm heading off now:دارم میرم دیگه.

پیشنهاد
٠

کسی رو توی رودربایستی قرار دادن. If you put someone on the spot, � you cause them embarrassment or difficulty by forcing them at that moment to answ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We had a wild time: زمان معرکه ای داشتیم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Alien feeling: حس بیگانه، حس غریب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pinch to zoom in: فشار دادن برای بزرگنمایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Badger sb into sth: پیله کردن به کسی، مدام از کسی بخوای یه کاریو انجام بده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Ingrain in sb's mind: در ذهن کسی نهادینه کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشدید نیر وهای پلیس:Additional police enforcement

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دید ضعیف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Be the same league as: در سطح کسی یا چیزی بودن، مشابه کسی یا چیزی بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Being attached to sb: به کسی وابسته بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلید سازی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیت ذهنی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Camping outdoors without a tent

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهم چسبیدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشوری با مشکل کم آبی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Write all the necessary information on a cheque, etc

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take a dive into sth:پرداختن به موضوعی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی پر پشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی پر پشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارش برف به صورت افقی به جای عمودی، در هنگام وزش باد و طوفان شدید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Digestive process: فرآیند گوارش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Impressionist painting: نقاشی امپرسیونیستی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Most banks charge interest: بیشتر بانک ها سود دریافت می کنند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مبصر کلاس: in some schools in the UK, an older student who controls the activities of younger students and helps them to obey the rules

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The joy of giving: لذت بخشش

١